ایستانیوز:مطالعات نشان میدهد تورم وقتی رخ میدهد که تقریبا همه قیمتها شروع به بالا رفتن میکند. از این رو تورم با افزایش قیمت یک کالای خاص که به دلایل مختلف در بازارهای مختلف رخ میدهد متفاوت است.
شاخص قیمت مصرفکننده در سالهای اخیر شرایط ناگواری داشته است. نوسانات نرخ ارز مهمترین عامل تاثیرگذار بر نرخ تورم است که در دهه گذشته فشار قابل توجهی را به قیمتها وارد کرده است. در ابتدای دهه 90 با آغاز تحریمهای نفتی و بانکی نرخ ارز تا سه برابر افزایش یافت و همین موضوع نرخ تورم را به بالای 30 درصد در سال 91 رساند. در سال 92 نرخ تورم تا 35 درصد افزایش یافت اما با روی کار آمدن دولت حسن روحانی با وجود تحریمها، آرامش مطلوبی در فضای اقتصاد کلان ایجاد شد و دولت توانست رکورد مطلوبی در کنترل تورم به ثبت برساند. با کنترل نقدینگی و ایجاد نظم و انضباط در سیاستهای پولی و بانکی نرخ تورم در سال 93 به 15 درصد رسید و در سال 94 این شاخص تکرقمی شد. با اجرای برجام در سال 95 و تثبیت نرخ ارز تورم تکرقمی هم در اقتصاد ایران به مدت بیش از دو سال تثبیت شد. این رویه اما از سال 1397 با خروج آمریکا از برجام برهم خورد. تکانه تحریمها به اقتصاد ایران، نرخ ارز را ملتهب ساخت و بهای دلار را از محدوده زیر 4 هزار تومان تکان داد. روند صعودی نرخ دلار آنچنان سرعت گرفت که در سال 99 تا نزدیکی 30 هزار تومان پیش رفت. همین موضوع نرخ تورم را به بالای 30 درصد رساند تا بار دیگر اقتصاد ایران همزمان با رکود با تورم ویران کننده همراه شود. کسری بودجه ایجاد شده ناشی از کاهش شدید درآمدهای ارزی اجازه کنترل تورم با ابزارهای پولی را گرفت تا همچنان در سال 1400 یکی از مهمترین دغدغههای اقتصاد ایران مهار این شاخص کلیدی باشد. دولت و روند سیاستگذاری در آن تاثیر قابل توجهی بر کنترل تورم خواهد داشت اما این رویکردها وابستگی زیادی به روابط خارجی و ایجاد آرامش در فضای اقتصاد کلان دارد. اگر احیای برجام در ماههای باقیمانده از عمر دولت دوازدهم اتفاق بیفتد، دولت میتواند امیدوار باشد که با افزایش درآمدهای ارزی امکان کاهش کسری بودجه را پیدا کند و از این طریق بتواند شرایط را برای کنترل نرخ تورم ایجاد کند. از این رو نرخ تورم به غیر از احیای روابط بینالمللی نیاز غیرقابل انکاری به سیاستهای مناسب پولی داخلی دارد تا به مانند سالهای 93 تا 96 این شاخص مهار شود.
مطالعات نشان میدهد تورم وقتی رخ میدهد که تقریبا همه قیمتها شروع به بالا رفتن میکند. از این رو تورم با افزایش قیمت یک کالای خاص که به دلایل مختلف در بازارهای مختلف رخ میدهد متفاوت است. وقتی مسئلهای تا این حد فراگیر است دیگر نمیتوان در سطح خرد با آن مقابله کرد. تورم وقتی رخ میدهد که رشد پول سریع تر از رشد تولید کالاها و خدمات در اقتصاد است. به عنوان مثال در اقتصاد دوازده واحد پول و سه سیب وجود دارد. قیمت هر سیب چهار تومان خواهد بود. حال اگر پول به بیست واحد برسد اما تعداد سیب به چهار واحد، قیمت هر سیب پنج تومان خواهد شد. در این مثال، رشد پول 66 درصد و رشد کالا 25 درصد بوده است و به همین دلیل قیمت آن افزایش یافته است. همین فرمول را نیز میتوان در مورد کل اقتصاد صادق دانست. اگر رشد پول سریعتر از رشد کالا باشد، پول به دنبال کالا خواهد چرخید و به عبارتی قیمت همه کالاها افزایش خواهد یافت.
اگر قرار باشد تورم کاهش یابد نباید رشد پول شدید اتفاق بیفتد. ممکن است سوال شود پس چرا تاکنون رشد پول زیاد بوده است؟ پاسخ آن این است که وقتی دولت کسری بودجه میآورد از بانک مرکزی میخواهد پول چاپ کند تا آن پولها را به کارمندان و پیمانکاران طرف قرارداد دولت بدهد. کارمندان و پیمانکاران پول را به خانه میبرند تا خرج کنند. فروشندگان احساس میکنند که خریداران روی قیمتهای بالاتر قدرت خرید دارند و میتوانند قیمت را بالا ببرند.
کمکم همه جامعه احساس میکنند که این مسئله خاص بازار آنها نیست و اقتصاد متورم شده است. به تدریج انتظارات جامعه به این سمت جهتگیری میشود که قرار است همه قیمتها افزایش یابد. بنابه فرض همه در قراردادها و معاملههای خود رشد قیمت را فرض میگیرند. چون همه چنین انتظاراتی را فرض میگیرند در عمل همه قیمتها افزایش مییابد.
از این تحلیل این راهحل بیرون میآید که اگر میخواهیم تورم ایجاد نشود، باید کسری بودجه دولت مهار شود و دولت بتواند به اندازه درآمدش خرج کند. اگر دولت به دلایل مختلف نتوانست هزینههایش را در کوتاهمدت کنترل کند، به جای اینکه از بانک مرکزی بخواهد تا پول چاپ کند، باید از جامعه استقراض کند یعنی به مردم اوراق بدهی بفروشد تا نیاز کوتاهمدت خود را مرتفع کند و بعداً آن قرض را برگرداند. البته دولتها مثل شرکتها لزومی ندارد که نقدی اداره شوند. همانطور که شرکتها همواره مقداری بدهی به شبکه بانکی خواهند داشت و هیچ وقت بدهیشان صفر نمیشود، دولت نیز میتواند همیشه مقداری بدهی به جامعه داشته باشد و با انتشار اوراق جدید و فروش آن به مردم، قرض قبلی خود را بپردازد. اگر دولت در این مسیر افراط نکند و بیش از حد اوراق منتشر نکند که اعتبارش مخدوش شود، میتواند بدون اینکه به جامعه تورم تحمیل کند کسری بودجه خود را رفع کند تا اینکه در میانمدت دولت بتواند درآمدهای خود را افزایش دهد و کسری بودجه خود را مهار کند و بدهیهای سابق خود را بپردازد. / آینده نگر