ایستانیوز:سرمایه یک منبع عام است که میتواند شکل پولی و غیرپولی و همچنین ملموس و غیرملموس به خود گیرد. سرمایه هر منبعی است که در عرصه خاصی اثر بگذارد و به فرد امکان دهد که سود خاصی را از طریق مشارکت در رقابت بر سر آن به دست آورد.
در ادبیات توسعه پایدار، برای دستیابی به اهداف آن وجود و بهکارگیری انواع سرمایه ضرورت دارد. تعریف بوردیو از سرمایه وسیعتر از معنای پولی سرمایه در اقتصاد است، سرمایه یک منبع عام است که میتواند شکل پولی و غیرپولی و همچنین ملموس و غیرملموس به خود گیرد (Anheier et al, 1995). بنابراین، به نظر بوردیو، سرمایه هر منبعی است که در عرصه خاصی اثر بگذارد و به فرد امکان دهد که سود خاصی را از طریق مشارکت در رقابت بر سر آن به دست آورد (Stone, 1998). سرمایه انواع مختلف دارد. معمولاً اقسام سرمایه را به سرمایه فیزیکی، انسانی، فرهنگی و اجتماعی تقسیم میکنند که هریک شامل دستهای از انواع سرمایه میشود. به عنوان نمونه سرمایه فیزیکی شامل ثروت، درآمد، ماشین آلات و املاک میشود. سرمایه انسانی دربرگیرنده میزان دانش و تحصیلات، تخصص و مهارت، هوش و معلومات است. سرمایه فرهنگی به انضباط شخصی، پرکاری، نگاه آیندهنگر، توجه و تاکید بر علم و تحصیلات بالا گفته میشود. نهایتاً سرمایه اجتماعی که شکلی از همبستگی جامعه است که در آن گروههای مردم با حضور خویش در پروژههای اجتماعی در عین حال که نفع فردی خود را نیز دنبال میکنند به اهداف توسعهای نیز کمک میکنند (احمد امانی و همکاران، 1391).
از نظر بوردیو، سرمایه اقتصادی به درآمد پولی و همچنین سایر منابع و داراییهای مالی گفته میشود و تظاهر نهادینهاش را در حقوق مالکیت مییابد. سرمایه اقتصادی به واسطه خصلتش در دنیای امروز به مثابه پول و اشیای مادی است که در مقابل تولید کالا و خدمات به کار میرود (بوردیو، 1384: 137). از طرف دیگر بوردیو سرمایه اجتماعی را چنین تعریف میکند: «سرمایه اجتماعی عبارت است از مجموع منابع فیزیکی یا غیرفیزیکی در دسترس فرد یا گروهی که دارای شبکه نسبتاً بادوامی از ارتباطات نهادینهشده با آشناییهای دوجانبه و محترم هستند» (فیلد، 1385: 23-24).
در ادبیات توسعه همواره عوامل مختلفی را برمیشمرند تا مسیر و بستر مناسب برای حضور و عینیت یافتن شاخصهای توسعه پایدار مهیا شود که حضور و عینیت بخشیدن انواع سرمایه و از جمله سرمایه اجتماعی، ضرورت مییابد. در این میان سرمایه اجتماعی شالوده و اساس کار گروهی و جمعی و داوطلبانه است. سرمایه اجتماعی عنصری مطلوب برای همکاریهای گروهی است. هرچه میزان آن بیشتر باشد، گروه در راه دستیابی به اهداف خود هزینههای کمتری را میپردازد. اگر در گروهی به سبب نبود ویژگیهایی همچون اعتماد و هنجارهای مشوق مشارکت، سرمایه اجتماعی به اندازه کافی فراهم نباشد، هزینه همکاریها افزایش خواهد یافت. در مقابل وجود سرمایه اجتماعی به میزان کافی و مناسب در یک جامعه، سبب برقراری انسجام و یکپارچگی اجتماعی و اعتماد متقابل میشود و هزینه همکاریهای گروهی کاهش مییابد و درنتیجه عملکرد گروه و جامعه بهبود مییابد (کلمن، 1377: 462).
سرمایه اجتماعی را میتوان مجموعه ارزشها، اعتقادات، طرز تلقیها، رفتار و هنجارهای اجتماعی دانست. تفاوت سرمایه اجتماعی با دیگر سرمایهها مانند سرمایه مادی و سرمایه فیزیکی، در این است که این شکل از سرمایه، حاصل روابط و تعاملات اجتماعی مبتنی بر اعتماد و مشارکت اعضای گروههای اجتماعی است و به شکل عینی و فیزیکی وجود ندارد. تفاوت دیگر اینکه سرمایه اجتماعی هرچه بیشتر مصرف شود افزایش خواهد یافت و درصورت عدم مصرف رو به کاهش و نابودی خواهد گذاشت. وقتی پیرامون خود را نظاره کنیم متاسفانه افول سریع سرمایه اجتماعی را در کشور ملاحظه میکنیم که نگرانکننده است.
مثالهای زیادی برای این موضوع میتوان ارائه کرد: عدم وفای به عهد که باعث بیاعتمادی در تمامی حوزههای فعالیتی شده است. مثل چکهای برگشتی که ورشکستگی را به دنبال دارد و تضعیف پایههای اقتصادی و رفاهی جامعه را به دنبال دارد. یا دروغ و فساد در سطح کلان جامعه که موجب عدم اعتماد و ازهمگسیختگی اعتماد در جامعه شده است. سرمایه اجتماعی بازیگر اصلی در تصمیمگیریها و اقدامات مردم است که به خوبی مورد توجه سیاستگذاران و برنامهریزان کشور نبوده است. با در نظر گرفتن سرمایه اجتماعی میتوان تحلیلها و تصمیمهای درستتر و قرین به واقعتری اتخاذ کرد و کارآیی سیاستها و برنامههای اقتصادی را افزایش داد و از صرف هزینه اضافی و بیمورد اجتناب کرد.
برای همین است که امروزه سرمایه اجتماعی یکی از عوامل اصلی در توسعه پایدار کشورها است. مشکلات زیستمحیطی و منابع پایه موجود، ناشی از مشکلات عمل جمعی همه مردم هستند و از این منظر، برای حفاظت از محیط زیست و منابع پایه و منابع طبیعی نیاز به اقدام جمعی است. استیل (2008) معتقد است که سرمایه اجتماعی، چارچوبی را برای درک وضعیت رفتار زیستمحیطی فراهم میکند و علاوه بر آن سرمایه اجتماعی، تعامل افراد و گروههای مختلف را در شناسایی منافع زیستمحیطی فراهم میکند، هزینههای اقدامات جمعی را کاهش میدهد، همکاری متقابل سودمند و هماهنگ را تسهیل میکند و هنجارها را تجویز و فرد را وادار به چشم پوشی از منافع شخصی میکند و عمل او را در جهت منافع جمعی قرار میدهد (صالحی و دیگران، 1391). با توجه به ادبیات موضوع، به نظر میرسد سرمایه اجتماعی بر پایه مفاهیم آن یعنی شبکهسازی، اعتمادسازی و هنجارسازی بتواند بر رفتار محیطزیستی و حفاظت و صیانت از منابع پایه و طبیعی جامعه تاثیرگذار باشد.
مسئله آب در حال حاضر چالش جهانی است و در روز جهانی آب سال 2018 پیشبینی شده که تا سال 2050 اگر کاری برای مسئله آب انجام نشود حدود 5 میلیارد نفر در مناطق مختلف جهان دسترسی به آبشان اندک میشود و از این رو باید کاری کرد و «ما نیاز به راهحلهای جدید در مدیریت منابع آب داریم تا بتوانیم چالشهای ناشی از امنیت آب به دلیل رشد جمعیت و تغییرات اقلیمی را مدیریت کنیم.»
به نظر میرسد توجه به سرمایه اجتماعی و کاربرد آن در مدیریت منابع آبی میتواند یکی از این راهکارها باشد. شواهد تجربی نشان میدهد که توجه به سرمایه اجتماعی و ارتقای آن در مسئله آب میتواند پیامدهای مطلوبی داشته باشد. به عنوان نمونه در تحقیقی گزارش شده است که در نپال سیستم آبرسانی تحت مدیریت مردم در نگهداری و حفاظت از آب و تضمین افزایش بهرهروی آب در بخش کشاورزی دارای عملکرد بهتری از سیستم تحت مدیریت دولت بوده است (Lam,1998). نمونه دیگر پروژه سوم آبیاری مکزیک است که در این پروژه کشاورزان عضو گروههای آبیاری محلی بوده و توانستهاند به طور میانگین سه برابر افزایش در درآمد مزرعه ایجاد کنند (Cernea,1987). در سریلانکا، یکی از کارآمدترین سیستمهای مدیریت مردمی آب در خصوص برنج وجود دارد که توانسته است تولید برنج را در هر واحد آبیاری در حدود 300 درصد افزایش دهد. جالب توجه است که حداقل در حدود دوسوم این افزایش ناشی از ایجاد نقشهای جدید و روابط اجتماعی و نیز فعال کردن هنجارها و نگرشهای خاص در میان کشاورزان و ذینفعان است (Uphoff,1998).
در مدیریت مسئله آب به ویژه در بخش مصرف لازم است دیدگاههای مردم را تغییر داد و ریشههای باورها و انگیزههای مردم و همچنین عوامل مؤثر بر این باورها را تغییر و تحول داد.
از طریق مؤلفههای سرمایه اجتماعی میتوان رویکرد اندیشهای مصرفکننده و تقاضای آب را که متجلی در رفتار مصرفی و مطلوبیت او میشود تحت تأثیر قرار داد. اهمیت توجه به سرمایه اجتماعی در مدیریت بهینه آب باعث شده که رویکرد مدیریتی دولتی جای خود را به رویکرد تصدیگری آب بدهد. تصدیگری آب به مجموعهای از سیستمهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و اداری که به منظور توسعه و مدیریت آب و ارائه خدمات آب در سطوح مختلف جامعه ایجاد میشوند، اطلاق میشود. در تحقیقات مختلفی نقش شبکههای اجتماعی و تحلیل روابط بین ذینفعان در تصدیگری آب و مدیریت مشارکتی آب مورد ارزیابی قرار گرفته که نشاندهنده اهمیت آن در مدیریت بهینه آب است (خطیری و دیگران، 1394).
با توجه به اهمیت موضوع و مسئله آب در کشور به نظر میرسد برگشت به سرمایه اجتماعی و تقویت آن تنها رویکرد مؤثر برای مدیریت بهینه آب در کشور است که کمترین هزینه با کارایی بالا را به دنبال دارد.