ایستانیوز:برخی فکر میکنند که توانبخشی زندانیان و تخلیه تدریجی زندانها یک هدف شایسته است. اما به نظر میرسد از نظر تجارت خیلی سودآور است. هر زندانی سالانه ۴۰ هزار دلار درآمد دارد، این امر به معنای اقتصادی ایجاد شده است تا بیش از دو میلیون نفر را پشت میلههای زندان بکشند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازارهای مالی(ایستانیوز)،برخی از تحلیلگران برجسته خبر در آمریکا آغاز به تشخیص اشتباه بودن «بازار آزاد» کردهاند. سعید تد کوپل میگوید: «ما خودمان را در یک فاجعه، خصوصی میکنیم.» همچنین فرید زکریا میگوید: «من یک طرفدار بزرگ بازار آزاد هستم... اما دقیقاً به دلیل اینکه بسیار قدرتمند است، در جاهایی که به خوبی کار نکند، میتواند تحریفات بزرگی ایجاد کند.» آنها درست میگویند. تحلیلی مختصر نشان میدهد که به نظر میرسد خصوصیسازی در هیچیک از زمینههای مهم برای عموم مردم آمریکا مؤثر نبوده است.
مراقبتهای بهداشتی
سیستم مراقبتهای بهداشتی خصوصی ما گرانترین سیستم در جهان توسعهیافته است. 42 درصد از آمریکاییهای بیمار در سال 2011 به دلیل هزینههای بیش از حد، ویزیت پزشک و یا خرید دارو را لغو کردند. قیمت جراحیهای متداول در آمریکا از سه تا ده برابر بیشتر از انگلیس، کانادا، فرانسه، آلمان یا تقریبا هر کشور دیگری است. طبق مصوبه شورای بیمه برای خدمات درمانی مقرون به صرفه، هزینههای اداری یکسوم هزینههای بیمه درمانی خصوصی است.مراقبتهای بهداشتی بازار آزاد مراقب مدیرعاملان بوده است. رونالد دپینو، رئیس مرکز تحقیقات سرطان اندرسون در تگزاس، در سال 2012، یک میلیون و ۸۴۵ هزار دلار درآمد داشته است. این رقم ده برابر بیشتر از سال 2010 است.
آب
یک اقتصاددان سیتی گروپ گفت: «از نظر من، آب به عنوان یک طبقه دارایی، در نهایت به مهمترین طبقه داراییهای مبتنی بر کالاهای جسمی، نفت، مس، کالاهای کشاورزی و فلزات گرانبها تبدیل میشود.»
در سال 2009 تجزیه و تحلیل موسسه فود اند واتر واچ نشان داد که شرکتهای خصوصی 80 درصد بیشتر برای آب و 100 درصد بیشتر برای فاضلاب پول پرداخت میکنند. یک مطالعه جدیدتر تأیید کرده است که خصوصیسازی به طور کلی «هزینههای بلندمدت را که توسط مردم تحمل میشود» افزایش میدهد. به گفتهای خصوصیسازی «کوتهبین، غیرمسئولانه و پرهزینه» است.
نمونههای بیشماری از سوءاستفاده از آب یا خرابیها در کالیفرنیا، جورجیا، ایلینویز، ایندیانا، نیوجرسی، تگزاس، ماساچوست و رود آیلند ثبت شده است. در همین حال، شرکتها سود زیادی بر روی کالایی گرفتهاند که میتوان گفت باید رایگان باشد. نستله هر گالن آب را 1/100 پنی خریداری میکند و آن را با قیمت ده دلار به فروش میرساند. آب بطری آنها تفاوت چندانی با آب شیر ندارد. مونسانتو متهم شده است تا برای فروش مجدد آب فیلترشده به مردم، خصوصیسازی محلهای آلودگی خود را به عهده بگیرد.
اینترنت، تلویزیون و تلفن
به نظر میرسد تمام دنیا ما را از اینترنت عقب میاندازد. مطابق اعلام اُایسیدی، کره جنوبی سرعت تقریبا200 برابر بیشتر از میانگین سرعت در ایالات متحده را با حدود نیمی از هزینه ارائه میدهد.
مشتریان در هنگکنگ یا کره یا بخشهایی از اروپا برای خدمات بسیار سریعتر از ایالات متحده، در ماه 30 دلار هزینه میکنند، در حالی که برای بستههای بازی سهگانه در کشورهای دیگر حدود نیمی از هزینه آمریکا را دریافت میکنند.
بلومبرگ خاطرنشان میکند که کنترلکنندهها در دهه 1990 پیشبینی میکردند مبنای بازار در قبض تلفن و کابل، یک دست «نامرئی» باشد که شرکتهای رقیب را به سمت پایین آمدن قیمتها سوق دهد. تایم وارنر، کامکست، اِیتیاندتی و وریزون اجازه ندادند این اتفاق بیفتد.
حمل و نقل
همزمان با ادامه کار جمهوریخواهان حمل و نقل عمومی به عنوان برنامهای از «سوسیالیسم» و «سبک اتحاد جماهیر شوروی» و چین با برنامهای برای ایجاد پیشرفتهترین شبکه حمل و نقل ریلی با سرعت بالا در جهان پیش میرود. سیستمهای ریلی با سرعت بالا در دولتهای مختلف در بسیاری از کشورهای دیگر موفقیتآمیز بودهاند اما انگلیس و برزیل هردو خصوصیسازی صنعت را به صورت بدی تجربه کردند.
Greyhound و Trailways به عنوان هشدار برای خصوصیسازیهای اداره پست، سرویسهای محلی را از راه دور در آمریکا ارائه میدادند، اما مقرراتزدایی در آنها دخالت داشتند. شرکتهای اتوبوسرانی مسیرهای غیرانتفاعی را از بین بردند و حقوق همه به نام سود مطلوب، منجر به این شد که رانندگان تا 100 ساعت در هفته کار کنند.
با خصوصیسازی به صورت خودکار نرخها افزایش پیدا میکند. در شیکاگو برای 75 سال کنتور پارکینگ یک نرخ داشت و بعد از خصوصیسازی بلافاصله با دو برابر شدن نرخ پارکینگ روبهرو شد. آزمایشهای کالیفرنیا در خصوص خصوصیسازی جاده باعث افزایش هزینهها، خشم عمومی و ورشکستگی شد. در پنسیلوانیا، تحلیلی در مورد اتوبوس مدرسه توسط مرکز تحقیقاتی کیستون نتیجه گرفت که «با عقد قرارداد، هزینههای دولت برای خدمات حمل و نقل بهطور قابل توجهی افزایش پیدا میکند.»
بانک
این صنعت از فریب و بدگویی پر شده است. تقریباً همه نامهای بزرگ تحت تأثیر قرار گرفتند. گلدمن ساکس بستههای رهن را برای از دست دادن پول برای همه به جز خودش طراحی کرد.جی پی مورگان و بانک آمریکا، میلیاردها دلار پاداش و ضرر و وام را از سرمایهگذاران پنهان کردند. در رسوایی «لیمان برادرز»، بانکها نرخ بهره را تعیین کردند. آنها به طور غیرقانونی، میلیونها صاحبخانه را را از حقشان محروم کردند.مت تایبی، نویسنده مجله «رولینگ استونز» برای ما توضیح داد که چگونه بدرفتاری مالی منجر به حباب سهام داتکام، مسکن و قیمت نفت و کالاهایی شد که تریلیونها دلار را از جامعه دور کرد.این اتفاقها همه نتیجه تجارت خصوصی تجمعی در بازار آزاد است. از طرف دیگر بهترین بانک دولتی شناختهشده، بانک داکوتای شمالی است که ضمن خدمت به مشاغل کوچک و عموم با هزینه کم نسبت به صنعت مالی، سودآور است.
زندان
برخی فکر میکنند که توانبخشی زندانیان و تخلیه تدریجی زندانها یک هدف شایسته است. اما به نظر میرسد از نظر تجارت خیلی سودآور است. هر زندانی سالانه ۴۰ هزار دلار درآمد دارد، این امر به معنای اقتصادی ایجاد شده است تا بیش از دو میلیون نفر را پشت میلههای زندان بکشند.
نیاز به پر کردن زندانهای خصوصی، زندانها را به زندانهای جمعی برای جرائم مواد مخدر تبدیل کرده است. آمریکاییهای آفریقاییتبار، که 13 درصد از جمعیت را تشکیل میدهند، 53.5 درصد از کل افرادی را که به دلیل محکومیت مواد مخدر وارد زندان شدهاند، دربر میگیرند. این در حالی است که میزان مصرف ماریجوانا در سیاهپوستان و سفیدپوستان یکسان است.
مطالعات نشان میدهد که زندانهای خصوصی به طرق مختلف عملکرد ضعیفی دارند: جلوگیری از خشونت درون زندان، شرایط زندان و تلاشهای توانبخشی. تحقیقات در اوهایو و نیوجرسی الگوی آشنایی از کاهش پسانداز پول و شرایط بدتر را نشان داد.
آموزش
این تصور که مدارس منشوری از مدارس دولتی سنتی بهتر است، توسط واقعیتها پشتیبانی نمیشود. یک مطالعه بهروزشده در دانشگاه استنفورد در سال 2013 نشان داد که مدارس خصوصی در کردو، در خواندن کمی بهتر و در ریاضی کمی بدتر هستند. نتایج منشوری از سال 2009 پیشرفتی را نشان نداده است. مدارس منشوری به صورت خصوصی اداره میشوند ولی ورود به آنها برای عموم آزاد است. هدف آنها دادن فرصت برابر با آنچه که فرزندان ثروتمندان دارند به بچههای فقیر است. مدارس منشوری با بودجه عمومی اداره میشوند و مانند مدارس دولتی بدون شهریه هستند. آنها از سرمایهگذاران بخش خصوصی نیز استقبال میکنند. بیشتر آنها آزادی کامل برای برنامه درسیشان دارند.
یک مطالعه مستقل توسط رویکرد به ولد نشان داد که «اصلاحات مزایای کمی دارند، اغلب به دانشآموزانی که به آنها کمک میشود آسیب میرسانند و توجه را به سیاستهایی با وعده بیشتر برای تضعیف پیوند بین فقر و دستیابی به تحصیلات پایین سوق میدهند.» برای بعضیها مدارس منشوری آزادی انتخاب برای والدین و فرزندان است، برای بعضی دیگر، به معنی فروش سیستم آموزشی به وال استریت است.
درست مانند زندانها و بیمارستانها، استراتژیهای تجاری صرفهجویی در هزینههای خصوصیسازی آموزش کودکان ما را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. معلمان مدرسه خصوصی، تجربه کمتر و نرخ گردش مالی بالاتری دارند. مشاغل غیر معلم دارای برنامههای بازنشستگی کافی و بیمه درمانی و حقوق بسیار کمتری هستند.
اگر پول راه خود را در جامعه پیدا کند، ممکن است فرزندان ما به نمادها و اشیای پیشرفته تبدیل شوند. بیل گیتس کنترل کیفیت را برای خط مونتاژ دانشآموزان پیشنهاد میکند، با فیلمهای ویدئویی از کلاسها، ارسالشده به ارزیاب برای بررسی مهارتهای تدریس.
حمایت از مصرفکننده
علایم هشداردهنده در مورد خصوصیسازی کنترلنشده شفافتر و کشندهتر میشوند. کارخانه کود تگزا، که 14 نفر در آن براثر انفجار و آتشسوزی کشته شدند، آخرین بار توسط سازمان ایمنی و بهداشت شغلی بیش از 25 سال پیش مورد بازرسی قرار گرفت. در اثر آتش سوزی پرکسوت، آریزونا 19 نفر کشته شدند، به طوری که ناظران مجبور شدند 500 آتشنشان را ارسال کنند. فاجعه ریلی در لاک- مگنتیک کبک به دنبال تخریب خطوط ریلی کانادا بود.
مقررات به منظور محافظت از همه ما است، اما فعالان ضد دولت سخت کوشیدهاند تا ما را در مقابل منافع خودشان قرار دهند. از جمله موارد کاهش توصیهشده جمهوریخواهان، آژانس مدیریت اضطراری فدرال است که صدها نفر را پس از طوفان سندی نجات داد و به میلیونها نفر دیگر غذا و آب داد. مجلس قانون فدرالیسم تعاونی آب تمیز را در سال 2011 تصویب کرد که به موجب آن آژانس حفاظت از محیط زیست حق اجرای قانون آب پاک را انکار میکند.
تخریب نهتنها آمریکاییها را از حمایت محروم میکند بلکه تهدید مداوم از شرکتها را نیز در کمین دارد. در اواخر سال 2004 مونسانتو تأکید کرده بود که عامل نارنجی «دلیل تأثیرات جدی بر سلامتی طولانی مدت نیست». داو شیمیایی، دولت را مقصر دانست. هالیبورتون پس از ریختن نفت در خلیج مکزیک در سال 2010، شواهد را از بین برد. پاکسازی هزینه بسیار بیشتر از جریمههای تعیینشده برای شرکتهای متخلف است، زیرا هزینههای دولت میتواند به مبلغ میلیارد یا حتی دهها میلیارد دلار برسد.
مردم در مقابل سود
همانطور که توسط اخبار آمریکا خلاصه شده است، «صنعت خصوصی نمیخواهد قدم بردارد و مردم را از غرق شدن نجات دهد، یا به آنها کمک کند تا بدون سود، خانههای خود را دوباره بسازند.» برای اینکه بتوانیم به عنوان یک ملت زندگی کنیم، ما به یکدیگر احتیاج داریم، نه کسبه باهوشی که تصور میکنند باید همهچیز را به ما بگویند و یاد دهند که چگونه ثروتمند شویم. همه ما نمیتوانیم ثروتمند باشیم. ما فقط میخواهیم از غرق شدن جلوگیری کنیم.