RSS
امروز پنج شنبه ، ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
آخرین اخبار

برگزاری نشست تحلیلی صنعت فولاد با محوریت فولاد ارفع

پرداخت بیش از ۲۲۷ میلیارد ریال وام قرض الحسنه ازدواج و فرزندآوری

قیمت بیت کوین کجا به کف می‌رسد؟

بانک سپه ۹۹ ساله شد

مردم کدام استان ها بیشترین شاخص فلاکت را دارند؟

پشت سر سکه دولتی چه می‌گویند؟

جدیدترین تمهیدات بانک صادرات برای پشتیبانی از دانش‌بنیان‌ها

بانک شهر عضو متولی ریال دیجیتال شد

چک‌های ۱ میلیارد ریالی به دست برندگان وین‌کارت رسید

تبریک مدیرعامل بانک سپه به مناسبت «روز معلم»

دلایل بازنگری مصوبه جدید بازارگردانی تشریح شد

جمعیت خانه‌ندار‌ها

علی ابدالی سرپرست بانک سینا شد

رفتار مشکوک بانک مرکزی و صدای دیوان محاسبات

پیشرفت جامعه در گرو نظام آموزشی پویا و معلمان فرهیخته و متعهد است

آیین تجلیل از بازنشستگان بیمه آسیا برگزار شد

بانک مرکزی شرط صدور چک را اعلام کرد

برات سپامی به تأمین مالی کسب‌و‌کار‌ها کمک می‌کند

پرداخت عوارض آزادراهی دیگر شرط صدور بیمه‌نامه نیست

حضور اثربخش بانک رفاه کارگران در نمایشگاه ایران اکسپو

تقدیر نخبگان شاهد و ایثارگر از خدمات شرکت بیمه دی

جزئیات قانون جدید بانک مرکزی

پرداخت بدهی دولت به تامین اجتماعی در لایحه بودجه تصویب شد

آشِ شورِ دلار چند نرخی

استراتژی بهینه رشد تولید

تاثیر استراتژی های تامین مالی بر موفقیت عملکرد سازمانی در حوزه استارت آپ ها

۱۶:۵۶ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۶کد خبر: 316382
ایستانیوز:توجه به استارت آپ ها در حوزه های تولیداتی و خدماتی امروزه رواج گسترده ای یافته است به طوری که بیشتر کسب و کارهای ایجاد شده در دهه اخیر با این مضمون ایجاد و به حرکت خود راستای پویایی حرکت کرده اند، در این بین لزوم عملکرد مناسب جهت موفقیت در این شرکت ها بسیار مهم و حایز اهمیت است
محمدرضا سلیمانی 
 دانشجوی کارشناسی ارشد ، دانشگاه آزاد اسلامی واحد الکترونیکی، مدیریت بازرگانی، تهران، ایران
 
کامل کمالی
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد الکترونیکی، مدیریت بازرگانی، تهران، ایران
 
فتانه علیزاده‌مشگانی 
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، مدیریت بازرگانی، تهران، ایران
 
 
چکیده:
توجه به استارت آپ ها در حوزه های تولیداتی و خدماتی امروزه رواج گسترده ای یافته است به طوری که بیشتر کسب و کارهای ایجاد شده در دهه اخیر با این مضمون ایجاد و به حرکت خود راستای پویایی حرکت کرده اند، در این بین لزوم عملکرد مناسب جهت موفقیت در این شرکت ها بسیار مهم و حایز اهمیت است 
به طوری که در این تحقیق به بررسی تاثیر استراتژی های تامین مالی بر موفقیت عملکرد سازمانی در حوزه استارت آپ ها پرداخته شده است، بدین منظور با مرور ادبیات مدل تحقیق در دو بخش مستقل و وابسته طرراحی شد که در آن استراتژی های تامین مالی در چهار مولفه تحلیلی، آینده نگری، تدافعی و تهاجمی تعریف شد که تاثیر آن بر موفقیت عملکرد مورد سنجش قرار گرفت. بدین جهت پرسشنامه ای تهیه و در بین نمونه آماری شامل 269 نفر از مدیران، کارشناسان و فعالان استارت آپ در شهر تهران بهش یوه در دسترس توزیع شد. با گردآوری پرسشنامه های توزیع شده اقدام به تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری شد که نتایج بیانگر تایید کلیه فرضیات در راستای تاثیر استراتژی های تامین مالی در چهار مولفه تبیین شد بر عملکرد سازمانی در استارت آپ ها به عنوان مورد مطالعاتی را نشان داد به طوری که با توجه به نتایج بعد استراتژی آینده نگری با 063 بیشترین تاثیر را بر موفقیت عملکرد استارت آپ ها به دست آورد که نشان از اهمیت توجه به ماموریت و اهداف بلند مدت سازمانی دارد.
کلیدواژگان: استراتژی های تامین مالی، موفقیت عملکرد، عملکرد سازمانی، حوزه استارت آپ ها
 
1. مقدمه:
تعیین استراتژی های تامین مالی به خصوص از آن جهت مهم است که می‌توانند در یک مدل برتری سازمانی تکیه گاهی باشد برای عملیاتی شدن سناریوهای راهبردی سازمان بدون اتلاف هزینه‌های بی هدف و اضافی. در این راستا عواملی نیز بر موفقیت استراتژی¬ها تاثیر گذارند، این عوامل از یک سو با اهداف سازمان ارتباط داشته و برای تحقق آن اهداف ضروری هستند و از طرف دیگر با راهبرد رقابتی سازمان متناسب‌اند. این عوامل الزامات اساسی اجزاء تفکیک ناپذیری هستند که به عنوان اهداف واسطه برای دستیابی به هدف اصلی باید قبلاً حاصل شوند(بوشرا  و همکاران، 2013)، تصمیم گیری یکی از مسئولیت های اولیه هر مدیراست، کیفیت تصمیمات مدیر مستقیماً بر فرصت های شغلی، پاداش ها و رضایت شغلی اثر می گذارد. ثانیاً تصمیمات مدیریتی، موفقیت یا شکست یک سازمان را تحت تأثیر قرار می دهد(روی  و همکاران، 2016)، تصمیم ها در جهت تحقق اهداف و با توجه به منابع موجود گرفته می شوند، تصمیم گیری ها، نوع اهداف و چگونگی تحقق آن ها را تعیین می کنند . سازمان بدون وجود سازوکار تصمیم گیری فروریخته و به صورت مجموعه ای از افراد که هدف خاص خود را دنبال می کنند درمی آید، در حال حاضر با مشکل نهادینه نشدن فرهنگ برنامه ریزی و ارتقای تفکر استراتژیک در میان مدیران اجرایی مواجه هستند. لذا مدیران درگیر روزمرگی شده و بدون برنامه جامع عملاً از ایفای نقش در بخشی از مسئولیت های کلان خو د بازمانده اند،  به نظر می رسد، علت این مسأله توسعه نیافتنی فرهنگ و ادبیات متناسب با اهداف و استراتژی ها در سطح سازمان های کشور است، بنابراین درک مشترک از مسائل و امور استراتژیک وجود ندارد. برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک سازما ن ها در جهت تامین مالی بر این فرض استوار است که اگر بخواهند در سال هایی که پیش رو دارند رسالت خود را محقق سازند و مشتریان خود را راضی کنند باید استراتژی های مؤثر داشته باشند ، مدیریت استراتژیک با دیدی جامع و کل نگر همة اجزا و عناصر بیرونی و درون سازمانی را در یک زمان و در ارتباط پویا با یکدیگر مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل سیستماتیک قرار داده، و با تعیین اهداف اصلی و فرعی و اتخاذ استراتژی های مؤثر در زمینه های مختلف و با طرح ریزی بنیادین و راهکارهای بهینه به دنبال استفاده مطلوب از فرصت های موجود و بالقوه و فضاسازی و ایجاد چشم اندازهای جدید برای سازمان ها و مؤسسات است (جنستر و سالین ، 2013).از طرفی به منظور ایجاد زیر ساخت های لازم و جهت گیری برای استفاده از مکانیزم برنامه ریزی ، مدیریت استراتژیک بعنوان یکی از موثرترین رویکرد مدیریتی جایگاه ویژه در سازمان های بزرگ و کوچک پیدا نموده است (پارنل و کرندل ، 2016)، باید اذعان داشت که تفکر استراتژیک مهمترین دغدغه اصلی مدیران سازمان بوده و اگر بخواهیم برنامه ریزی استراتژیک یک ابزار عملیاتی برای تحقق اهداف و ماموریت سازمان صورت پذیرد ضروریست آگاهانه و دقیق عمل نموده که موضوع خود به عنوان تصمیم  استراتژیک قابل بحث است ، بدین منظور امروزه سازمان ها درفضای رقابتی امروز در داخل کشور و یا حتی خارج از کشور نیاز به الگو و چارچوبی دارند تا اهداف سازمانی را تحقق بخشند برنامه ریزی استراتژیک فرآیندی است که عموم شرکت ها از آن جهت هدایت و پیش برد برنامه ها و فعالیتهای خود با افق بلند مدت و در جهت دستیابی باهداف و تحقق ماموریتهای سازمانی خود بهره می گیرند در حال حاضر که این برنامه ریزی  ها مورد استقبال سازمانها قرار گرفته است . لذا چنانچه استراتژی بدرستی تدوین گردد و بصورت صحیح و بموقع اجراء گردد مسیر تعالی و تحقق رویاهای سازمان تحقق می یابد . برنامه ریزی استراتژیک، با بررسی محیط خارجی و داخلی سازمان ، فرصت ها و تهدیدهای محیطی و نقاط قوت و ضعف داخلی را شناسایی می کند و با درنظر داشتن ماموریت و اهداف بلند مدت سازمان و برای دستیابی باین اهداف از بین گزینه های استراتژیک اقدام بانتخاب استراتژی های روز می نماید امروزه سازمان¬ها با هر اندازه ای با تغییرات و تحولات سریعی مواجه می باشند و باید فعالیت های خود را طوری برنامه ریزی و هدایت نمایند که در محیط رقابتی موفقیت کسب نموده و تداوم حیات داشته باشند با توجه به مفهوم برنامه ریزی استراتژیک ، این امر مستلزم بکارگیری از این نوع برنامه ریزی است، بدین منظور در تحقیق فوق به دنبال پاسخ به این سوال می باشیم که آیا استراتژی های تامین مالی بر موفقیت عملکرد سازمانی حوزه استارت آپ ها تاثیر دارند؟ 
2. پیشینه تحقیق
در تحقیقی که توسط برترند  و همکاران(2016) انجام گرفت با بررسی و شناسایی عوامل کلیدی موفقیت در سازمان‌های کوچک و متوسط و استفاده‌ی از ابزار گسترش عملکرد کیفیت به ایجاد ارتباط بین الزامات فنی و نیازهای موجود در بازار پرداخته و با ارایه‌ی راهکارهای مناسب در جهت دستیابی به موفقیت در سازمان مورد مطالعه در جهت ورود به بازار‌های بین‌الملل گام  بر می‌دارد. نایدو و همکاران  (2016) به بررسی زنجیره‌ی تامین در جهت شناسایی و اولویت‌بندی عوامل موثر بر موفقیت زنجیره به منظور افزایش بهره‌وری و صادرات از طریق ارتباط و هماهنگی بین خرده‌فروش و تامین‌کننده با استفاده‌ی از رویکرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی می‌پردازد، نتایج حاکی از نقش مهم تامین‌کننده در موفقیت خرده‌فروش به منظور ورود به بازار مورد نظر است. شرکت‌های جدید و کوچک به طور فزاینده‌ای در صادرات فعال می‌باشند، اما تعداد کمی در مورد روابط بین زمان این تصمیم‌گیری و استراتژی بین‌المللی شناخته شده‌اند. در تحقیقی که توسط براش  (2015) انجام گرفته است به مطالعه اکتشافی به منظور بررسی اثرات ورود صادرات در اوایل و اواخر انتخاب استراتژی و عملکرد بین‌المللی در یک نمونه 134 تایی از شرکت‌های صادرات کننده‌ی آمریکایی  می‌پردازد. نتایج نشان می دهد انتخاب الگوهای مختلف استراتژی بین‌المللی منجر به تاثیر‌گذاری در جهت بهبود عملکرد و یا عدم موفقیت در این شرکت‌ها در جهت ورود به بازارهای بین‌المللی می‌شود.  مارچت  (2010) نیز به عوامل خارجی توجه نموده و آن‌ها را به شش بُعد فاصله فرهنگی، جذابیت بازار، عدم قطعیت محیط کشور میزبان، محیط قانونی و موقعیت رقابتی کشور میزبان و فرهنگ کشور مادر دسته بندی می‌نماید، کاچ  مدل خود را با عنوان فرایند انتخاب روش ورود به بازار با در نظر گرفتن عوامل محیطی و درونی کسب و کار در سال 2001 معرفی نمود. وی مدل خود را به دو دسته عوامل کلی تقسیم کرده است. یکی از عواملی که مرتبط با انتخاب بازارند و دسته دیگر عواملی که مرتبط با فرآیند انتخاب روش ورود می‌باشند. وی تاکید می‌کند این عوامل را با مرور ادبیات حوزه روش ورود و هفده سال تجربه مشاوره در این خصوص استخراج نموده است، او عوامل موثر بر انتخاب بازار و روش ورود به بازار را در سه گروه طبقه بندی کرده است: عوامل درونی، عوامل برونی و عوامل ترکیبی. در تحقیقی توسط (حیاری و همکاران،2010)، به بررسی و  شناسایی برخی از موانع عمده که ممکن است به عنوان مانعی برای شرکت‌های کوچک و متوسط در ارتباط با صادرات محصولات و یا خدمات خود در بازارهای بین المللی در نظر گرفته شوند می‌پردازند، بر اساس هدف این مطالعه، با استفاده‌ی از نمونه گیری و پرسشنامه در بین 250 شرکت تولیدی اردنی و با استفاده از روش‌های آماری مریوطه با توجه به مدل معادلات ساختاری نتایج نشان می‌دهد که موانع اقتصادی / سیاسی و حقوقی و دولتی، مالی و موانع اطلاعات یک رابطه منفی و معناداری با عملکرد صادرات SME ها در کشور اردن را دارد. همچنین، نتایج نشان می‌دهد که صادرکنندگان و غیر صادر کنندگان به طور قابل توجهی در دیدگاه‌های خود در ارتباط با موانع اثر گذار مختلف بر صادرات هم عقیده هستند. در مقاله کوکسال 2008 نیز به این موضوع اشاره می‌کند چگونه تحقیق بازاریابی صادرات بر عملکرد صادرات شرکت اثر گذار است، در این تحقیق که در شرکت‌های ترکیه انجام گرفت به بررسی و نقش بازاریابی بین الملل بر صادرات کالا اشاره می‌نماید که نتایج تحقیق حاصله نشانگر رابطه‌ی مثبت و معنی داری بین نقش بازاریابی بر توسعه‌ی صادرات محصول است.  در مدل ارائه شده توسط آگراوال  ،اندازه شرکت، تجربه بین المللی و توانائی توسعه محصولات مختلف از عوامل مرتبط با مزایای مالکیت، ظرفیت بازار و ریسک سرمایه گذاری از پارامترهای مزایای مکان و ریسک‌های قراردادی از عوامل مرتبط با مزایای درونی سازی شناخته شده‌اند (آگراوال،1990). مایر نیز بر اساس ترکیب نظریه هزینه مبادله و نظریه منبع محور مدلی ارائه می‌کند که بر منابع مورد نیاز شرکت در بازار و کسب و کار جدید خود تاکید دارد. منابع جدیدی مورد نیاز خواهند بود که می‌بایست کسب شوند و با منابع موجود و با ساختار کسب و کار جدید تطبیق داده شوند، این منابع دو نوع هزینه را سبب می‌شوند، هزینه کسب منابع جدید و هزینه تطبیق منابع جدید با نیازهای پروژه جدید (مایر ،1990) در تحقیقی که توسط ترکمنی و پرهیزکار(1396) انجام گرفت به این موضوع اشاره دارند که برندسازی اصلی می باشد که بدون آن نمی توان در بازارهای جهانی حضور داشت و بدون این اصل هیچگاه نمی توانیم در صادرات موفق باشیم. به علت عدم برندسازی در بازارهای داخلی محصولات تولید داخل در رقابت با برندهای خارجی از محبوبیت کمتری برخورداراند. بهینه سازی صادرات زمانی محقق خواهد شد که محصولات کشاورزی که محور اصلی این مقاله را تشکیل می دهند، بر خلاف وضعیت کنونی که به صورت آزاد و فله صادر می شوند، تحت برند و با نام تجاری وارد بازارهای جهانی و داخلی شوند. در این مقاله تلاش بر این است تا فواید صادرات تحت برند محصولات داخلی مخصوصا محصولات کشاورزی استراتژیک ایران، که خراسان جنوبی قطب تولید این محصولات می باشد، و همچنین تاثیر بهینه سازی صادرات در اقتصاد خراسان جنوبی مورد بررسی قرار گیرد. در تحقیق دهقان (1395) اشاره کرد که نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که می‌توان استراتژی‌های ورود به بازارهای بین‌المللی را با توجه به نقاط مرجع استراتژیک کانون توجه مدیریت (تولید در داخل یا تولید در خارج) و کنترل (کامل یا انعطاف‌پذیر) انتخاب نمود. این استراتژی‌ها عبارت‌اند از صادرات مستقیم، صادرات غیر مستقیم، اتحادهای استراتژیک و سرمایه‌گذاری مستقیم. در دهه‌های اخیر، ورود به بازارهای خارجی نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی ایفا کرده است. تصمیم‌گیری در خصوص انتخاب استراتژی‌های ورود به بازارهای بین‌‌المللی از یک سو به دلیل ماهیت پویا و پیچیده شیوه‌های ورود و از سوی دیگر به علت تأثیرگذاری متغیرهای مختلف بر آن کاری پیچیده و مشکل است. از این رو ضروری است متغیرهای استراتژیک تعیین کننده استراتژی‌های ورود به بازارهای بین‌المللی شناسایی شوند. هر یک از مطالعات در حوزه انتخاب استراتژی‌های ورود به بازارهای خارجی، متغیرهای متفاوتی را بررسی کرده و معمولاً به نتایج ناسازگاری دست یافته‌اند. از این رو در تحقیقی که توسط خلیلی و آذین‌فر(1394) انجام گرفته است، شناسایی عوامل موثر بر انتخاب استراتژی‌های ورود به بازار خارجی در شرکت کاله آمل و نحوه اثر‌گذاری آنها بر این انتخاب، بررسی شد. این تحقیق با بررسی ادبیات موضوع، ابتدا مفهوم و انواع استراتژی‌های ورود به بازارهای خارجی را معرفی و آن ها را به 3 دسته کلی؛ استراتژی‌های صادراتی، استراتژی‌های غیر‌صادراتی و استراتژی‌های بینابینی تقسیم نموده است. نمونه تحقیق شامل 37 نفر از مدیران ارشد و میانی شرکت لبنی کاله شامل مدیران بخش صادرات و کارشناسان‌ارشد بخش بازاریابی در هر منطقه(کشور) می‌باشند. جهت جمع‌آوری داده‌ها، از پرسشنامه‌های استاندارد دهقان و پیرسون در مورد بررسی متغیرهای تأثیرگذار بر انتخاب استراتژی‌های ورود به بازارهای خارجی استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها و آزمون فرضیه‌های مطرح شده در این تحقیق، از روش‌های آمار توصیفی و آمار استنباطی چون آزمون فریدمن و آزمون‌های معناداری و از نرم افزار SPSS18استفاده شد. بررسی ها در سطح 95 درصد اطمینان نشان داد که عدم قطعیت کشور مقصد، عدم قطعیت بازار محصول، عدم قطعیت رقابتی، عدم قطعیت در رفتار رقبای احتمالی، تجربه بین المللی، دانش فنی، مهارت بازاریابی، میزان سرمایه‌گذاری کل، شدت رقابت صنعت، ماهیت فعالیت و جذابیت مکان، عوامل موثری در انتخاب استراتژی صادرات مستقیم (تولید در داخل و توزیع به خارج) کاله جهت ورود به بازارهای بین‌المللی است. در تحقیقی دیگری توسط موسوی دوستی و حاجی علی اکبری(1393) انجام گرفت به بررسی و اولویت بندی عوامل موثر بر استراتژی های بازاریابی صادرات محصولات لبنی شرکت پگاه زنجان می‌پردازد، روش تحقیق این تحقیق، توصیفی پیمایشی و هدف آن کاربردی است. جامعه آماری -این تحقیق 50 نفر از مدیران و کارشناسان شرکت پگاه زنجان می‌باشند. از فرمول کوکران برای تعیین حجم نمونه استفاده و حجم نمونه 50 نفر انتخاب گردید، ابزار مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می‌باشد که با استفاده از روش‌های آماری تحلیلی، توصیفی و استنباطی شامل آزمون T برای بررسی فرضیه‌ها، استفاده شده است، براساس نتایج بدست آمده در این تحقیق، متغیرهای تحقیق به ترتیب اولویت کیفیت محصول، پیشبرد فروش، کانال‌های توزیع، تجربه صادراتی و اندازه شرکت بر استراتژی های بازاریابی صادرات موثر می‌باشند.
با توجه به نقش مهم رونق کسب و کار و بهره وری در این تحقیق به عنوان تحقیقی که برای اولین بار در سطح استارت آپ ها در حال انجام می¬باشد به دنبال تعیین تعیین تاثیر استراتژی های تامین مالی بر موفقیت عملکرد سازمانی محصولات پرداخته شده است.
3. روش تحقیق:
تحقیق حاضر توصیفی و روش آن پیمایشی است که از منظر هدف کاربردی می باشد. 
جامعه ی آماری تحقیق مورد نظر مدیران، کارشناسان و فعالان در حوزه استارت آپ ها در نظر گرفته شده اند که تعداد آن ها بالغ بر 900 نفر می باشد.
تعداد نمونه با استفاده از جدول مورگان برابر با 269 نفر تعیین شد.
در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس استفاده شده است. 
در این پژوهش از ابزار پرسش نامه (وگنر  و مازوتو، 2019) استفاده گردیده است.
4. تجزیه و تحلیل داده ها:  
با توجه به بررسی های صورت گرفته در بخش های قبل که به بررسی هر یک از ابعاد و برازش پرسشنامه در این بخش ها پرداخته شد، در این قسمت به بررسی سازه ی کلی تحقیق در دو بخش سطح معناداری و ضریب همبستگی پرداخته شده است:
 

شکل (1) مدل معادلات ساختاری(در حالت آماره تی)

شکل (2) مدل معادلات ساختاری(در حالت ضریب همبستگی)

برای بررسی برازش مدل نتایج در جدول زیر قابل مشاهده است:

                جدول (1) بررسی برازش کلی معادلات ساختاری(در حالت ضریب همبستگی)

نام پارامتر

مقدار

حد مجاز

نسبت کای اسکوئر به درجه آزادی

1.247

کوچکتر از 3

شاخص برازش غیرنرم(RMSEA)

0.003

کوچکتر از 0.05

شاخص برازش تطبیقی(CFI)

0.941

بزرگتر از 0.9

شاخص برازندگی(GFI)

0.962

بزرگتر از 0.8

شاخص برازندگی تعدیل یافته(AGFI)

0.943

بزرگتر از 0.8

 

در این قسمت با بررسی تحلیل مسیر به بررسی فرضیات موجود می­پردازیم، با توجه به نتایج به دست آمده نتایج در جدول ذیل آورده شده است:

جدول (2) تحلیل مسیر فرضیات تحقیق

فرضیه

ضریب تاثیر

آماره تی استیودنت

سطح معنی داری

نتیجه­ی آزمون

استراتژی های تامین مالی بر موفقیت عملکرد سازمانی حوزه استارت آپ ها تاثیر دارد.

0.66

2.369

0.011

تایید

استراتژی تحلیلی بر موفقیت عملکرد سازمانی حوزه استارت آپ ها تاثیر دارد.

0.55

7.394

0.004

تایید

استراتژی آینده نگری بر موفقیت عملکرد سازمانی حوزه استارت آپ ها تاثیر دارد.

0.63

4.618

0.025

تایید

استراتژی تدافعی بر موفقیت عملکرد سازمانی حوزه استارت آپ ها تاثیر دارد.

0.57

6.582

0.037

تایید

استراتژی تهاجمی بر موفقیت عملکرد سازمانی حوزه استارت آپ ها تاثیر دارد.

0.62

5.567

0.025

تایید

 

5. نتیجه گیری:

شرکت نوپا یا استارتاپ به معنی شرکت نوپا، به یک شرکت یا کسب‌وکار گفته می‌شود که معمولاً به تازگی و در نتیجه کارآفرینی ایجاد شده‌است، رشد سریعی دارد، و در جهت تولید راه حلی نوآورانه و دوام‌پذیر برای رفع یک نیاز در بازار شکل گرفته است. استیو بلنک استارتاپ را به این شکل تعریف می‌کند استارتاپ یک سازمان موقت است که به منظور یافتن یک مدل کسب‌ وکار قابل‌ تکرار و مقیاس‌ پذیر طراحی شده است. در یک استارتاپ بر خلاف یک شرکت، به جای صرف زمان طولانی برای تولید یک محصول و سپس محاسبه ارزش آن، درمدت زمان بسیار کوتاه یک محصول اولیه تولید می شود و به تعدادی مشتری ارائه می شود تا ارزش آن بر اساس نیاز و بازخورد مشتری محاسبه شود، و به جای تهیه یک داکیومنت طولانی و پیش بینی چند سال آینده کسب و کار خود، در 10 ساعت مدل تجاری خود را بر روی بوم مدل کسب و کار پیاده می کنند و قدم به قدم با مصاحبه و تحلیل رفتار مشتری، محصول را بهینه می کنند. وظیفه مهم در راه‌اندازی یک کسب‌وکار، تحقیق برای اعتبار، ارزیابی و توسعه ایده یا مفاهیم آن کسب‌وکار است. اگر ارزش یک شرکت بر اساس فناوری آن شرکت باشد، مهم است که بنیانگذاران از مالکیت معنوی ایده‌های خود حفاظت کنند. از چالش‌های راه‌اندازی یک شرکت نوپا سرمایه، نیروی انسانی و هزینه‌های پایه مثل اجاره دفتر و منشی است؛ برخی از شرکت‌های نوپا برای کاهش این هزینه‌ها از دفتر کار مجازی استفاده می‌کنند. حامیان مالی: شرکت‌های نوپا معمولاً به دنبال جذب حمایت مالی هستند و هم‌زمان به دنبال ایجاد مزیت‌های رقابتی نسبت به سایر رقبا هستند. از این رو این شرکت‌ها می‌کوشند تا با بازاریابی و ایجاد یک شبکه فروش منسجم زمینه مناسبی برای کسب و کار خود فراهم کنند. با این حال، سرمایه‌گذاری در شرکت‌های نوپا یک نوع سرمایه‌گذاری خطر پذیر دانسته می‌شود. بسیاری از استارت‌آپ‌ها در تناسب محصول و بازار با شکست مواجه می‌شوند. بدون وجود داشتن یک استراتژی رشد هوشمندانه، استارت‌آپ‌ها نقشه راه شفاف و مشخصی برای موفقیت طولانی‌مدت در اختیار ندارند. استراتژی بازاریابی، جز اساسی در  برنامه کسب و کار استارت آپ و برنامه های بازاریابی محسوب می شود. می تواند به عنوان راهنمای عملکرد مورد استفاده قرار گیرد تا تمام تلاش های بازاریابی به یک جهت تجمیع شوند. قبل از شروع هرگونه کمپین یا برون سپاری در بازاریابی کسب و کارتان، مهم است که بطور واضح بفهمید که اهداف و چالش های پیش روی شما چیست؟ این جایی است که باید یک استراتژی بازاریابی تعریف شود. یک بازاریابی مؤثر به استراتژی نیاز دارد و این استراتژی فقط نیاز به دانستن کارهایی را که می خواهید انجام دهید نیست، بلکه دلیل اقدامات آن نیز است. هدف از استراتژی بازاریابی ایجاد یک سند زیبا از نظر ظاهری نیست. هدف از این سند هدایت فعالیت های بازاریابی خود برای اطمینان از انجام کارهای مناسب برای کسب و کار شما است. در دنیایی که اکثریت قریب به اتفاق استارت آپ ها با شکست مواجه هستند، به نظر می رسد توجه به این امر بسیار مهم است. در این تحقیق به بررسی تاثیر استراتژی های تامین مالی بر موفقیت عملکرد سازمانی در حوزه استارت آپ ها پرداخته شد در این راستا استراتژی های تامین مالی در چهار بعد استراتژی های تحلیلی، آینده نگری، تدافعی و تهاجمی تعریف شد که تاثیر آن بر عملکرد سازمانی مورد بررسی قرار گرفت، بدین منظور پرسشنامه ای تهیه و با تایید روایی و پایایی آن در بین نمونه آماری شامل 269 نفر از مدیران، کارشناسان و فعالین در حوزه استارت آپ در شهر تهران به شیوه در دسترس توزیع شد. با گردآوری پرسشنامه­های توزیع شده اقدام به تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آموس و روش مدل معادلات ساختاری گردید که با توجه به نتایج کلیه فرضیات مورد تایید قرار گرفتند. در بخش بعد به تحلیل هر یک از فرضیات و همراستایی نتایج با تحقیقات پیشین پرداخته شده است.

در فرضیه­ی اصلی با توجه به اینکه سطح معنی داری برابر با 0.011 و کوچکتر از 0.05 (P-Value<0.05) دارد و آماری تی حد مجاز را رعایت کرده است به معنای تایید فرضیه­ی مقابل که در آن نشان از تایید تاثیر استراتژی های تامین مالی بر موفقیت عملکرد سازمانی حوزه استارت آپ ها تاثیر دارد. نتایج این بخش با تحقیقات(وگنر  و مازوتو، 2019)، امینی و همکاران(1398)، برترند  و همکاران(2016)، نایدو و همکاران  (2016)، مارچت  (2010) و وو و همکاران(2019) همراستا می­باشند. در فرضیه اول فرعی با توجه به اینکه سطح معنی داری برابر با 0.004 و کوچکتر از 0.05 (P-Value<0.05) دارد و آماری تی برابر با 7.394 و حد مجاز را رعایت کرده است به معنای تایید فرضیه­ی مقابل که در آن نشان از تاثیر استراتژی تحلیلی بر موفقیت عملکرد سازمانی حوزه استارت آپ ها تاثیر دارد. نتایج این بخش با تحقیقات ترکمنی و پرهیزکار(1396)، دیلمی و همکاران(1398)، (وگنر  و مازوتو، 2019)، نایدو و همکاران  (2016) و وو و همکاران(2019)، همراستا می­باشند. در فرضیه­ی فرعی دوم با توجه به اینکه سطح معنی داری برابر با 0.025 و کوچکتر از 0.05 (P-Value<0.05) دارد و آماری تی برابر با 4.618 و حد مجاز را رعایت کرده است به معنای تایید فرضیه­ی مقابل که در آن نشان از تاثیر استراتژی آینده نگری بر موفقیت عملکرد سازمانی حوزه استارت آپ ها تاثیر دارد. نتایج این بخش با تحقیقات وو و همکاران(2019)، خلیلی و آذین‌فر(1394)، چوا و همکاران،2018) و وگنر  و مازوتو(2019) همراستا می­باشند. در فرضیه فرعی سوم با توجه به اینکه سطح معنی داری برابر با 0.037 و کوچکتر از 0.05 (P-Value<0.05) دارد و آماری تی برابر با 6.582 و حد مجاز را رعایت کرده است به معنای تایید فرضیه­ی مقابل که در آن نشان از تایید تاثیر استراتژی تدافعی بر موفقیت عملکرد سازمانی حوزه استارت آپ ها تاثیر دارد. نتایج این بخش با تحقیقات امینی و همکاران(1398)، خلیلی و آذین‌فر(1394)، نایدو و همکاران  (2016) و برترند  و همکاران(2016) همراستا می­باشند. در فرضیه فرعی چهارم با توجه به اینکه سطح معنی داری برابر با 0.025 و کوچکتر از 0.05 (P-Value<0.05) دارد و آماری تی برابر با 5.567 و حد مجاز را رعایت کرده است به معنای تایید فرضیه­ی مقابل که در آن نشان از تایید تاثیر استراتژی تهاجمی بر موفقیت عملکرد سازمانی حوزه استارت آپ ها تاثیر دارد. نتایج این بخش با تحقیقات ترکمنی و پرهیزکار(1396)، وو و همکاران(2019)، چوا و همکاران(2018)، وگنر  و مازوتو(2019) و برترند  و همکاران(2016) همراستا می­باشند.

با توجه به نتایج فرضیه اول اصلی که نشان از تایید تاثیر استراتژی های تامین مالی بر موفقیت عملکرد سازمانی حوزه استارت آپ ها دارد تاکید بر سه گام تعامل، ساماندهی و تکامل که به صورت حلقوی با هم در تماس اند دارد. یک استارتاپ برای اینکه موفق باشد بیشتر از اینکه خودش استراتژی داشته باشد باید یپذیرد که با اکوسیستم خودش در تماس باشد. به عبارتی تعامل و همکاری جز ذات یک استارتاپ است. در این بخش می توان پیشنهاداتی همچون توجه به خلاقیت فردی اعضاء، ایجاد روحیه­ی کارگروهی در بین اعضا، ایجاد دوره های آموزشی به منظور تقویت همکاری و بالابردن سطح عملکرد، تنوع خدمات، تولیدات سفارشی، تولیدات با کیفیت مناسب و پشتیبانی خدمات ارایه تخفیفات، کاربرگ های مشتری مداری، ارایه خدمات متمایز اشاره کرد. با توجه به فرضیه اول فرعی که نشان از تایید تاثیر استراتژی تحلیلی بر موفقیت عملکرد سازمانی حوزه استارت آپ ها دارد می­توان مواردی همچون توجه به تبلیغات، تقویت زیرساخت های سازمان، استفاده از تکنولوژی های جدید سازمانی، آموزش به مدیران و کارکنان و سیستم های مدیریت ارتباط با مشتریان را مدنظر قرار داد. در فرضیه دوم فرعی که نتایج نشان از تایید تاثیر استراتژی آینده نگری بر موفقیت عملکرد سازمانی حوزه استارت آپ ها دارد می­توان مواردی همچون ریسک پذیری، آینده نگری، تقویت روحیه ی رقابت پذیری، متناسب کردن قیمت ها را مدنظر قرار داد. در فرضیه سوم فرعی که نتایج نشان ار تایید تاثیر استراتژی تدافعی بر موفقیت عملکرد سازمانی حوزه استارت آپ ها دارد می­توان مواردی همچون ارایه ایجاد کلاس های آموزشی به منظور ارتقای سطح دانشی سازمانی، ایجاد جلسات طوفان فکری در راستای هماهنگی و هم افزایی بیشتر کارکنان و مشتریان، و توجه به سیستم اتنقادات و پیشنهادات را مدنظر قرار داد. در فرضیه فرعی چهارم فرعی که نتایج نشان ار تایید تاثیر استراتژی تهاجمی بر موفقیت عملکرد سازمانی حوزه استارت آپ ها دارد می­توان مواردی همچون توجه به سیستم تحقیق و توسعه در سازمان، سفارشی سازی خدمات، در نظر گرفتتن نماد ها و نشانه های فرهنگی در تبلیغات در محصولات تولیدی را مدنظر قرار داد.

در تحقیقات آتی می­توان به به نقش دولت در موفقیت عملکرد در استارت آپ ها در مدل پرداخت، همچنین می­توان به در نظر گرفتن متغیرهایی نظیر مدیریت دانش، سیاست های مدیریتی و... در مدل اشاره کرد.

منابع:

ترکمنی, حامد و امیرمحمد پرهیزکار، (1396)،  لزوم برندسازی و بهینه سازی صادرات در استان خراسان جنوبی، اولین کنفرانس ملی فرصت­ها و محدودیت­های سرمایه­ گذاری در حوزه صنعت خراسان جنوبی، بیرجند، دانشگاه صنعتی بیرجند،

خلیلی, کامران و کاوه آذین فر، (1394)،  بررسی استراتژی های بازاریابی بین المللی و ارائه راهکارهایی برای بهبود صادرات محصولات در صنایع لبنی(مطالعه موردی شرکت لبنی کاله)،  اولین همایش بین المللی نوآوری و تحقیق در هنر و علوم انسانی، استانبول، موسسه سفیران فرهنگی مبین

دهقان، نبی اله، 1395، بررسی، طبقه بندی و انتخاب استراتژی های ورودی به بازارهای بین المللی، دومین کنفرانس بین المللی مدیریت استراتژیک، تهران، گروه ناب، موسسه مدیریت و توسعه

قاسمی, ، محمد، سورزاد، حسن، (1392)، بررسی تاثیر جامع مستقیم و غیر مستقیم برنامه های توسعه صادرات بر عملکرد صادرات شرکت ها، پنجمین کنفرانس بین المللی حسابداری و مدیریت و دومین کنفرانس کارآفرینی و نوآوری های باز، تهران، همایشگران مهر اشراق

موسوی دوستی، سیده سمیرا ، حاجی علی اکبری، فیروزه، (1393)،  بررسی عوامل مؤثر بر استراتژی های بازاریابی صادرات محصولات لبنی شرکت پگاه زنجان، همایش بین المللی مدیریت، تهران، موسسه سفیران فرهنگی مبین

Agarawal, S. et al, 1992, choice of foreign market entry mode: impact of ownership location and internalization factor, Iowa State University.

Al-Hyari, K., Al-Weshah, G., & Alnsour, M. (2012). Barriers to internationalisation in SMEs: evidence from Jordan. Marketing Intelligence & Planning, 30(2), 188-211.

Bertrand, O., Betschinger, M. A., Bertschy, N., & Shidlauskas, R. (2016). On the Role of the Political Regime in the Choice between International Acquisitions and Joint Ventures when Entering an Emerging Market: Evidence from Russia. In Advances in Mergers and Acquisitions (pp. 37-52). Emerald Group Publishing Limited.

Brush, C. G. (2015). Export Entry in Small Companies: Effecs of Timing on Strategy and Performance. Journal of Small Business Strategy, 7(3), 53-68.

Bochra, K., Kryzanowski, L., & M’Zali, B. (2013). The impact of the dimensions of social performance on firm risk. Journal of Banking & Finance, 37(4), 1258-1273.

Bergeron, F., Raymond, L., & Rivard, S. (2004). Ideal patterns of strategic alignment and business performance. Information & management, 41(8), 1003-1020.

Jenster, P., & Søilen, K. S. (2013). The Relationship between Strategic Planning and Company Performance–A Chinese perspective. Journal of Intelligence Studies in Business, 3(1).

Koksal, M.H. (2008), “How export marketing research affects company export performance: evidence from Turkish companies”, Marketing Intelligence & Planning, Vol. 26 No. 4, pp. 416-30.

Meyer, Klaus, 1998, “Entry Mode Choice in Emerging Market: Greenfield, Acquisition, and Brownfield”, working paper, Copenhagen Business School.

Naidoo, V., Donovan, J., Milner, T., & Topple, C. (2016). Entry Modes as a Component of International Marketing Strategy: A Mixed-Method Analysis of Higher Education Services. In International Marketing of Higher Education (pp. 47-82). Palgrave Macmillan US.

Parnell, J. A., & Crandall, R. E. (2016). In Pursuit of Crisis Readiness: An Examination of Managerial Characteristics, Firm Size, Industry Domain and Strategic Type within the Miles and Snow Framework. Journal of the North American Management Society, 22.

Roy, A., Sekhar, C., & Vyas, V. (2016). Barriers to internationalization: A study of small and medium enterprises in India. Journal of International Entrepreneurship, 14(4), 513-538.

Spencer, G. (1980). U.S. Patent No. 5,826,261. Washington, DC: U.S. Patent and Trademark Office.

Theodosiou, M., Kehgias, J., & Katsikea, E., (2012), Strategic orientations, marketing capabilities and firm performance: An empirical investigation in the context of frontline managers in service organizations, Industrial Marketing Management, 41 (7), 1058-1070.

 

 

 

 


خبرهای مرتبط:



» ارسال نظر
نام:
آدرس ایمیل:
متن: *