جهان بدون چین، چین بدون جهان
بحران کرونا و همه‌گیری آن ظاهراً باعث شد که جهان به‌شدت در مسیر جدایی‌های اقتصادی حرکت کند. کار به جایی رسید که رئیس‌جمهور آمریکا در موضعی تهاجمی حتی این را هم گفت که «شاید آمریکا کل ارتباطش را با چین قطع کند»‌. درست چند روز قبل از این اظهارات، رابرت لایتایزر مشاور تجاری او مدعی شده بود شرکت‌هایی که محصولات خود را در کشورهای در حال توسعه تولید می‌کردند به زودی دوباره به خانه (کشور خودشان) بازخواهند گشت.
 
اما چهره‌های معقول‌تر در میآن‌همین بحران نیز بیشتر راجع به تنوع‌بخشی حرف زده‌اند؛ مثلاً به این نکته اشاره کرده‌اند که می‌توان تاسیسات تولیدی بیشتری را در کشورهای متنوع‌تری در جنوب شرقی آسیا ایجاد کرد تا مکمل کارخانه‌های خارجی موجود در چین باشند. اما هنوز هم کسی به درستی نمی‌داند جدایی‌سازی‌های ناشی از بحران کرونا را چطور می‌توان به شکلی غیرضرررسان، اجرایی کرد. مشکل اینجاست که خارج‌کردن زنجیره‌های تأمین از چین احتمالاً روندی تدریجی‌تر و پیچیده‌تر از تصورهاست.
 
اما مسئله فقط چین نیست. شرکت‌های مختلف بزرگ دنیا تحت فشار قرارگرفته‌اند که به فضای داخلی کشورهای متبوع‌شان برگردند و همان جا اشتغال ایجاد کنند. اتاق بازرگانی اتحادیه اروپا در پکن اخیراً به اعضای خود هشدار داد که وابستگی شدید خود به چین را کم کنند. امانوئل ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه وعده داده که تولید برخی محصولات مهم و استراتژیک ازجمله تجهیزات پزشکی را به داخل فرانسه منتقل کند.
 
ژاپن هم یک صندوق دو میلیارد دلاری تحقیقاتی راه انداخته تا به شرکت‌ها در مورد بومی‌کردن یا تغییر زنجیره‌های تامین‌شان کمک کند. در همین میان، کشوری مثل هند به‌شدت ابراز امیدواری کرده که از این تغییر شرایط سود ببرد و بتواند کسب و کارهای بین‌المللی را متقاعد کند که به جای چین، محصول خود را در هند تولید کنند. اما چین یک مزیت بزرگ در قیاس با سایر رقبا دارد و آن‌هم اینکه اقتصادش برای کسب و کار باز است. باید دید که رقبای چین تا چه حد قادرند این وضعیت را تکرار کنند.
 
وقتی به آینده نگاه می‌کنیم می‌بینیم اصلاً مشخص نیست که شرکت‌های آمریکایی یا ژاپنی یا دیگران اصلاً تمایل واقعی برای خارج‌کردن امور تولیدی‌شان از چین داشته باشند. کشورهایی مثل ویتنام که به عنوان جایگزین چین معرفی می‌شوند، در قیاس با چین به‌شدت کوچک هستند و آن گزینه‌های موجود در عرصه تولید در جایی مثل شنزن را اصلاً نمی‌توانند ارائه بدهند. وقتی گزینه‌های جایگزین عملاً پرهزینه‌تر و محدودتر باشند، عقل سلیم حکم می‌کند که انتقال صورت نگیرد. با این وجود، اگر فشارهای سیاسی داخلی بر شرکت‌های بزرگ بالا برود، احتمالش هست که وعده تنوع‌بخشی داده شود که آن‌هم در صورت گسترش رکود اقتصاد جهانی، به دردسر بزرگی بدل خواهد شد.
 
نکته دیگر در مورد احتمال عدم خروج شرکت‌های بزرگ چندملیتی از چین این است که چنین شرکت‌هایی عملاً برای خریدار چینی هم محصول ارائه می‌دهند چون چین مهم‌ترین بازار پررشد دنیاست. سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی چین در آمریکا اخیراً کاهش پیدا کرده، اما سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی آمریکا در چین در سال ۲۰۱۹ بالغ بر ۱۴ میلیارد دلار می‌شد؛ آن‌هم در شرایطی که جنگ تجاری ترامپ با چین از قبلش شروع شده بود.
 
تمام این حرف‌ها البته ناقض این واقعیت نیست که روند جهانی عظیمی به سمت جهانی‌زدایی (برعکس جهانی‌شدن) قابل مشاهده است. اما احتمال اینکه جهانی‌زدایی در حوزه صنایع استراتژیک مثل محصولات مراقبتی سلامتی رخ دهد، کم‌تر از حوزه‌ای مثل ساخت اسباب‌بازی است. در مجموع، آنچه امروزه در جهان مشاهده می‌شود را نمی‌توان دقیقاً جدایی‌سازی خواند. اکثر شرکت‌ها احتمالاً استراتژی چین به علاوه یک را دنبال خواهند کرد؛ یعنی سعی خواهند کرد تولیدات خود را علاوه بر چین، در یک کشور دیگر نیز به صورت گسترده‌تری نسبت به قبل دنبال کنند. این مسئله با توجه به تنش ژئواستراتژیک چین و آمریکا قطعاً ادامه پیدا خواهد کرد.
 
روندی که ژاپن یا اتحادیه اروپا احتمالاً در پیش خواهند گرفت این است که روی برخی صنایع استراتژیک ازجمله صنایع پزشکی، دارویی و دفاعی تمرکز کنند و آنها را بومی‌تر کنند. در همین راستا احتمالاً به برخی شرکت‌های فعال در این حوزه‌ها یارانه ارائه خواهد شد تا زنجیره تأمین متنوع‌تری برای خود بسازند یا حتی تولید را در داخل کشور ادامه دهند. در چنین شرایطی، درواقع مسئله گران‌تر شدنِ محصول نهایی و هزینه‌های مختلفی که تغییر روند تولید و تأمین به دنبال خواهد داشت، از قبل مورد بررسی قرار خواهد گرفت و تلاش برای کاهش صدمه آنها به شرکت‌ها صورت خواهد گرفت. حتی در همین شرایط هم می‌توانیم مطمئن باشیم که به محض خارج‌شدن شرکت‌های ژاپنی یا اروپایی و آمریکایی از چین، شرکت‌های دیگری از نقاط دیگر جهان جای آنها را خواهند گرفت. این جدا شدن، درواقع یک چرخه را رقم خواهد زد./ آینده نگر/ منبع: نیکی ایژن ریویو