درحالیکه پس از برجام شاهد رفتوآمد گروههای سرمایهگذاری خارجی در بخشهای مختلف اقتصاد ایران هستیم، انتظار میرود در آینده نزدیک و با ایجاد فضای امن سرمایهگذاری شاهد تحولات عمدهای در فضای کسبوکار کشورمان باشیم. اگرچه فعالیتهای تولیدی و صنعتی پیشتاز مشارکت و همکاری با شرکتهای مطرح دنیا بودهاند، اما ناگفته پیداست که در بخشهای خدماتی کشورمان نیز ظرفیتهای نهفتهای وجود دارد که در صورت توسعه سرمایهگذاریها و مشارکتهای بینالمللی میتواند به عنوان اهرم مؤثری در تحقق رشد اقتصادی کشور به شمار رود. از طرفی اکثر سرمایهگذاران بینالمللی تردید ندارند که جمهوری اسلامی ایران کشور سرآمد منطقه خاورمیانه است و از ظرفیتهای گستردهای برای توجیهپذیربودن سرمایهگذاری برخوردار است. از زیرساختهای متنوع اقتصادی گرفته تا مراکز علمی و همچنین نیروهای انسانی کارآمد، تحصیلکرده و متبحر همه و همه ابزارهایی کارآمد برای موفقیت در امر سرمایهگذاری به شمار میروند.
اما آنچه مهم و ضروری به نظر میرسد این است که در داخل کشور نیز باید به سمت تحول در بسیاری از عرصههای اقتصادی و خدماتی گام برداریم و با روزآمدشدن فعالیتها از این ظرفیتهای نهفته بیشترین بهره را ببریم. یکی از مهمترین حوزهها که در اصل زیرساخت اصلی سرمایهگذاری و رشد اقتصادی به شمار میرود، صنعت بیمه است. آنچه امروز به عنوان دغدغه اصلی ناظران این صنعت به شمار میرود این است که عرصه بیمهگری و بیمهگذاری همسو با پیشرفتهای جهانی حرکت نکرده و نتوانسته است آنطور که باید و شاید نیازهای اساسی کشور را برطرف کند. مهمتر از همه آنکه فرهنگ بیمهپذیری به عنوان یک ضرورت در جامعه امروز ایران جای خود را پیدا نکرده و همچنان مقاومتهایی در این زمینه وجود دارد.
از همین رو است که پوستاندازی در صنعت بیمه به عنوان یک ضرورت انکارناپذیر قلمداد میشود. مهمتر آنکه پوستاندازی در این صنعت به خودی خود اتفاق نمیافتد و لازم است تا با تبیین راهکارهای عملی و اجرائی پیشرفته در جهت آن گام برداشت. این مهم به سهولت امکانپذیر نخواهد بود، مگر آنکه پای شرکتهای معتبر بیمه بینالمللی به بازار ایران باز شود. این حرکت به مفهوم آغاز تحول در صنعت بیمه و رقابتپذیری در کلاس بینالمللی خواهد بود. تردیدی نیست که امروز صنعت بیمه کشورمان بیش از گذشته نیازمند تحول ساختاری و بهرهگیری از دانش روز دنیاست. به همین دلیل ورود شرکتهای بزرگ بینالمللی در صنعت بیمه یا مشارکت و اتحاد استراتژیک آنان با شرکتهای بیمه ایرانی میتواند راهگشای ورود صنعت بیمه ایران به بازارهای منطقهای و بینالمللی باشد. به طور حتم شکلگیری تحولات در بخشهایی همچون فرایندهای عملیاتی، رویکردهای جدید در حوزه صیانت از حقوق بیمهگران و بیمهگذاران، اصلاح رفتارهای اداری، آموزش نیروهای انسانی صنعت بیمه و بازاریابی و برندینگ در این صنعت میتواند به شکوفایی آن منجر شود.
طبیعی است در چنین شرایطی فرهنگ بیمهپذیری در کشور نیز متحول و ظرفیتهای پنهان این بخش شکوفا خواهد شد. در غیر این صورت نمیتوان انتظار داشت با ظرفیتها و دانش موجود بتوان در مسیر توسعه صنعت بیمه و پوشش خلأهای موجود گام برداشت.