سایه سنگین فقر پایدار بر اقتصاد ایران
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازارهای مالی(ایستانیوز) ، شکل و شمایل فقر امروز در اقتصاد ایران، به فقری شباهت دارد که خروج از آن پس از مدتی برای افراد ممکن نیست. پیامدهای اجتماعی فقری که جامعه نتواند در طولانی مدت از آن خارج شود، زنگ های هشدار را برای سیاستگذاران به صدا درآورده است.
 
آمارها تصویری دهشتناک از فقر و حاشیه نشینی در ایران ترسیم می کند. مرکز پژوهش های مجلس می گوید در دهک های اول و دوم، احتمال اینکه خانوارها بتوانند وضعیت خود را بهبود ببخشند بسیار اندک است. در دهک های اول تا سوم، با وجود اشتغال سرپرستان خانوار کاهش ارزش دستمزدها به فقر آن ها دامن زده است. هرچند مشاغل سرپرستان خانوار در دهک های اول تا سوم،  بیش از چندهزار شغل است اما در دهک نخست شهری، تنها هفت موقعیت شغلی سهم 65 درصدی از اشتغال دارد و این به معنای عمیق شدن فقر در دهک هایی با تنوع مهارتی پایین است.
 
نتایج پژوهش های رسمی نشان می دهد جمعیت زیر خط فقر از سال 96 تا 99 دوبرابر شده است. براساس گزارش های معاونت رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار ور رفاه اجتماعی ، تا سال 99، 26 میلیون نفر از جمعیت کشور در فقر مطلق زندگی می کردند. براساس این بررسی خط فقر سرانه یک خانوار  سه نفره، ۲‌ میلیون و ۷۵۸ هزار تومان و برای خانواده‌های چهارنفره این رقم ۳ میلیون و ۳۸۵ هزار تومان برآورد شده است. این گزارش می گوید   با توجه به اینکه خط فقر در سال ۹۹ با افزایش ۳۸ درصدی به یک میلیون و ۲۵۴ هزار تومان رسیده بود انتظار می‌رفت تا پایان این سال و با توجه به شیوع گسترده کرونا در کشور و خروج حدود دو میلیون نفر از بازار کار، تعداد افرادی که در فقر مطلق زندگی می‌کردند از ۲۶ میلیون نفر به حدود ۳۰ میلیون نفر برسد.  این یعنی  حدود ۱۰ میلیون خانوار زیر خط فقر زندگی می‌کنند. و از هر سه ایرانی یک نفر زیر خط فقر قرار دارد.
 
برآورده ها نشان می دهد از سال 1380 تا 1398، 33 درصد از جمعیت ایران زیر خط فقر قرار گرفته اند و خط فقر از 980 هزار تومان در سال 1390 به 10 میلیون تومان در سال 1399 رسیده است. به گفته رییس کمیته امداد، از سال 80 تا 98 یعنی در 18 سال، هزینه های خانوار 22 برابر شده است. همچنین سرعت متوسط سالیانه خط فقر مطلق در کل کشور برابر با ۲۰ درصد بوده و مقدار این شاخص در طول دوره مورد بررسی بیش از ۲۷ برابر شده است.
 
جمعیت زیر خط فقر مطلق از سال 92 تا 96، به 15 درصد رسید اما از سال 96 تا 98 یعنی در دو سال به 30 درصد افزایش یافته است. اکنون و در سال 1400 خط فقر به بیش از 11 میلیون تومان رسیده است درحالیکه کف حقوق یک کارگر در کشور کمتر از 4 میلیون تومان است.
 
در این سال ها سهم شهرها از جمعیتی که در فقر مطلق زندگی می کنند، 15.5 درصد بوده است. فاجعه بار تر اینکه یک سوم از روستاییان ایرانی در این 18 سال، در فقر زندگی کرده اند و این به معنای تشدید مهاجرت از روستاها به شهر و رشد حاشیه نشینی است.
 
*حاشیه نشینان
 
آمارهای متفاوتی از تعداد حاشیه نشینان در ایران اعلام شده است با این حال، هیچ مسئول و کارشناسی بحرانی بودن وضعیت حاشیه نشینی در کشور را انکار نمی کند. فرشادمومنی، اقتصاددان می گوید« کشور در ده زمینه آسیب پذیر شده که یکی از آنها، حاشیه نشینی است؛ در حال حاضر میزان جمعیت حاشیه نشین از ۲۵ درصد کل جمعیت کشور در حال عبور است». هم چنین وزیر کشور سابق،  رحمانی فضلی در سال 95 از حاشیه نشینی 11 میلیون نفر در کشور و وجود 2 هزار و 700 محله حاشیه نشین خبر داده است. محله هایی که  امروز تعداد آن ها بیش از 3 هزار مورد و جمعیت آن هم بیش از 11 میلیون نفر برآورد می شود.
 
حاشیه نشینی از پیامدهای مستقیم تعمیق فقر در ایران است. فقری که طی سال ها با بروز شوک های مختلف در اقتصاد ایران عمیق تر شده است. پس از سال 97، خط فقر شتابان اوج گرفته است. تورم تنها ارزش دستمزد سرپرستان خانوار در دهک های پایین جامعه را تهدید نمی کند بلکه با دوچندان کردن ارزش دارایی ثروتمندان، زمینه تبعیض و ناآرامی های اجتماعی را تقویت می کند. افزایش نارضایتی های اجتماعی، افزایش بزهکاری، کاهش نرخ ازدواج، افزایش طلاق، کاهش جمعیت بهره ور و فقدان بهره مندی حداقلی از استانداردهای زندگی، از پیامدهای مستقیم افزایش فقر است. فقری که مقابله با آن، به سیاست های متمرکز و برنامه ریزی در سطح کلان نیاز دارد. رشد حاشیه نشینی، بیش از 11 میلیون نفر از جمعیت کشور را در مناطق آسیب زا در مقابل بلایای طبیعی و بحران هایی مثل زلزله و سیل قرار داده است. به گفته محمد سعید ایزدی، معاون اسبق وزیر راه و شهرسازی « 11 میلیون(حاشیه نشین) به اضافه هشت میلیون در بافت‌های فرسوده زندگی می‌کنند. بالغ‌بر 20 میلیون از جمعیت کشورمان در نقاطی زندگی می‌کنند که با کوچک‌ترین بحران طبیعی مثل زلزله، طوفان و سیل با مخاطرات شدید مواجه می‌شوند».
 
در این بین کرونا هم به بحرانی تر شدن فقر در ایران کمک کرده  است. معاون وزیر بهداشت در سال جاری اعلام کرد 612 هزار نفر به دلیل تامین هزینه ای درمان به زیر خط فقر رفته اند چراکه هزینه های سلامت کمر شکن شده است. به این ترتیب در سال 1400، بحران فقر می رود تا مدت ها ماندگار شود و  می توان گفت در جمع بحران های امروز ایران با پسابحرانی دشوار، فقر حرف های زیادی برای گفتن و هزینه های زیادی برای گرفتن دارد.اینده نگر