RSS
امروز شنبه ، ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
آخرین اخبار

رشد ۶۴ درصدی منابع بانک سینا در دو سال گذشته

سفته الکترونیکی بانک کشاورزی، نسل جدید خدمات بانکی

تلاش شبکه فروش، اعتبار و اعتماد به صنعت بیمه را در جامعه افزایش می دهد

نرخ بهره بین بانکی چند درصد شد؟ + جدول

این تازه آغاز راه است...

بزرگترین رویداد فناورانه و نوآورانه چادرملو به ایستگاه آخر رسید

ضرب الاجل یک هفته‌ای قالیباف به بانک مرکزی

روش جایگزینی موبایل با کارت بانکی اعلام شد

دو کارگزاری جدیدالتاسیس مجوز فعالیت دریافت کردند

ظرفیت تامین مالی از محل اوراق جدید برای بازار سرمایه

هشدار درباره نفت ۱۰۰ دلاری و تورم جهانی

نخستین برات الکترونیکی شبکه بانکی صادر شد

زمان بیست و یکمین جلسه حراج شمش طلا

پیش‌بینی جدید درباره قیمت طلا و سکه در بازار

ریال ایران بر لبه پرتگاه

شرایط دریافت سود سهام عدالت

جزئیات نقل و انتقال پول اعلام شد

بحران در کمین اقتصاد جهان

چاپ پول روی کاغذ بانک‌ها

ثبت نام وام مستاجران چگونه است؟

فروش بیشتر برای فروشندگان، بازگشت وجه برای خریداران از طریق "طرح ماندگار" بانک رفاه کارگران

پیام مدیرعامل بیمه تجارت‌نو به مناسبت سالروز تاسیس شرکت

امضاء تفاهم‌نامه همکاری بانک مسکن و بیمه مرکزی

معاملات بورس از مالیات بر عایدی سرمایه معاف شد

غافلگیرکننده؛ مدیریت پرسپولیس به شهرداری تهران رسید

چگونه می‌توان از ظرفیت‌های موجود استفاده کرد؟

گذار از نفت با کدام استراتژی؟

رضا پدیدار، عضو هیئت نمایندگان اتاق ایران
۱۲:۴۵ - ۱۴۰۲/۱۲/۲۲کد خبر: 361335
ایستانیوز:تحولات جدیدی در حوزه نفت و انرژی هیدروکربوری در حال گذار است؛ چه استراتژی‌هایی برای دوران و شرایط گذار می‌توان برای کشورهای صادرکننده نفت تعریف کرد؟ جایگاه این موضوع در بودجه ۱۴۰۱ کجاست؟ این مقاله را بخوانید.
با توجه به تحولات و رویکردهای جدیدی که بر نفت و انرژی هیدروکربوری در حال گذار است باید گفت که استراتژی‌هایی برای دوران و شرایط گذار می‌توان برای کشورهای صادرکننده نفت که بخش عمده‌ای از بودجه کشورشان را به خود اختصاص می‌دهد مد نظر قرار داد. موضوعات متعددی همچون پیک تقاضای نفت، از دست دادن سهم بازار، تغییر ترکیب سبد انرژی، کاهش ‌سرمایه‌گذاری‌ها و عواملی این‌چنین، از مواردی هستند که اهمیت و داشتن استراتژی در دوران گذار را دوچندان می‌کنند. استراتژی اول می‌تواند به موضوع تلاش برای حفظ بازار از طریق آزادسازی منابع هیدروکربوری جهت صادرات تکیه داشته باشد و جایگزینی تجدیدپذیرها با فسیلی در بخش داخلی و استراتژی دوم می‌تواند به ‌سرمایه‌گذاری در تولید و بازاریابی فرآورده‌های نفتی و گازی در بازارهای مصرف به جای صادرات نفت و گاز در بازارهای داخلی و خارجی تکیه داشته باشد و در نهایت استراتژی سوم به متنوع‌سازی اقتصاد که بخشی از آن به صادرات نفت و گاز و ‌سرمایه‌گذاری در سایر بخش‌های پربازده مثل صنایع تولیدی، کشاورزی، بخش خدمات جهت متنوع‌سازی منابع درآمدی دولت تکیه دارد. در کل به نظر می‌رسد کشورهای صادرکننده نفت و گاز راهی جز «متنوع‌سازی صادرات حامل‌های انرژی» ندارند و با توجه به رشد بخش گاز و اهمیت پیدا نمودن موضوع اقلیم می‌تواند فرصتی خوب برای این کشورها رقم زند. در خصوص ایران موضوع حفظ سهم بازار نفت و حتی افزایش آن، صادرات فرآورده‌های نفتی و بخش پایین دستی به خصوص پتروشیمی و حداکثرسازی استفاده از ظرفیت خطوط لوله صادراتی گاز به شرطی که مصرف داخلی را کاهش دهیم می‌تواند گزینه خوبی در مقایسه با LNG باشد که فعلاً‌ هزینه و تکنولوژی آن را نداریم. نکته‌ای که می‌بایست به آن اشاره شود در مطالعات اخیری است که چنانچه موضوع فشار حداکثری بر ایران از جانب آمریکا مطرح باشد احتمالاً‌ تمرکز بر گرفتن بازارهای هدف، خطوط لوله انتقال گاز موجود مثل عراق، ترکیه و ارمنستان خواهد بود و این موضوع می‌بایست در دیپلماسی انرژی کشور مد نظر قرار گیرد. امروزه، بخش اعظم منابع مالی برای توسعه اقتصاد ایران، بطور مستقیم و یا غیر مستقیم از محل درآمدهای نفتی است و بطور کلی صنعت نفت بعنوان یکی از بزرگ‌ترین سازمان‌های اقتصادی کشور، دارای دو فعالیت اصلی شامل اجرای پروژه‌ها و امور بهره‌برداری است. بنابراین در بخش فعالیت‌های پروژه‌ای، این صنعت شاهد اجرای تعداد زیادی از طرح‌ها و پروژه‌های بزرگ است. با این وجود، شواهد و اطلاعات نشان می‌دهد که درصد قابل توجهی از این پروژه‌ها از حیث دستیابی به اهداف و رعایت محدودیت‌های زمان، هزینه و کیفیت دچار نقصان هستند. 
 
همچنین رصد و ممیزی بسیاری از پروژه‌ها بیانگر برخورد با خطاهای تکراری و عدم استفاده از تجربیات گذشته است. متاسفانه این مشکلات، زیان‌های بسیاری را برای کشور به همراه داشته است. از آن موارد می‌توان به ایجاد فرصت برای همسایگان جهت استحصال از مخازن مشترک، آلودگی محیط زیست، و ضررهای مالی مستقیم ناشی از دیرکردهای زمانی در پروژه‌ها اشاره نمود. پروژه‌های صنعت نفت نسبت به اهداف خود دارای انحراف هستند، محدودیت‌های مصوب پروژه‌ها بخصوص حدود زمانی و هزینه‌ای رعایت نمی‌شود، دوباره‌کاری در پروژه‌ها مشاهده می‌شود، مضاعف بر این‌که اصولاً‌ کمتر دانشی از اجرای این پروژه‌ها در بدنه صنعت رسوب می‌کند، که این‌ها مبین عدم موفقیت و تبیین استراتژی‌های دوران گذار در پروژه‌ها هستند. در حل این مسئله فراگیر، راه حل‌ها موردی و موقتی نظیر اجرای دوره‌های آموزشی، استفاده از مشاورین مدیریت پروژه، تجهیز غیر متمرکز شرکت‌ها بطور جداگانه و غیره انجام شده است که به نظر این حرکات پراکنده مثمر ثمر واقع نشده‌اند. لذا لازم است از زاویه‌ای زیربنایی و یا بنیادی به این مسئله پرداخته شود:
 
آ - چه عوامی در موفقیت پروژه‌های صنعت نفت و گاز در دوران گذار مؤثر هستند؟
 
ب - کدام خطوط راهنما می‌توانند مدیران ارشد صنعت نفت را در مسیر اجرایی موفق پروژه‌ها کمک و هدایت نمایند؟
 
پ - چه نقاط قوت و ضعف و کدام فرصت‌ها و تهدیدها بر پروژه‌های صنعت نفت و گاز در دوران گذار مترتب هستند؟
 
ت - اهم استراتژی‌های راهبری در این دوران برای پروژه‌های نفت و گاز کدامند؟
 
در این باره باید گفت که در ادبیات تحقیق، در زمره عوامل موفقیت پروژه، به فاکتورهایی نظیر مأموریت پروژه، حمایت مدیران ارشد، شفافیت و واقع‌گرایی در اهداف، برنامه‌ریزی منسجم، ایجاد ارتباطات مؤثر بین تیم پروژه و ذی‌نفعان، کارکنان کافی، مدیریت تغییرات، وجود مدیریت مناسب در پروژه‌ها، تخصیص مؤثر و بموقع منابع، بودجه کافی، پیمانکاران، مشاوران، ثبات راهبردها، وجود تجربیات قبلی، و سطح پیچیدگی و اندازه پروژه اشاره شده است. در گام اول این مبحث می‌توان نتیجه‌گیری که عوامل کلیدی موفق برای بخش بالادستی صنعت نفت و گاز در مهم‌ترین شرکت‌های موفق دنیا شامل راهبردهای سازمانی، شایستگی‌های کلیدی و عوامل موفقیت صنعت هستند. در پژوهشی میدانی در سال 2019، ارتباط بین عملکرد پروژه و موفقیت پروژه بررسی شده است. آن‌ها ضمن بررسی تأثیر عوامل رهبری، نیروی انسانی، سیاست‌ها و راهبردها، مشارکت، منابع و شاخص‌های کلیدی عملکرد، بدین نتیجه رسیدند که نیروی انسانی به همراه شاخص‌های کلیدی عملکرد، بیشترین تأثیر را در موفقیت پروژه دارند. در حالی که تأثیر سیاست‌ها و راهبردها در موفقیت پروژه، در اولویت بالا قرار نمی‌گیرند. با توجه به وابستگی اقتصاد ملی ایران به اقتصاد نفت و فرآورده‌های هیدروکربوری می‌توان گفت در حوزه صنعت نفت ایران در امور معدودی به عوامل موفقیت پرداخته شده است. در شرایط حاضر و برای عبور از این شرایط به دوران گذار از نفت باید سه عامل شایستگی نیروی انسانی، قدرت مالی و توانمندی فنی بعنوان عوامل کلیدی موفقیت پروژه‌های بالادستی صنعت نفت معرفی شوند و در تداوم فعالیت‌ها در دیگر زمینه‌های رشد و توسعه مورد بهره‌برداری مستقیم قرار گیرند. همان‌گونه که پیش‌تر ذکر شد، مرور ادبیات موضوع نشان می‌دهد که تحقیقات محدود و معدودی در خصوص شناخت عوامل موفقیت‌های نفت و گاز و استخراج استراتژی‌های نیل به موفقیت مبتنی بر این عوامل انجام شده است و لذا لازم است که بر این مبحث تمرکز نمود تا بتوان به زمینه‌های رشد و توسعه در بستر نوآوری دست یافت. در این موقعیت و برای حفظ دستاوردهای علمی و توسعه‌ای حاصل از استراتژی‌های دوران گذار از نفت، لازم است نگاهی به راهکارهای علمی و تائیدشده در ساختاردهی نظرات و ایده‌های خبرگان در پژوهش‌های علمی و مرتبط با پروژه‌ها توجهی کامل را معطوف داشت. امروزه دانش مدیریت پروژه در مجموعه‌هایی از حوزه‌ها گسترش یافته که اهم آن‌ها را می‌توان در زمینه‌های زیر بیان داشت:
 
مدیریت محدوده - مدیریت یکپارچه - مدیریت زمان - مدیریت هزینه - مدیریت کیفیت - مدیریت منابع انسانی- مدیریت ریسک - مدیریت بحران - مدیریـت تدارکات - مدیریت تغییرات - مدیریت پیکره‌بندی (اقلام پروژه‌ای) - مدیریت ارتباطات و مدیریت دانش.
 
در گام بعدی و براساس پژوهش‌های مدیریت راهبردی سایر عوامل مدیریتی را می‌توان بشرح زیر بیان داشت:
 
مدیریت دعاوی - مدیریت پیمان - مدیریت راهبردی - مدیریت ایمنی - مدیریت محیط زیست - مدیریت امنیت - مدیریت مالی - مهندسی مالی - مهندسی ارزش - مدیریت ارزش کسب شده - مدیریت عملکرد - مدریریت ذی‌نفعان و مدیریت اختتام.
 
ذکر این مطلب مهم است که بررسی حاضر معطوف به کسب موفقیت در شرایط گذار از افت است که موجبات آرامش خاطر و پایداری در حفظ وضعیت موجود و نیز آینده نگری برای جریان توسعه و حفظ سطح نگهداشت باشد. براساس این دیدگاه‌ها باید گفت که در یک نگاه کلی یا یک سیستم کلی برای موفقیت باید به مجموعه‌ای از عوامل توجه جدی کرد که به آن‌ها عوامل موفقیت می‌گویند. عوامل کلیدی موفقیت یا Key Success Factor (KSF) نیز بخشی از عوامل موفقیت هستند که برای برنده بودن در عرصه صنعت و تجارت، شرکت باید حائز آن‌ها باشد. بنابراین، عوامل کلیدی موفقیت معدود بوده و معمولاً‌ از پنج عدد تجاوز نمی‌کنند. بد نیست در اینجا یادآوری کنیم که در ادبیات مدیریت راهبردی، یکی از متداول‌ترین روش‌ها برای شناسایی استراتژی‌ها، تکنیک Swot است. طی این تحلیل نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهایی شناسایی شده و بر این اساس، راهبردهایی پیشنهاد می‌گردد. هر یک از راهبردها ممکن است در یکی از چهار نوع ST, WO, SO یا WT قرار گیرند نوع SO (Strength – Opportunity)  راهبردهایی هستند که نقاط قوت را بسوی جذب فرصت‌ها هدایت می‌کنند. نوع WO (Weekness Opportunity) به راهبردهایی اشاره دارد که به موجب آن‌ها از فرصت‌ها استفاده می‌شود تا نقاط ضعف جبران شوند. نوع ST راهبردهایی هستند که نقاط قوت را بسوی دفع تهدیدها هدایت می‌کنند. نوع WT نیز راهبردهایی هستند که به موجب آن‌ها نقاط ضعف پوشش داده می‌شود تا از تهدیدها دوری شود.
 
در جمع‌بندی این فرآیند و برای توجه به فرایندهایی در استراتژی‌های دوران گذار از نفت برای تغییر در ترکیب سبد انرژی و یا کاهش ‌سرمایه‌گذاری‌ها، ضمن حفظ سه مرحله قبلی که از نظر گذشت لازم است کلیات فرآیندی این مهم را مبتنی بر کسب توافق گروهی و استفاده از نظرات گروه خبرگان حوزه نفت و انرژی استوار شده و بدین منظور تکنیک گروهی و همچنین دستیابی به توافق جمعی را در مراحل کلی روش تحقیق در این حوزه حساس و پر اهمیت مورد توجه قرار داده و مطابق آن مورد تجزیه و تحلیل قرار داده شود:
 
با رعایت روش فوق و توجه به نمودار ارزیابی حوزه‌های فعالیت می‌توان بدون بروز حسارات احتمالی از دوران گذار عبور کرده و ضمن حفظ سرمایه‌های ارزشی موجود نسبت به زمینه‌سازی برای فرآیندهای جایگزینی همچون متنوع‌سازی فعالیت‌ها بویژه صادرات حامل‌های انرژی اقدامات لازم را به انجام رساند. روش پیشنهادی یکی از بهترین و اثرگذارترین مکانیزم‌های تعیین‌شده در دنیای توسعه‌یافته است که دارای یک نگرش نظام‌مند از حوزه‌های دانشی و اجرایی و عملیاتی در فرآیند تکاملی انرژی در جهان است. لازم به توضیح است که نمودار فوق دارای یک استاندارد جهانی است که بخودی خود نگرش نظام‌مند اجرایی و عملیاتی را با مشارکت و همفکری گروهی بدست آورده است. برای اجرای این مهم لازم است جریان فرآیندی استراتژی‌های دوران گذار را بشرح زیر مورد توجه جدی قرار داد.
 
روند دستیابی به توافق گروهی در دوران گذار
 
طی این رویکرد، افراد، گروه‌ها، شرکت‌ها و بنگاه‌های موفق در حوزه مورد تحقیق، شناسایی شده و توانایی‌ها و خصوصیات مشترک آن‌ها ملاک قرار می‌گیرد. این رویکرد نیز ضعف مهمی دارد. در دستیابی به شاخص‌های یک عامل موفقیت در دروان گذار، افراد مرتبط و یا شرکت‌های مختلف ممکن است روش‌های متفاوتی را اتخاذ نمایند. در این صورت اشتراکات بین افراد حقیقی و حقوقی می‌تواند ضمانت اجرایی خوبی در دوران گذار باشد. با توجه به بالا بودن ضریب اهمیت این موضوع و نیز با رعایت تغییرات شگرف ملی، منطقه‌ای و جهانی در حوزه انرژی این بحث ادامه خواهد یافت و در این مسیر تلاش می‌شود تا نسبت به تدوین خطوط راهنمای موفقیت پروژه‌ها اقدام و بسترسازی جدیدی در این فرآیند به دست آورد.
 
منبع: آینده‌نگر
» ارسال نظر
نام:
آدرس ایمیل:
متن: *