سالهاست که نقش وزیر اقتصاد در اقتصاد ایران تقریبا “صفر” است
صحنه هایی که مردم ایران دیروز در مجلس شاهد بودند تکرار سناریوی همیشگی است که در زمان التهابات شدید طبق قانون نانوشته یک نفر باید قربانی شود که خدایی نکرده این استباط عمومی نشود که مشکل از کل یک مجموعه است بلکه مشکل کوچکی است که با قربانی کردن یک فرد به حول و قوه الهی حل می شود.
با اینکه وجود یک وزیر به دلیل استمرار روشهای قبل تفاوتی بین بودن و نبودنش نیست اما برکناری اش برای اقتصاد پیام های روشنی دارد:
۱- به سرمایه گذار این پیام را می دهد که بدلیل روشن نبودن سیاست ها و حتی تیم اجرایی دست نگه دارد و از هرگونه اقدام مهم خودداری نماید.
۲- به سرمایه گذار خارجی پیام می دهد معلوم نیست در این مملکت چه خواهد شد و شرط احتیاط آن است که فعلا فکر سرمایه گذاری را از سر بیرون کند.
۳- به بازار ایران این پیام را می دهد که ریسک ها و عدم اطمینان ها سرعت گرفته است و بی تاخیر مدیریت ریسک را در اولویت تمام برنامه های خود قرار دهد
تفسیرهای سیاسی را بگذاریم برای اهل فن!