ایستانیوز:ازنظر عملیاتی و اجرایی، الحاق ایران به این سازمان فرایند پیچیده بروکراتیکی را طی خواهد کرد. فرایندی که برای هند حدود دو سال به طول انجامید. در این فرایند ایران باید اسناد متعددی را امضا کند تا بهصورت رسمی به عضویت دائمی این نهاد درآید. آنچه در اجلاس دوشنبه اعلام شد، موافقت شورای سران با این روند بود. به دیگر سخن موافقت سیاسی صورت گرفته است، اما فرایند بوروکراتیک تازه آغازشده است. احتمالاً ایران از دو سال آینده بهعنوان عضو دائم در سازمان همکاری شانگهای قلمداد میشود.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازارهای مالی(ایستانیوز)، عضویت دائمی ایران در سازمان همکاری شانگهای مهمترین رخداد سیاست خارجی کشور در ماههای اخیر و پس از توافق مشارکت راهبردی جامع با چین بود. ایران پس از 15 سال کوشش بالاخره به این سازمان راه یافت. در پیامد این رخداد موجی از تحلیلها و انتظارات در کشور شکل گرفت و به روال سالهای اخیر نگرشها در این حوزه قطبی شد. برخی الحاق ایران به سازمان همکاری شانگهای را فاقد ارزش راهبردی و اقتصادی برای کشور برشمردند و طیفی دیگر آن را نشانه پایان تحریمها و فشارهای غرب و آغاز عصر جدیدی در روابط خارجی دو کشور برشمردند.
اما از منظری علمی، سازمان همکاری شانگهای از منظر راهبردی و اقتصادی چگونه قابل مفهوم بندی است؟ پیامدهای عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای کداماند؟ بهویژه از منظر دیپلماسی اقتصادی و منافع بخش خصوصی چه طیفی از پیامدها را میتوان متصور شد؟ آیا حضور در این سازمان ایران را از غرب بینیاز میکند؟ تحریمها را خنثی میکند یا وزن راهبردی ایران را بهشدت افزایش میدهد؟ آیا عضویت در این نهاد الزاماتی برای کشورهای عضو در حوزههای سیاسی و اقتصادی ایجاد میکند؟ موقعیت سازمان همکاری شانگهای در ژئو اکونومی اوراسیا و در متن کلان اقتصاد سیاسی بینالملل چگونه قابل تفسیر است؟ مرکز پژوهشهای اتاق ایران در گزارشی فرصتها و تهدیدهای عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای را بررسی کرده است.
این گزارش نوشت: ایران به سازمانی پیوسته که در وهله اول بر تهدیدات امنیتی نوین بهویژه تروریسم متمرکزشده و همچنان تمرکز خود را در این حوزه حفظ کرده است. باوجوداین، سازمان همکاری شانگهای ائتلافی به معنای کلاسیک نیست و الزامات امنیتی سنگینی را بر اعضا تحمیل نمیکند.
در حوزه اقتصادی این سازمان مسیر کلاسیک همگرایی اقتصادی را در پیش نگرفته است، بلکه به دلیل اختلافنظر اعضا و ساختارهای بسیار متفاوت اقتصادهای آنان عمدتاً سازمانی همکاری گرا و رویه گرا بوده است، بدان معنا که به ایجاد رویههای همکاری اقتصادی معطوف شده است. علاوه بر این، سازمان همکاری شانگهای ساختار موجود اقتصاد و تجارت جهانی را پذیرفته است، نظام مالی بینالمللی و سازمان تجارت جهانی را بهعنوان مبنای فعالیتهای اقتصادی دانسته و در این چهارچوب عمل میکند. افزون بر این سازمان در تصمیمگیری ساختاری اجماعی دارد و تنها در درصورتیکه پیشنهادات و ابتکارات کشورها مورد تأیید سایرین قرار گیرد امکان اجرایی شدن پیدا میکند. از همین روست که عمده همکاریهای اقتصادی در درون سازمان در پیامد ابتکاراتی که توسط کشورهای مختلف ارائهشده صورت گرفته است.
ازنظر عملیاتی و اجرایی، الحاق ایران به این سازمان فرایند پیچیده بروکراتیکی را طی خواهد کرد. فرایندی که برای هند حدود دو سال به طول انجامید. در این فرایند ایران باید اسناد متعددی را امضا کند تا بهصورت رسمی به عضویت دائمی این نهاد درآید. آنچه در اجلاس دوشنبه اعلام شد، موافقت شورای سران با این روند بود. به دیگر سخن موافقت سیاسی صورت گرفته است، اما فرایند بوروکراتیک تازه آغازشده است. احتمالاً ایران از دو سال آینده بهعنوان عضو دائم در سازمان همکاری شانگهای قلمداد میشود.
اهمیت این فرایند در آن است که در کوتاهمدت اساساً نمیتوان انتظارات اقتصادی از این نهاد داشت. مادامیکه ایران بهصورت حقوقی نیز عضو دائم این سازمان محسوب نشود، نمیتواند از امکانات اقتصادی آن در راستای دیپلماسی اقتصادی خویش بهره گیرد؛ بنابراین تأثیرات عضویت در این نهاد بر دیپلماسی اقتصادی ایران و گشایشهای احتمالی را باید در میانمدت موردبحث و بررسی قرارداد.