ایستانیوز: «سادهانگاری افراطی و دمدستی کردن واقعیات پیچیده، ریشه اصلی فاجعهسازیهای ناشی از شوکدرمانی در سطح دنیاست.» این اظهارات نگاه فرشاد مومنی، در نشست مجازی موسسه دین و اقتصاد با موضوع «نقد و بررسی کتاب چگونه چین از شوکدرمانی گریخت؟» است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازارهای مالی(ایستانیوز)، استاد دانشگاه علامه در این نشست گفت: باید حواسمان باشد که شوکدرمانی یک مشترک لفظی است. ما با گونههای پرشماری از شوک روبهرو هستیم که بعضی از آنها میتواند نیروی محرکه نجات هم باشد. آن شوکهایی که نیروی محرکه جهشهای توسعهای است، اقتصاد را از یک وضعیت تعادلی موجود به یک سطح بالاتر هدایت میکند اما آن چیزی که به عنوان یک پدیده مذموم در این خصوص معرفی شده، کادر برنامه تعدیل ساختاری با فشار برخی سازمانهای بینالمللی در برخی کشورهای در حال توسعه است.
او افزود: به اسم اصلاح بزرگترین فساد را رقم میزنند به این صورت که به شرایط اولیه جامعه بیاعتنایی میکنند، نسبت به مسوولیتهای حکومت در تمهید بستر نهادی برای پیشبرد آن اهداف توجه نمیکنند و فقط با تمسک با تغییرات قیمتی ناگهانی و بیمقدمه بسنده میکنند. برای اینکه جلوی این فریبها گرفته شود باید سطح شعور و دانایی نظام تصمیمگیری را بالا برد.
به گزارش جماران، استاد دانشگاه علامه در بخش دیگری از سخنانش گفت: ما دچار دو توهم بزرگ در ساختار قدرت و بخشهایی از بدنه کارشناسی هستیم. یک توهم این است که هرچه چپها بگویند غلط است در حالی که اندیشه مارکسیستی مانند هر اندیشه بشری در عین حال که کاستیهایی دارد نقاط قوتی هم دارد. توهم دیگر این است که چون بلوک شرق سابق فروپاشیده، بگوییم هرچه راستگراها میگویند درست است.
او افزود: جامعه یک کل به هم پیوسته است بنابراین توهم متحول کردن جامعه با ابزار پول و قیمت فاجعه میسازد. مساله قیمت و بازار تابع کیفیت و ماهیت دولت است. در صورتبندی نظری شوکدرمانی باید بپرسیم کدام دولت و تحت چه شرایطی میخواهد دست به شوکدرمانی بزند؟
شوکدرمانی روی سه رکن آزادسازی قیمتها، خصوصیسازی و آزادسازی تجاری استوار است اما در کشورهای در حال توسعه آزادسازی و خصوصیسازی در غیاب نهادهای پشتیبان بازار و برنامه توانمندسازی دولت و بخش خصوصی صورت میگیرد. توانمندسازی بخش دولتی حیاتیتر است، چون اگر شما یک دولت ضعیف داشته باشید، با بهای اندک به صورت رشوه خودفروشی میکند. همه باید فهمیده باشند مقام نظارت بالاتر از مقام اجراست و اگر حکومت بخواهد تنظیمگری کند سطح مهارت و تسلط او بر اقتصاد باید بالاتر از بخش خصوصی باشد.
مومنی با بیان اینکه توصیه به آزادسازی تجاری قبل از تمهید یک برنامه مبتنی بر ارتقای بنیه تولید ملی فاجعهساز خواهد شد، گفت: در دهه ۱۳۷۰ شوک قیمت ارز را با این توهم که انگیزه واردات کاهش پیدا کند، اجرا کردند اما در ۵ ساله اول بعد از شوک نرخ ارز، اندازه واردات کالاهای لوکس در ایران ۵۳ برابر رشد کرد.
هرکس میخواهد آزادسازی تجاری کند اول باید برنامه ارتقای بنیه تولیدی را اجرا کند وگرنه تو کاری میکنی منابع ارزی اندکی که داری صرف واردات لوکس شود که کینه و خشم را بسترسازی میکند. حیاتیترین رمز نجات چین از شوکدرمانی این است که راهحل غلبه بر بحران کمیابی در یک کشور با فقر گسترده و عقبماندگی مزمن تاریخی، ارتقای بنیه تولیدی و راهاندازی بستر نهادی مشوق تحقق صرفههای ناشی از مقیاس است درحالی که بازارگرایی مبتذل و برنامه تعدیل ساختاری به جای ارتقای بنیه ملی کنترل، تقاضای محرومترین گروههای اجتماعی را در دستور کار قرار میدهد.
او افزود: گزارشهای رسمی میگوید در ۱۵ سال گذشته حدود ۱۰ هزار واحد صنعتی در ایران ورشکسته شده و ۶۱ درصد ظرفیتهای صنعتی در ایران بلااستفاده است.
آنهایی که برای ما ژست اسلامی میگیرند چطور میتوانند به این همه اسراف حساس نشوند؟ این بلااستفاده ماندن یعنی دولت انسان تربیت کرده است، همهچیز را فراهم و ماشینآلات را وارد کرده اما به خاطر شوکدرمانی ۶۱ درصد ظرفیتهایش بلااستفاده شده است. چرا برای مسببین این ماجراها تنبیهی در نظر گرفته نمیشود؟ قانون فقط برای زلف خانمها وجود دارد؟ این همه تخطی از قانون مجازات ندارد یا فقط یک دانشجویی که میگوید این چه بساطی است، باید تنبیه شود؟
مومنی با اشاره به بخشهایی از کتاب گریز چین از شوکدرمانی گفت: سهم روسیه از تولید ناخالص جهانی در پایان عمر اتحاد شوروی ۳.۷ درصد بود اما بعد از سه دهه شوکدرمانی این سهم به ۲ درصد رسید یعنی حدود ۵۰ درصد سقوط رخ داده است. در همان سال ۱۹۹۰ سهم چین از اقتصاد جهانی ۲.۲ درصد بود که در سال ۲۰۱۷ به ۱۵ درصد رسیده است. هزینه فرصت تمسک به شوکدرمانی با این اعداد قابل درک است. در این گذار، چین بیش از ۵۰۰ میلیون نفر را از خط فقر خارج کرد. سهچهارم جمعیت فقرای دنیا که در این سه دهه کاهش پیدا کرده، مربوط به چین بوده است. در همین دوره اندازه جمعیت فقیر روسیه ۵ برابر شده است.
او افزود: متاسفانه در ایران برای اینکه کسی تضعیف نشود، فرآیند تصمیمگیریها، اهداف و نتایج آنها ثبت و ضبط نمیشود. وقتی میخواستند افتضاح امسال را در زمینه شوک ارزی توجیه کنند رییس سازمان برنامه و بودجه میگفت چیزی نیست! حول و حوش ۷ درصد تورم ایجاد میشود. متاسفانه آنقدر سهلانگاری که تنه به تنه نادانی میزند در اینجا وجود دارد.