تومان نیوز: نشست تخصصی ارزیابی «تجربه سیاستهای اقتصادی سه دهه گذشته و پیشنهادهایی برای آینده» با سخنرانی فرشاد مومنی اقتصاددان و استاد دانشگاه علامه برگزار شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازارهای مالی(ایستانیوز)، مومنی در آغاز سخنان خود با بیان اینکه شرایط به گونهای رقم خورده که هرکس بخواهد بگوید اقتصاد مهم است، دچار نوعی ترس میشود، گفت: برچسبزنیها به افرادی که اقتصاد را مهم میدانند به حدی است که افراد میگویند به سری که درد نمیکند، بهتر است دستمال نبندیم.
اگر کسی بگوید هیچ عنصری در نظام حکمرانی کشورها به اندازه کیفیت سیاستگذاری در عرصه اقتصاد تاثیرگذار نیست، گزافه نگفته است بنابراین یک نظام حکمرانی نرمال، باید بیشتر تمرکز خود را بر اقتصاد بگذارد.
گاهی پیش میآید یک نظام سیاستگذاری در اتخاذ سیاستهای صحیح خطا میکند. اینجا مهم این است قابلیتهای یادگیری از خطاها، ارتقا یابد.
در ادبیات دینی ما یکی از نشانههای اهل ایمان این است که از یک سوراخ دوبار گزیده نشوند اما متاسفانه بنا بر یک مجموعه علل و عوامل، یک خطای فاحش سیاستگذاری در ایران بیش از صد بار شکست خورده اما باز هم تجربه میشود.
مومنی با بیان اینکه سه سازه به عنوان نیروی محرکه بازتولید فقر، بیعدالتی، عقبماندگی و وابستگیهای ذلتآور به دنیای خارج عمل میکند، بیان کرد: اولین عامل این است که برخی میخواهند مسیرهای چند ده ساله و چند صد ساله را یکشبه طی کنند.
این سازه ذهنی، عمل به شوکدرمانی را مطلوب نشان میدهد. عامل دوم این است که تصور شود همهچیز را میتوان با پول حل کرد و عامل سوم باز گذاشتن دست مسوولان است. از دریچه ملاحظات اندیشهای، این سه سازه ذهنی بیشترین آثار تخریبی و مهلک را برای ایران به ارمغان آورده است. آن عمل خائنانه تعطیل کردن سازمان برنامه در همین چارچوب قابل فهم است.
بنابراین اگر کسی میخواهد برای تدوین برنامه توسعه هفتم، کار موثری صورت دهد، نباید باز به رویههای سه دهه گذشته مراجعه کند. اگر ما توانستیم آنقدر شرافتمندانه و آبرومندانه، دوره جنگ را اداره کنیم، دلیلش این است که دست به چنین کارهایی نزدیم.
طی سی سال گذشته تمام سیاستهای بر محور شوک درمانی شکست خورده است و برای تداوم این خطاها، به شیوههای بسیار غیراخلاقی مبتنی بر دستکاری واقعیتها روی میآورند.
این یک مساله منحصر به ساختار قدرت نیست. همه این گروههای ذینفع از شوک درمانی، در این زمینه سرمایهگذاری میکنند و ساختار تصمیمگیری با ضعفهای بنیادی که نظام آمار و اطلاعات دارد، با تداوم این مناسبات همراهی میکند.
چینی ها موفق شدند چون شوکدرمانی نکردند
وی خاطرنشان کرد: شوکدرمانی باعث میشود همه آنهایی که در معرض آن قرار میگیرند، موقعیت خود و جهت درست را گم میکنند و مقاومتشان کاهش مییابد. اینکه چینیها توانستند معجزهآساترین عملکردهای اقتصادی را بر جای بگذارند، به این دلیل بود که با علممحوری در برابر وسوسههای شوکدرمانی مقاومت کردند.
در سه دهه گذشته ۵ رییسجمهور داشتهایم که تنها در شوک درمانی با یکدیگر همنظر بودهاند چون شوکدرمانی به دولتها، توهم پولدار شدن میدهد لذا آنهایی که از این مناسبات منتفع میشوند، به دولتها میگویند شما انحصار عرضه کالاهای ارز آور را در اختیار دارید پس میتوانید یک دلار را به فلان قیمت برسانید و درآمدهایتان را چندین برابر کنید لذا در برابر این وسوسهها، تسلیم میشوند.
اوراق بانک مرکزی به افزایش چاپ پول منجر میشود
وی افزود: شما وضعیت خانوارها را هرروزه میبینید اما بدانید اوضاع مالیه حکومت از خانوارها و بنگاههای تولیدی بدتر است. از سال ۱۳۹۱ اعلام خطر کردهایم که ما در معرض یک گذار خطرناک از دولت خامفروش به سمت دولت آیندهفروش هستیم یعنی دولت آنچنان دچار استیصال شده که برای گذران امور جاری خود، وام میگیرد.
در آن سال یک دعوا بین مجلس و دولت احمدینژاد بر سر سهم تحریمها از ناکارآمدیها در گرفته بود تا جایی که احمدینژاد درباره خانواده رییس مجلس یکسری حرفها زد.
آن موقع ما گفتیم به جای این دعواها، یک مطالعه روی بودجه سال قبل صورت دهیم. در آن مطالعه نشان دادیم مجموعه منابعی که در لایحه بودجه از محل وامگیری داخلی و خارجی و انتشار اوراق تدارک دیده بودند، ۲.۴ برابر سهم نفت بود آن هم در شرایطی که نفت بالای ۱۰۰ دلار فروخته میشد و سهمش از بودجه بسیار زیاد شده بود.
در دوره آقای روحانی، یک فریبکاری بزرگ شکل گرفت. آنها گفتند ما نمیخواهیم به سراغ بانک مرکزی برویم و پول پرفشار بگیریم لذا سراغ فروش اوراق میرویم. یکی از محورهای تبلیغاتی دولت فعلی، همین کاری است که دولت روحانی انجام داد.
ما همان زمان نشان دادیم تمام راههای تامین کسری مالی دولت از جمله فروش اوراق با شدت بیشتری به انتشار پول پرقدرت منجر میشود.
وقتی دولت با جنگ صادقانه و شرافتمندانه سراغ بانک مرکزی میرفت تا کسری مالی خود را تامین کند، اینها چه چیزها نمیگفتند اما حالا که دادههای سری منتشر شده نشان میدهد میانگین رشد نقدینگی طی سالهای جنگ از تمام دورههای بعد از خود (به جز یکی دو استثنا) کمتر بوده است.
در این زمینه، دولت آقای رییسی کاری کرد که ما میگوییم صد رحمت به دولت روحانی چراکه اندازه اصل و سود اوراق سررسید شده در سال ۱۴۰۱ به رقم حیرتانگیز ۱۷۲ هزار و ۶۶۲ میلیارد تومان رسیده است آنهم تحت عنوان اینکه نمیخواهیم پول پرقدرت منتشر کنیم!
مرکز پژوهشهای مجلس میگوید میزان تحقق این ماجرا ۱۲۰ درصد است یعنی ۲۰ درصد اضافهتر از این طریق تامین کردهاند. نکته قابل اعتنا که نشاندهنده پیشروی در یک باتلاق است، این است که عزیزان در لایحه بودجه ۱۴۰۲ پیشبینی رشد ۸۰ درصدی در رشد اوراق داشتهاند.
اینها دست به شوکدرمانی میزدند تا پول زیادی به دست بیاورند اما ببینید چه اتفاق افتاده است. در سال ۱۳۹۹ رقم اوراق فروختهشده ۱۰ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان بوده و اکنون به بیش از ۲۰۲ هزار میلیارد تومان رسیده است.
بازارگرایی را هم لجنمال کردهاند
به نوشته جماران، عضو هیات علمی دانشگاه علامه در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه گرایش مشکوکی در حیطه ارایه گزارشهای دستکاری شده، مشاهده میشود، گفت: اگر کسی نسبت به پروژه نفوذ حساس است بداند که نفوذ اندیشهای مهلکتر از نفوذ تشکیلاتی و مزدورانه است.
نسخه شوکدرمانی در ایران به نام ترویج بازارگرایی پیچیده شد. اگرچه برخی بازارگرایی را هم لجنمال کردهاند چراکه شفافیت، امنیت حقوق مالکیت و برابری از اصول حیثیتی بازارگرایی است اما ما نمیبینیم اینها که در سی سال گذشته مرتب میگفتند نرخ ارز را بالا ببرید و همزمان نرخ حاملهای انرژی را هم افزایش دهید، یک کلمه در مورد این مسائل حرفی بزنند و به جای توضیح در مورد توصیههای اشتباهشان بازیهای تبلیغاتی و هیجانانگیز راه میاندازند و به باکیفیتترین چهرههای اندیشمند و سیاسی ما اهانت میکنند و دروغ نسبت میدهند.
از سر جهل میگویند قانون اساسی توسط القائات حزب توده نوشته شده است
فرشاد مومنی گفت: اکنون یک عده از سر جهل یا به خاطر مسائل دیگر میگویند قانون اساسی توسط القائات حزب توده نوشته شده است یعنی میگویند چندده اسلامشناس برجسته ما آلت دست حزب توده بودهاند.
شهید مطهری که یکی از سرآمدان نقد مارکسیزم بود فرموده بودند که کسی به عمق آقای بهشتی در شناخت اندیشه مارکسیستی نداریم اما برخی جوری حرف میزنند که انگار شهید بهشتی با یکی دو نفر دیگر توانستهاند، آن مجموعه که هرکدام برای خود رجلی بودند را تحتتاثیر قرار دهند.
اولینبار که چنین مسالهای از سوی یک فرد دیگر مطرح شد، گفتم اگر مشکل شما با اداهای تودهایها است باید بدانید مالینوفسکی در آن موقع کتابی ننوشته که حالا بخواهید بگویید شهید بهشتی تحتتاثیر این افراد بوده است.
بیش از ۷۵ درصد جهتگیری بخش اقتصادی قانون اساسی، در آن کتاب دیده میشود لذا این حرفها که گفته شد، دروغپردازیهای خلاف اخلاق است.
این بازیها را راه انداختهاند تا پاسخ ندهند که نتایج شوکدرمانی مورد توصیهشان چه بوده است. ما نباید فریب این جریانسازیها را بخوریم.