ساختار اقتصادی ایران، ضد توسعه است
ایران از لحاظ فناوری ساخت مسکن عقب افتادگی زیادی نسبت به دنیا دارد و حالا وزیر راه و شهرسازی عنوان کرده که قصد داریم توسعه فناوری در صنعت ساختمان ایران را ارتقا بدهیم. اما قبل از اینکه بخواهیم این فناوری را ارتقا دهیم، باید عنوان کنیم چه شد که عقب ماندیم.
 
دلیل اینکه چرا ایران از تکنولوژی عقب است، دقیقا به همان علتی است که در همه صنایع عقب هستیم. در واقع ایران در صنعت خودروسازی، لوازم خانگی و کلا تولید صنعتی عقب افتاده است. اما حالا تفاوت صنعت ساختمان و به طور مثال صنعت خودروسازی تنها در این است که خودرو را نمی شود سنتی تولید کرد، اما مسکن را همچنان می توان سنتی ساخت. بنابراین اگر هنوز سوسوی حیات در بخش ساختمان دیده می شود، دلیلش همین است که هنوز می تواند خودش را به روش سنتی زنده نگه دارد.
 
اما حالا اگر صنعت ساختمانی به سمت کارخانه ای شدن پیش رود و خانه های پیش ساخته رواج پیدا کند، دقیقا همان مشکلاتی که در صنعت ایران وجود دارد، گریبان گیر صنعت ساختمان هم خواهد شد. اگر کمی به عقب برگردیم، می بینیم که در دوره مسکن مهر، قرار شد تکنولوژی ساخت و ساز وارد کشور شود، اما همه این افراد، یا ورشکسته و نابود شدند یا زندان رفتند. تعداد خیلی کمی از آنها شکست نخوردند. دلیل این اتفاق به همان دلیلی بوده که یک کارخونه در کشور تعطیل می شود.
 
حالا آقای وزیر دستور می دهد که صنعت ساختمان باید احیا شود و تکنولوژی آن ارتقا پیدا کند، اما مگر به دستور دادن است. الان وزیر صمت هم مدام دستور می دهد و دادستانی در بعضی موارد ورود می کند، اما نتیجه بخش بوده است؟ خیر. بانک ها را ملزم به وام دادن کردند، اما باز هم کارساز نشد. البته چند تا کارخانه مرده را احیا کردند که دوباره بمیرند.
 
اقتصاد ایران ساختار و وضعیتش این است و صنعت در آن نمی تواند رشد کند. چطور در کشورهای همسایه این اتفاق می افتد، اما در ایران نه. دلیلش این است که در ایران سیستم بانکی که بتواند صنعت را ارتقا دهد، وجود ندارد. در واقع سیستم بانکی در ایران خودش خوره و آفت صنعت است. حتی دولت ها با تورم هایی که ایجاد و نقدینگی هایی که افزایش می دهند و پولی که چاپ می کنند، قاتل صنعت و بخش خصوصی هستند. بعد با تمام این مشکلات بنیادین، سوال می شود که چرا ایران نمی تواند مثل دنیا، 70، 80 درصد واحد مسکونی و اداری را در کارخانه و با ربات ها و ماشین آلات بسازد و بعد روی زمین پیاده کند.
 
البته چند هفته پیش که صحبت از حضور چینی ها برای ساخت مسکن در ایران مطرح شد،گفته شده بود که آنها قرار است تکنولوژی های جدید ساخت ساختمان را با خود بیاورند. اما باید تاکید کنم که تمام این طرح ها و پیشنهادات ناشی از ناآگاهی از ریشه مشکلات اقتصاد ایران است و اینکه چرا تکنولوژی در این کشورها شکل گرفته اما در ایران نه. برای پیدا کردن چرایی این مساله، ابتدا باید کشورهایی مانند چین و آلمان را بررسی کنیم. چطور می توان تکنولوژی‌ای را با ساختار اقتصادی چین شکل گرفته و توسعه پیدا کرده را اینجا در ایران پیاده کرد. این تکنولوژی در آن کشور با تمام سیستم هایش جور است، سیستم بانکی، حمایت دولتی، قوانین، بخش نامه ها همگی در خدمت هم هستند. حالا چطور می شود، تنها یک بخش آن را وارد ایران کرد و امیدوار بود که نتیجه بدهد. آن تکنولوژی در چین در واقع زاییده همان اقتصاد است. نمی توان آن را برداشت و به ایران آورد و دوباره همان کارایی را ازش انتظار داشت.
 
اقتصاد دقیقا شبیه به اقلیم است که گیاهان و حیوانات منطقه خودش را می پروراند. یعنی همان طور که یک اقلیم حیوانات و گیاهان خاص خود را دارد، هر اقتصادی هم تکنولوژی و صنعت و رشد خاص خود را دارد.