اشتباه مسوولان ایرانی از اعداد اقتصادی
رییس‌جمهور در اظهارنظری عجیب رشد نقدینگی را باعث بهبود شاخص‌های اقتصادی از جمله تورم برشمرد و به آن افتخار کرد! شخصا معتقدم این اظهارات، احتمالا یک اشتباه لُپی بوده است.
 
چرا که پس از اطلاع‌رسانی در خصوص این حجم انبوه رشد نقدینگی در ۴الی ۵دولت و تاثیر تورمی آن، حتی دانش‌آموزان دبیرستانی هم امروز می‌دانند که رشد نقدینگی، زمینه‌ساز تورم است و هرگز باعث رشد اقتصادی نمی‌شود و ارتباطی با آن ندارد.
درک اشتباه مسوولان ایرانی از ارقام
 
در این یادداشت به این بهانه نگاهی به درک اشتباه مسوولان ایرانی از اعداد و ارقام اقتصادی خواهم داشت:
 
۱) موضوعی که به نظرم احتمالا منظور اصلی رییس‌جمهور بوده، این است که آقای رییسی می‌خواسته بگوید دولت توانسته اندکی رشد نقدینگی فزاینده در اقتصاد ایران را کاهش داده به نقطه مطلوب‌تر برساند.
 
به گونه‌ای که امروز رشد نقدینگی در اقتصاد ایران به حدود ۲۵درصد رسیده است.
 
این کاهش رشد به ۲۵درصد، اتفاق خاصی نیست، وقتی در اقتصاد ایران رشد نقدینگی ۲۵درصدی وجود دارد و بانک مرکزی و دولت مدام به آن افتخار می‌کنند، یعنی اینکه با همین فرمان، نقدینگی کشور در سال ۱۴۰۳ حدود ۲هزار هزار میلیارد تومان! افزایش می‌یابد.
 
این افزایش، رکورد رشد نقدینگی در اقتصاد ایران را می‌شکند. جالب اینکه حتی اگر رشد نقدینگی در سال ۱۴۰۴ به ۲۰درصد هم کاهش پیدا کند باز هم رکورد رشد نقدینگی در اقتصاد ایران جابه‌جا می‌شود چرا که حجم نقدینگی در هر سال در حال بزرگ‌تر شدن است.
 
۲) در ایران درک درستی از اعداد اقتصادی و ارتباط آنها با شاخص‌ها وجود ندارد، این تصور وجود دارد که شاخص‌های اقتصادی با کاهش نسبی اعداد، بهبود می‌یابد؛ این در حالی است که این تصور اشتباهی است.
 
مثلا میزان اثرگذاری یک عدد مشخص تورمی پس از ۶سال، با تاثیری که در ۶سال قبل داشته متفاوت است.
 
تورم ۴۰درصدی در سال ۱۴۰۲ به مراتب عظیم‌تر و بزرگ‌تر از تورم ۵۰درصدی در سال ۹۷ است.
 
مردم ایران طی این ۶سال، فشار زاید‌الوصفی را تحمل کرده‌اند و کاهش نرخ تورم مثلا از ۵۰درصد به ۴۰درصد نشانه بهبود وضعیت زندگی آنها نیست.
 
برخلاف ادعاهای دولت، شاخص‌های اقتصادی علی‌رغم وعده‌ها هیچ بهبودی پیدا نکرده‌اند.
 
رییس‌جمهور در ابتدای تشکیل دولتش وعده به نیم رساندن نرخ تورم را داده بود، این در حالی است که با گذشت حدود ۳سال از عمر دولت هیچ نشانه بهبودی در شاخص‌های اقتصادی اصلی مشاهده نشده است.
 
بر این اساس نه تنها نرخ تورم بهبود نیافته، بلکه شاخص‌های مهمی چون «افزایش فقر »نیز در وضعیت مایوس‌کننده‌ای قرار گرفته است.
 
اگر در دوران انتخابات، نامزد پیروز مشکلات را شرح می‌داد و اعلام می‌کرد نهایت تلاشش را می‌کند تا نرخ تورم و سایر شاخص‌ها را بهبود بخشد، مردم درک می‌کردند، اما وقتی وعده داده می‌شود که نرخ تورم به نیم کاهش یافته، نوسانات ارزی و سایر اقلام مهار می‌شود، هر سال ۱میلیون خانه ساخته می‌شود و…. بعد مردم می‌بینند که اتفاق خاصی نیفتاده، بلکه اوضاع بدتر شده، طبیعی است که نارضایتی‌ها بیشتر شود.
 
وقتی کارگزاران همین دولت در زمان دولت قبلی از نرخ سکه ۱۷میلیون تومانی ابراز نگرانی می‌کنند و بعد در کمتر از ۳سال، نرخ سکه با مدیریت منتقدان دیروز و مسوولان امروز به ۴۳میلیون تومان می‌رسد و آب از آب تکان نمی‌خورد، این معنا را به ذهن متبادر می‌کند که در ایران ارزان‌ترین کالایی که هرگز دچار تورم و رشد قیمت نمی‌شود، وعده و وعید و حرف‌های مُفت است.
 
۳) موضوع فقط به اشتباهات رییس‌جمهور ختم نمی‌شود، همین گفتمان اشتباه، توسط سخنگوی دولت هم تکرار می‌شود.
 
این اشتباه بزرگی است که مسوول ارشدی در این سطح روبه روی دوربین رسانه‌ها بایستد و بگوید که افزایش نرخ دلار در سفره‌های مردم نقشی ندارد.
 
این اشتباه به دو دلیل، ممکن است ظهور و بروز یابد، نخست اینکه یا ایشان و افرادی مانند ایشان خرید نمی‌کنند و از قیمت ماست و کره، پنیر، گوشت، لباس، لپ‌تاپ و خودرو و مکانیک و…بی خبرند.
 
یا اینکه از قیمت این اقلام خبر دارند اما در حال رفع و رجوع عملکرد دولتی هستند که تعلق خاطر به آن داشته و از آن ارتزاق می‌کنند.
 
خوب است دولت واقعیت‌ها را پذیرفته و از نیروهای متخصص و کاربلد کمک طلب کنند تا با به کارگیری همه ظرفیت‌ها، تلاش برای عبور از چالش‌ها آغاز شود.
 
متاسفانه در بسیاری از دولت‌های ایران این شجاعت وجود ندارد که از طریق شایسته‌سالاری و تخصص‌گرایی، مشکلات را حل و فصل کنند.
 
با این توضیحات معتقدم هرچند ممکن است اظهارنظر اشتباه رییس‌جمهور در خصوص رشد نقدینگی یک اشتباه لپی باشد اما وقتی سخنگوی دولت هم همین اشتباه را مرتکب می‌شود مشخص است که یک جای کار در دولت و نظام تصمیم‌سازی‌های کشور می‌لنگد.