RSS
امروز جمعه ، ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
آخرین اخبار

برگزاری نشست تحلیلی صنعت فولاد با محوریت فولاد ارفع

پرداخت بیش از ۲۲۷ میلیارد ریال وام قرض الحسنه ازدواج و فرزندآوری

قیمت بیت کوین کجا به کف می‌رسد؟

بانک سپه ۹۹ ساله شد

مردم کدام استان ها بیشترین شاخص فلاکت را دارند؟

پشت سر سکه دولتی چه می‌گویند؟

جدیدترین تمهیدات بانک صادرات برای پشتیبانی از دانش‌بنیان‌ها

بانک شهر عضو متولی ریال دیجیتال شد

چک‌های ۱ میلیارد ریالی به دست برندگان وین‌کارت رسید

تبریک مدیرعامل بانک سپه به مناسبت «روز معلم»

دلایل بازنگری مصوبه جدید بازارگردانی تشریح شد

جمعیت خانه‌ندار‌ها

علی ابدالی سرپرست بانک سینا شد

رفتار مشکوک بانک مرکزی و صدای دیوان محاسبات

پیشرفت جامعه در گرو نظام آموزشی پویا و معلمان فرهیخته و متعهد است

آیین تجلیل از بازنشستگان بیمه آسیا برگزار شد

بانک مرکزی شرط صدور چک را اعلام کرد

برات سپامی به تأمین مالی کسب‌و‌کار‌ها کمک می‌کند

پرداخت عوارض آزادراهی دیگر شرط صدور بیمه‌نامه نیست

حضور اثربخش بانک رفاه کارگران در نمایشگاه ایران اکسپو

تقدیر نخبگان شاهد و ایثارگر از خدمات شرکت بیمه دی

جزئیات قانون جدید بانک مرکزی

پرداخت بدهی دولت به تامین اجتماعی در لایحه بودجه تصویب شد

آشِ شورِ دلار چند نرخی

استراتژی بهینه رشد تولید

رفع تحریم‌ها مقدم بر پیمان‌ها

محسن جلال‌پور - فعال اقتصادی
۱۵:۳۸ - ۱۴۰۲/۶/۴کد خبر: 354997
ایستانیوز:وقتی تصمیم‌گیران کشور از مزایای تجارت آزاد چشم‌پوشی می‌کنند، وقتی اقتصاد را به تازیانه قیمت‌گذاری تعزیر می‌کنند و...، چطور می‌توانیم از پیوستن به پیمان‌های سیاسی و اقتصادی خوشحال باشیم و چه چیزی عایدمان می‎شود؟
چرا پیوستن به بریکس خوشحالمان نمی‌کند؟ بیایید منفی‌بافی را کنار بگذاریم و از خبر پیوستن ایران به گروه کشورهای موسوم به «بریکس» از صمیم قلب خوشحال باشیم. اینکه ظرف مدت زمانی کوتاه به دو پیمان بزرگ «شانگهای» و «بریکس» پیوسته‌ایم جای خوشحالی دارد؛ اما سوال این است که آیا از این پیوستن‌ها، آبی برای زندگی و کسب‌وکارمان گرم می‌شود؟
 
بدون شک هر تلاشی از سوی تصمیم‌گیران برای گسترش روابط با دیگر کشورها برای اقتصاد سودمند است و قطعا می‌تواند رفاه جامعه را افزایش دهد؛ اما آیا ما توان بهره‌برداری از این فرصت‌ها را داریم؟  برای فهم بهتر موضوع به یک اتفاق مثبت دیگر اشاره می‌کنم که همه در جریان آن هستیم. این روزها اخبار جذابی از احتمال میزبانی برخی تیم‌های ایرانی از تیم‌های بزرگ آسیایی به گوش می‌رسد و اگر میزبانی ایران قطعی شود، بازیکنان بزرگی نظیر کریس رونالدو، کریم بنزما، نیمار داسیلوا و ده‌ها ستاره دیگر که اخیرا به تیم‌های عربی پیوسته‌اند، باید در کشور ما بازی کنند. اما خبر بد این است که باشگاه‌های ما فاقد زیرساخت‌های ضروری از جمله VAR و زمین چمن مناسب هستند و در نتیجه این احتمال وجود دارد که فدراسیون فوتبال آسیا، میزبانی را از ایران بگیرد و باشگاه‌های ایرانی ناچار شوند در کشورهای دیگر با رقبای خود دیدار کنند.
 
به این ترتیب یک فرصت بزرگ که می‌تواند نگاه میلیون‌ها عاشق فوتبال را به ایران جلب کند، تبدیل به یک حسرت بزرگ می‌شود.
 
پیوستن ایران به «سازمان همکاری شانگهای» و گروه «بریکس» دقیقا شبیه راه‌یافتن باشگاه‌های ایرانی به رقابت باشگاه‌های آسیایی است. ابتدا خوشحالمان می‌کند؛ اما بعد به حسرتی بزرگ تبدیل می‌شود. تحریم طولانی‌مدت که تبدیل به یک تعادل شوم در کشور شده و منافع گروه‌های زیادی را تقویت کرده است، اجازه نمی‌دهد حتی با یک کشور متوسط همسایه مبادله داشته باشیم، آن‌وقت، هم‌گروه شدن با کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای یا گروه بریکس چه منافعی برایمان دارد؟
 
برای اینکه تجارت به درستی کار کند، باید مقدماتی فراهم شود. نیاز اصلی تجارت، روابط بین‌الملل خوب است اما مدت‌هاست با بسیاری از کشورها رابطه درست به لحاظ دیپلماسی نداشته‌ایم.
 
روابط ما حتی با همسایگان بر پایه قواعد دیپلماتیک نیست. شخصا زمانی از پیوستن ایران به پیمان شانگهای یا هر گروه دیگر از جمله بریکس خوشحال می‌شوم که پیش از آن، اخبار مثبتی از مذاکرات برای رفع تحریم‌ها شنیده باشم و زمانی دل به چنین اخباری می‌بندم که همزمان، نسیم آزادسازی اقتصادی را در داخل کشور احساس کنم و صدای پای بهبود در سیاستگذاری اقتصادی را بشنوم. وقتی تصمیم‌گیران کشور از مزایای تجارت آزاد چشم‌پوشی می‌کنند، وقتی دلبسته خودکفایی هستند، وقتی اقتصاد را به تازیانه قیمت‌گذاری تعزیر می‌کنند و...، چطور می‌توانیم از پیوستن به پیمان‌های سیاسی و اقتصادی خوشحال باشیم و اگر پیوستیم، چه چیزی عایدمان می‎شود؟ حتی اگر روزی اعلام کنند که ایران را در گروه 7 پذیرفته‌اند، آیا بدون رفع تحریم‌ها قادر به تجارت خواهیم بود؟
روزنامه دنیای اقتصاد
 
 
 

خبرهای مرتبط:



» ارسال نظر
نام:
آدرس ایمیل:
متن: *