افزایش مالیات بر مصرف در بودجه ۱۴۰۰ مطلوب است؟
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازارهای مالی(ایستانیوز)، از نظر کارشناسی، باتوجه به فشار اقتصادی ناشی از تحریم های ظالمانه آمریکا و همه گیری بیماری کرونا که نه تنها هزینه های اقتصادی و اجتماعی را برای ایران، بلکه برای همه کشورهای جهان افزایش داده است، این انضباط مالی است که باید در تدوین سند بودجه سال 1400 مورد توجه دولت قرار بگیرد. منظور از انضباط مالی، تعادل بین منابع درآمدی و هزینه ای دولت است و چه گویاست این شعر که می گوید «چو دخلت نیست، خرج آهسته تر کن». دولت باید در تدوین لایحه بودجه 1400، مخارج غیرضرور را حذف کرده و سطح مخارج را کاهش دهد و در شرایط عدم دسترسی به منابع ارزی ناشی از فروش نفت، منابع درآمدی تازه ای بیابد. مالیات از جمله منابع درآمدی دولت است اما من با افزایش نرخ مالیات به طور کامل مخالفم.
 
اگر قرار است مالیات سهم بیشتری از تولید ناخالص داخلی کشور و درآمد دولت پیدا کند، باید نظام وصول مالیات و تعیین آن در کشور را بازنگری کنیم. دو مشکل عمده در نظام مالیاتی ایران وجود دارد. مشکل اول، فرار مالیاتی در اقتصاد ایران و مشکل دوم،  معافیت های مالیاتی قابل توجه است. مالیات را باید از هر شخصی که درآمد دارد گرفت و متناسب با میزان درآمد آن فرد تعیین شود و اگر شخصی درآمدی ندارد، از مسیر نهادهای حمایتی به او کمک کرد.
 
 نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی ایران 7 درصد است. در اقتصادی مثل ترکیه این نسبت به 20 و در کشورهای اسکاندیناوی به 50 درصد می رسد. اگر دولت جلوی فرار مالیاتی را بگیرد و معافیت ها را حذف کند، ظرفیت مالیات گرفتن در اقتصاد کشور ما وجود دارد. دولت توانسته در سال های گذشته بخش عمده ای از مالیات مورد نظر را وصول کند و با توسعه دایره مالیات دهندگان نه افزایش پایه مالیات تولید و مصرف درآمدهای مالیاتی دولت بیشتر هم می شود و  اگر قصد افزایش مالیات بر مصرف را دارد، باید بداند که از مصرف چه کالایی باید مالیات بگیرد.
 
 یکی از مشکلات اقتصاد ما فقدان تقاضاست و براساس نظریه کینز، تقاضا نقش موثری در شکوفایی اقتصادی دارد. اگر قصد دولت مالیات گرفتن از مسکن مصرفی افرادی است که یک شبه با زمین خواری یا دلالی مسکن میلیارد شده اند، یا مالیات های بالا از بانک مرکزی خریده اند، این مقصود مطلوب است. با این حال در این مورد هم باید با تقویت پیوند بین سامانه های نظام بانکی و مالیاتی و استفاده بیشتر از فناوری، ساختار اجرایی مالیات ستانی را تقویت کرد.
 
نکته حائز اهمیت پایانی اینکه، ریشه بخش عمده ای از مشکلات اقتصادی کشور ما به پیوند سیاست و اقتصاد باز می گردد. اقتصاد ایران در گرو سیاست است بنابراین بدون اصلاح مسائل سیاسی نمی توان بر اصلاح اقتصاد امید بست. ایران نباید در دنیا منزوی شود بلکه باید در تعامل با دیگر کشورهای جهان منافع ملی خود را دنبال کند. کشورهای متخاصم منطقه و مرتجع جهان از انزوای ایران نفع می برند و ما نباید در زمین این کشورها بازی کنیم.  به طور حتم تعامل با اقتصادهای خوب جهان به نفع اقتصاد ایران است و جهان فقط در ایالات متحد آمریکا خلاصه نمی شود.