اهمیت ثبات در نرخ ارز
 بررسی وضعیت اقتصاد ایران در دهه گذشته نشان می‌دهد که ما متاسفانه در زمینه جذب سرمایه‌گذاری‌های جدید خوب عمل نکردیم و حتی در برخی سال‌ها، سرعت خروج سرمایه از کشور به‌شدت افزایش یافته است. این در حالی است که در میان‌مدت و بلندمدت، تنها مسیری که برای رسیدن به اهداف اقتصادی وجود دارد، جذب سرمایه‌های جدید و ایجاد اطمینان در میان فعالان اقتصادی است. در دنیای متغیر امروز، نمی‌توان انتظار داشت که آینده کاملا پیش‌بینی شود اما در این تردیدی نیست که یک سرمایه‌گذار نیاز به آن دارد که بداند برای مثال در شش ماه یا یک سال آینده، وضعیت اقتصادی چگونه است، شاخص‌هایی مانند تورم یا نرخ ارز به چه سمتی حرکت می‌کنند، قوانین و مقررات اقتصادی و تجاری چگونه تعریف می‌شوند و با در کنار هم قرار دادن تک‌تک این مسائل نسبت به آینده خود تصمیم‌گیری کند.
 
اگر بنا باشد همپای تورم حرکت کنیم، نرخ ارز نیز باید با همین نرخ افزایش پیدا کند. اگر بنا باشد ما نرخ ارز را به شکل دستوری پایین نگه داریم، آنگاه واردات توجیه پیدا می‌کند و در نهایت کار به ضرر تولیدکنندگان داخلی تمام می‌شود. از سوی دیگر وقتی در جامعه انتظار تورمی به وجود می‌آید، بسیاری از افراد به سمت تبدیل پول خود به ارزهای خارجی حرکت می‌کنند که همین افزایش تقاضای کوتاه‌مدت به رشد هیجانی قیمت ارز منجر می‌شود. از این رو به نظر می‌رسد حرکت به سمت یکسان‌سازی نرخ ارز و کاهش فاصله میان ارز نیمایی و ارز بازار آزاد و بهبود شاخص‌های کلان مانند تورم، مهم‌ترین سیاست‌هایی هستند که می‌توانند در کوتاه‌مدت در دستور کار قرار بگیرند.
 
اینکه بانک مرکزی تلاش کند در کوتاه‌مدت بازار را مدیریت کند یک بحث است و اینکه در بلندمدت و نگاه کلان چه میزان از این شرایط اساسا از سوی این بانک قابل مدیریت است یک بحث دیگر. ما در گام نخست باید ارتباطمان با جهان را از طریق کنار زدن تحریم بهبود ببخشیم، از سوی دیگر شرایط اجتماعی، اقتصادی و اجتماعی را به شکلی آرام کنیم که نگاهی مثبت به آینده وجود داشته باشد و چه مردم و چه فعالان اقتصادی امکان پیش‌بینی آینده را پیدا کنند و در نهایت باید مقدمات پیشرفت اقتصادی و جذب سرمایه جدید فراهم شود و رشد اقتصادی ما تداوم پیدا کند، با در کنار هم قرار گرفتن این عوامل می‌توان انتظار داشت که شرایط بازار ارز به سمت آرامش حرکت کند.
 
منبع: تعادل