ایستانیوز:فرهاد نیلی، اقتصاددان و نماینده ایران در بانک جهانی در سی و نهمین نشست هیات نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران (۲۹ خرداد ۱۳۹۷) در یک سخنرانی ویدئویی به مساله تحریمها و توان بازیگری بانکهای ایرانی در عرصه بینالمللی پرداخت که بسیار مورد توجه نمایندگان بخش خصوصی و رسانهها قرار گرفت. متن کامل این سخنرانی (با اندکی ویرایش) را میتوانید اینجا مطالعه و ویدئوی این سخنرانی را نیز همین جا مشاهده کنید.
عرض سلام دارم خدمت حضار محترم و تشکر میکنم از هیات رئیسه محترم اتاق تهران که این فرصت را در اختیار من قرار دادند. موضوعی که برای صحبت من تعیین شده «ایران پس از تحریمها»ست. من با توجه به محدودیتها و معذوریتهای موجود از اشارت مستقیم به موضوع پرهیز دارم اما سعی میکنم با بهره بردن از تمثیل به این موضوع بپردازم و در این فرصت محدود پیام خودم را با یک تمثیل بیان کنم.
واقعیت این است که شیرینترین فضایی که اکنون در میان ایرانیها شکل گرفته، مساله فوتبال و جام جهانی است و شاید تلخیهای فضای سیاسی و فضای مالی با شیرینیهای فوتبال قابل تلطیف و قابل جبران باشد. میدانیم که برابر برنامه مسابقات، [امروز] تیم ملی ایران به مصاف تیم قدرتمند اسپانیا میرود. من از پیشبینی نتیجه بازی اجتناب میکنم اما میتوان یک سری پیشفرضها و احتمالات را در مورد این بازی مرور و بررسی کرد. برای مثال میتوانیم بگوییم که اسپانیا در ردهبندی فیفا در جایگاه دهم و ایران در رتبه سی و هفتم قرار گرفته است که این 27 رتبه فاصله میان دو تیم، در دنیای فوتبال بسیار زیاد است. در نتیجه بر اساس همین ردهبندی فیفا، احتمال وقوع برخی گزینهها کمتر و احتمال وقوع برخی گزینهها بیشتر میشود.
نکته دوم اینکه برای این بازی ما به یازده بازیکن نیاز داریم که پیش از این از داور کارت قرمز دریافت نکرده یا تعداد کارتهای زرد آنها از دو کارت بیشتر نشده باشد. در واقع آنها باید از نظر مقررات شایسته و واجد شرایط برای حضور در میدان باشند. مهمتر اینکه این بازیکنان و به طور کلی این تیم باید برای کسب آمادگی لازم برای حضور در چنین میدانی، قبلا به میزان کافی مسابقه تمرینی و آزمایشی برگزار کرده باشد تا بازیکنان برای مقابله با حریف آماده شده باشند. اگر ما این نکات را مرور کنیم ممکن است به این نتیجه برسیم که حریف ما، بازیهای تدارکاتی بسیار بیشتری پیش از این مسابقه برگزار و خود را آماده کرده است، در حالی که تیم ما بازی تدارکاتی بینالمللی مهمی نداشته، در برابر تیمهای ملی قدرتمند دیگر کشورها قرار نگرفته و این نخستین بازی این تیم است.
در مورد داور نیز، فرض کنیم که تاکنون داور بینالمللی تیم ما را قضاوت نکرده است و این تیم، هر چه داور به خود دیده، داوران داخلی با استانداردها و رفتارهای داخلی بوده است به صورتی که در زمان بازی، میشد با برخی صحبتها و تعارفات از برخی سوتهای داور گذشت یا کارتهای قرمز و زرد را بعد از بازی بهگونهای بخشید و حل و فصل کرد و به این دلیل که داور خودی است، اخطار داور را چندان جدی نگرفت. اما مسابقات جام جهانی، بازیهای بینالمللی است. تیمهای مقابل تیمهای قدری هستند که سالهای طولانی مسابقات بینالمللی برگزار کرده و خود را آزموده و آماده کردهاند و تیم ما مانند آن تیمی است که برای نخستین بار در مقابل تماشاچیان بینالمللی بازی میکند.
اگر این مقدمات را با یکدیگر مرور کنیم، پیشبینی نتیجه چنین بازیای، تاحدودی از حالت شانس خارج شده و بر اساس احتمالات میتوان به نتیجه بازی نزدیکتر شد.
فوتبال بینالمللی، بانکداری بینالمللی
حال اگر، بخواهیم از فضای فوتبال به فضای بانکی و مالی برویم و از این تمثیل استفاده کنیم، باید در نظر بگیریم که برای حضور در روابط بانکی بینالمللی باید، ما باید بانکهایی داشته باشیم که کارت قرمز نگرفتهاند، بانکهایی باشد که دو کارت زرد یا احتیاطاً یک کارت زرد هم نگرفته باشند چرا که بازی روابط بانکی، خلاف بازی فوتبال، قرار نیست که بعد از 90 دقیقه تمام شود و بعد از شروع، برای آن پایانی متصور نیست. این بازی سوت پایانی ندارد. در این صورت، نکته اول آن است که ما بتوانیم بازیکنانی به زمین بفرستیم که واجد شرایط و آماده این مسابقه باشند. اما بانکهای ما به عنوان بازیکنان این بازی چگونهاند؟ بانکی که سالهاست هیچ حسابرس بینالمللی حسابهای آن را بررسی نکرده و صورتهای مالی آن را امضا نکرده است؛ بانکی اصولا صورتهای مالی خود را بر اساس استانداردهای مورد قبول جامعه بینالمللی تنظیم نکرده و اساسا با یک سری از این استانداردها آشنایی ندارد؛ بانکی که نمیتواند نسبت کفایت سرمایه خود را اعلام کند به این دلیل که این نسبت، اصلا قابل دفاعی نیست؛ بانکی که نسبت مطالبات معوق خود را به این دلیل که سالهاست که از حد نصابهای بینالمللی فراتر رفته، نمیتواند اعلام کند؛ بانکی است که با مدیریت ریسک در اندازههای بینالمللی حتی اندازههای منطقهای آشنایی ندارد و اساسا یک سری از ریسکها را نمیتواند اندازهگیری کند؛ بانکی که حتی اگر این ریسکها را اندازهگیری کند، ابزار لازم برای تخفیف و مدیریت این ریسکها را ندارد؛ بانکی که اساسا در اندازه بینالمللی و منطقهای ظاهر نشده است؛ بانکی که صورتهای مالی خود را منتشر نکرده است و به طور کل صورتهای مالی قابل انتشاری ندارد؛ نه به دلیل اینکه بانک بدی است بلکه به دلیل که بانکی است که اصولا تاکنون وارد چنین مسابقهای نشده و برای چنین مسابقهای تمرین ندیده است. تاکنون قاعده بازی ، قاعده بازیهای محلی و داخلی بوده است؛ نوعی از بازی قبل از بازی، حین بازی و بعد از بازی صورت یکدیگر را میبوسندو تعارف دارند و چون بازی اصلا جدی نبوده، دعاوی و اختلافات و خطاهای این هم بازی با پادرمیانی پیش داور و صحبتهای مربیها قابل حل و فصل بوده است.
اما اگر حریفان مقابل ما در این بازی چگونهاند؟ سالها پیش، زمانی که ما برای تیمهای مقابل کری میخواندیم، زمانی که نفت بالای 110 دلار میفروختیم و وضع مالی ما بسیار خوب این بود، حریفان ما تمام مقررات خود را براساس استانداردهای فیفا تدوین کردند؛ همان مقرراتی که باید در داخل زمین از آن تبعیت بکنیم. در آن زمان ما غافل بودیم که ما هم دست آخر در بازی بینالمللی باید با آن مقررات بازی کنیم نه مقررات داخلی خودمان. حالا اگر بگوییم مقررات بازی بینالمللی منصفانه نیست کسی حرف ما را نمیپذیرد چون مقررات به قوانین فیفا تبدیل شده است؛ حالا فیفا یا افاِیتیاف (FATF) یا یک نهاد بینالمللی دیگر، تفاوتی نمیکند. مهم این است که آن نهاد بینالمللی آن مقررات مصوب را میپذیرد و مسوول نیست که ما در مورد منصفانه بودن یا نبودن این مقررات تردید داریم. ما در زمین بازی هستیم و غیر از خودمان و تیم حریف و داور، هزاران تماشاگر مسابقه را میبینند و آنها هم مقررات بینالمللی را نافذ میدانند. صدها میلیون بیننده هم این بازی را به طور غیرمستقیم تماشا میکنند و آنها هم مقررات بینالمللی را قبول دارند. برابر این مقررات اگر بازیکنی کارت قرمز بگیرد، باید زمین بازی را ترک کند. اگر بازیکن ما بازی قبل کارت قرمز یا دو کارت زرد گرفته باشد اصلا نمیتواند برای بازی وارد میدان شود. کند.
بنابراین شاید اولین اولویت ما این است که ترکیب تیم را طوری بچینیم که به تعداد کافی بازیکن برای بازی داشته باشیم. یعنی شما باید ببینید چند بانک دارید که میتوانند در فضای بینالمللی با دیگر بانکها وارد روابط کارگزاری شوند. ما اگر داریم به اروپاییها فشار میآوریم که باید کانال مطمئنی ایجاد و از روابط مالی ما و خودشان محافظت و این روابط را برقرار کنند باید توجه کنیم که روابط مانند یک بازی فوتبال دو طرف دارد: طرف مقابل و طرف خودی. همهچیز برعهده طرف مقابل نیست و طرف خودی هم باید بتواند این روابط را برقرار کند و آمادگی لازم را داشته باشد.
کمپین بانک سالم و قدرتمند بینالمللی
هرچند امروز بسیار دیر است اما قطعا هنوز از فردا زودتر است. شاید اتاق تهران، اتاق ایران و تمامی اتاقهای بازرگانی باید این کمپین را زودتر از این شروع میکردند که ما به بانکهای سالم در مقیاس بینالمللی احتیاج داریم؛ نه فقط سالم در مقیاس داخلی؛ ما احتیاج به بانکهای قوی داریم؛ ما احتیاج به بانکهایی داریم که مدیریت ریسک را بشناسند؛ ما احتیاج به بانکهایی داریم که بتوانند به زبان بینالمللی صحبت کنند؛ ما احتیاج به بانکهایی داریم که تراز قابل دفاع داشته باشند.؛ ما احتیاج به بانکداران بینالمللی داریم. این کمپین باید هماکنون، هرچند فکر کنیم دیر شده، شروع شود. تا حداقل برداشت اینگونه نباشد، که بنگاههای ما صرفا به دنبال تسهیلات ارزانقیمت، نرخ ارز ارزان و گرفتن وام و تسهیلات بدون اعتبارسنجی هستند. قطعا نه بنگاههای ما و نه اتاق بازرگانی که در واقع بنگاههای ما را نمایندگی میکند، دنبال این خواستهها نیستند.
ما باید بدانیم که معرکهای که از دست کم 20 سال پیش شروع شده، قرار است تندتر و شدتاش بیشتر شود، خزانهداری آمریکا با تمام قوا آن را دنبال میکند. ما برای مواجهه با این شرایط باید بانکهای قوی داشته باشیم، بانکهایی که حداقل تماشاگران بپذیرند واجد شرایط و بدون کارت قرمز هستند و میتوانند وارد زمین بازی شوند.
هرچند امروز دیر است اما باز از فردا زودتر است. اتاق بازرگانی باید در جایی و زمانی که نمایندگان مجلس و سیاسیون در تصمیمگیری تردید دارند، به عنوان مرجع تخصصی بنگاهداری و مرجع تخصصی فعالیتهای اقتصادی در کشور وارد شود و پشتیبان بانکداری سالم، بهروز، مدرن و قابل دفاع باشد. در غیر اینصورت احتمالا سیاستگذاران سیاسی و اقتصادی نتوانند تصمیمات درستی بگیرند. و ممکن است یک مساله اقتصادی وجهالمصالحه مسایل سیاسی قرار گیرد.
لزوم کسب آمادگی برای زیست در اکوسیستم تحریم
بنابراین به نظرم آنچه در این فرصت مختصر، میشود گفت این است که در نظر داشته باشیم، فردای تحریم فردایی است که ادامه خواهد داشت. ما در حال وارد شدن به یک اکوسیستم کاملا جدید هستیم که در این اکوسیستم نفس کشیدن، کار کردن و به خصوص کار مالی انجام دادن، احتیاج به تواناییهایی دارد که ما قبلا آن را نیاموختهایم. تنها توصیهای که من میتوانم بکنم این است که در اکوسیستم جدید ما احتیاج به بازیکنان قوی داریم. بازیکنانی که بتوانیم آنها را به زمین بفرستیم؛ بازیکنانی که باید به طور کامل آنها را آماده کنیم. شاید برای این بازی یازده بازیکن آماده و واجد شرایط در اختیار نداشته باشیم اما شاید بتوانیم حداقل چند بازیکن آماده و خوب به زمین بفرستیم. در اینصورت است که میتوانیم انتظار داشته باشیم در بازی حرفی برای گفتن داشته باشیم. با داشتن چنین بانکهایی است که میتوانیم انتظار داشته باشیم روابط متقابل بانکی شکل بگیرد و قابل دوام باشد.