داستان گیج‌کننده دلار
راز و رمز موفقیت کشورهایی که اقتصاد نیرومند دارند با کشورهایی که اقتصاد آنها ضعیف است در درک قانون‌های اقتصاد و اطاعت از آنها است‌.
 
در این کشورها برای اینکه تعادل اقتصاد در هر سطحی برپا شود هرگز از اراده سیاسی استفاده نمی‌شود. شوربختانه ایران از جمله کشورهایی است که مدیران سیاسی و اقتصادی آن درک دقیقی از این مقوله ندارند و با وجود اینکه بارها و بارها در هر بازاری از قانون اقتصاد شکست خورده‌اند اما باز هم می‌خواهند اراده خود را بر قانون‌های جاوید تحمیل کنند.
 
هر رییس دولتی تصور می‌کند رییس دولت قبلی به اندازه کافی و لازم زور سیاسی به کار نگرفته است و او با بسیج همه نیروها و نهادهای قدرت می‌تواند از شکست فرار کند.
 
روسای بانک مرکزی نیز در ایران همین خطای راهبردی را پی‌در‌پی آزمون می‌کنند و هرکدام با شکست سنگین در مقابله با سرکوب قیمتی دلار جای خود را به فرد دیگری می‌دهند.
راه خطا فرزین
 
محمدرضا فرزین نیز با همین تصور به رییس دولت وعده داده است که قیمت دلار را سرکوب می‌کند و برای این سرکوب متاسفانه راه خطا را در پیش گرفته و هرچند روز یک دستور درباره یک بخش از اقتصاد صادر می‌کند.
 
یک روز برای قیمت ارز صادرات پتروشیمی‌ها دستور صادر می‌کند، روزی برای صادرکنندگانی که ارز خود را برای واردات خود هزینه می‌کنند نقشه می‌کشد و…
 
با همه این دستورها و برخلاف تصور قیمت دلار در بازاری که بانک مرکزی می‌گوید وجود ندارد، اما با آن مبارزه می‌کند در روزهای تازه‌سپری‌شده نسبت به روزهای آخر اسفند افزایش یافته است.
 
تصور دولت این است که اگر با زور و سرکوب و بگیر‌وببند قیمت دلار را تثبیت کند نرخ تورم کاهش می‌یابد و دیگر لازم نیست بودجه کل کشور را با تجدیدنظر روبه‌رو کند.
 
در حال حاضر فعالان اقتصادی نمی‌دانند تصمیم ارزی دولت برای چند روز بعد چیست و آنها باید چه کنند.
 
توصیه اقتصاددانان این است که به جای سرکوب بدون پیروزی دلار باید راهی پیدا کرد که عرضه ارز بر تقاضای ارز استیلا یابد.
 
جز این راهی نیست و متاسفانه سیاست خارجی ایران راه عرضه بیشتر ارز را بسته است. در شرایطی که ایران در هر بشکه نفت صادراتی به چین ۱۲ دلار تخفیف می‌دهد باید از راه‌های دیگر دلار را سرکوب کرد.