ایستانیوز:در مهرماه ۱۴۰۰ قیمت دلار ۲۷ هزار و ۹۰۰ تومان بود اما در تاریخ برکناری این مدیر قیمت دلار به ۴۴ هزار و ۵۰۰ تومان رسید و تقریبا صعودی ۶۰ درصدی به خود دید.
تقریبا از یکماه قبل زمزمههایی از یک برکناری و یا به اصطلاح تغییر مهم به گوش میرسید، شایعاتی که پس از هر بار نشر با واکنشهای حساسی روبهرو و با نشان دادن مستنداتی فورا تکذیب میشد اما سرانجام این شایعات به حقیقت پیوست و در تاریخ ۸ دیماه و در جلسه هیات دولت، علی صالحآبادی از سمت خود کنارهگیری کرد و محمدرضا فرزین به عنوان رئیس جدید بانک مرکزی منصوب و معرفی شد.
رئیس جدید بانک مرکزی پیش از این پستهایی همچون مدیرعاملی بانک ملی، از سال ۱۳۹۲ رئیس هیات مدیره بانک کارآفرین و در سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰ مدیرعاملی آن بانک، عضو حقیقی شورای پول و اعتبار بهعنوان نماینده رئیسجمهور، عضو هیات مدیره بانککشاورزی، دبیر کارگروه طرح تحول نظام بانکی و دبیر کارگروه ارزشگذاری پول ملی، ریاست هیات عامل صندوق توسعه ملی، معاونت اقتصادی وزیر امور اقتصاد و دارایی و دبیری ستاد هدفمند کردن یارانهها در دولت دهم را در کارنامه خود داشت.
از سال ۱۴۰۰ و با گذشت کمتر از دو سال فرزین سومین فردی است که صندلی ریاست بانک مرکزی را تصاحب میکند. پیش از این اکبر کمیجانی تنها به مدت چند ماه سکانداری بانک مرکزی را بر عهده داشت و سپس جای خود را به علی صالح آبادی داد، فردی که در دوران کوتاه ریاست خود نتوانست نام نیکی از خود برجای بگذارد و مهر تاییدی بر دیدگاه کارشناسان مبنی بر نداشتن صلاحیت لازم زد. البته شاید بتوان اینگونه نیز گفت که دوران ریاست این مدیر با سونامی وضعیت اقتصادی و نظام پر پیچ و خم بانکی همراه شد تا امروز از دوران ریاست صالح آبادی به عنوان دوران فاجعهبار اقتصاد یاد شود.
نگاهی به کارنامه ۱۵ ماهه صالح آبادی
زمانی که با وجود هشدارها و نارضایتیهای اقتصاددانان و کارشناسان، لابیهای درون دولت علی صالح آبادی را بر صندلی حساس ریاست نشاندند، در مهرماه ۱۴۰۰ قیمت دلار ۲۷ هزار و ۹۰۰ تومان بود اما در تاریخ برکناری این مدیر قیمت دلار به ۴۴ هزار و ۵۰۰ تومان رسید و تقریبا صعودی ۶۰ درصدی به خود دید. همچنین تورمی که در مهرماه ۱۴۰۰ در حدود ۳۹.۲ درصد بود در حال حاضر به ۴۸.۵ درصد رسیده است. متوسط رشد نقطه به نقطه نقدینگی در دوره صالحآبادی برابر ۳۸.۹ درصد بوده که متوسط بلندمدت آن از سال ۱۳۸۵ برابر ۲۸.۶ درصد بوده است. رشد پایه پولی هم وضعیت بهتری نداشته و با متوسط ۳۲.۶ درصدی در مقایسه با متوسط بلندمدت ۲۴.۸ درصدی عملکرد بسیار ضعیفی را به ثبت رسانده است. رشد ۱۸.۹ درصدی بدهی بانکها به بانک مرکزی فقط در یک ماه، در آخرین آمار منتشر شده در مهرماه سال جاری هم حاکی از بیعملی صالحآبادی در انجام اصلاحات نظام بانکی است.
البته خبرگزاری دولتی در خصوص دستاوردهای صالح آبادی در دوران ۱۵ ماهه ریاستش به موارد زیادی اشاره کرده و یادآور شده است که این مدیر در طی این مدت، اقدامات موثری را در زمینه کنترل رشد نقدینگی و تورم، انضباط بخشی به عملکرد بانکها از طریق اقداماتی مانند کنترل رشد ترازنامه، حکمرانی ریال، اجرای کامل قوانین کلیدی از جمله قانون چک، ارتقاء شمولیت مالی، افزایش و بهبود تسهیلات پرداختی شبکه بانکی، تقویت وصولیهای ارزی و انتظام بخشی و کنترل بازار ارز، کنترل تورم از طریق کنترل رشد پایه پولی، خلق پول بانکی و نقدینگی، مدیریت انتظارات تورمی و اصلاح رابطه مالی دولت با بانک و... انجام داده است که اکثر این موارد درست عکس آن چیزی است که در اقتصاد به چشم میخورد. گذشته از تمامی این موارد در اینجا این سوال پیش میآید که اگر صالح آبادی چنین عملکرد خوبی داشته، چرا برکنار شده است؟
در نهایت اگر تمامی تکههای این پازل در کنار هم چیده شود به این نتیجه خواهیم رسید که دوران ریاست این مدیر عملا دوران فاجعهباری بوده است که نه تنها کمکی به اقتصاد فلجشده کشور نکرده است بلکه به تمامی چالشها و مشکلات موجود دامن زده است و حال باید دید که آیا فرزین میتواند این ویرانه را آباد کند؟
مرضیه حیدری - خبرنگار
منبع: هفته نامه اطلاعات بورس