در پایان معاملات روز شنبه یعنی اولین روز پس از بروز شرایط بحرانی در خاورمیانه، مسئولان فرابورس از این خبر دادند که بخش عمده ای از فروش های روز شنبه توسط اشخاص حقیقی انجام شده که پیش از سال 98 هیچ معامله ای در بورس نداشتند و به طور کامل تازه وارد بودند. در واقع سهم این اشخاص از کل فروش روز شنبه 45 درصد بوده است. یک نکته مهم درباره خریداران غیرحرفه ای در بازار این است که آن ها به دلیل حضور هیجانی و نابلدی همانطور که وارد بازار شدند، از آن خارج می شوند. آن ها سهام را هیجان زده خریدند و در اثر هیجان هم به دنبال فروش آن رفتند.  

 

در روزهای بعد از روز شنبه، سطح تنش ها در خاورمیانه افزایش یافت و بازار اظهارنظر و تهدید هم داغ شده بود. در این شرایط به طور طبیعی کنشگرانی که ریسک پذیری آن ها در بازار کمتر بود، از بازار خارج شدند. درواقع از شنبه به بعد سهم کنشگران کم تجربه در معاملات رو به افول گذاشت و پس ا زآن، کنشگرانی که تحمل ریسک بیشتر را نداشتند از بازار خارج شدند.

 

بازار سرمایه اکنون تحت تاثیر تنش های سیاسی و منطقه ای قرار گرفته است. از آنجایی که امکان پیش بینی گام های بعدی بازیگران بین المللی و موثر بر تنش های خاورمیانه برای کارشناسان بازار سرمایه وجود ندارد، نمی توان روزهای آینده را پیش بینی کرد اما به نظر می رسد اگر تنش ها افزایش پیدا نکند، بازار تا حدودی با توجه به خروج کنشگران غیرحرفه ای، به ثبات می رسد اما به رشد آنچنانی نخواهید رسید.

 

مشکل دیگری که بازار سرمایه به آن دچار شده، رشد حبابی قیمت سهم هایی است که این رشد تناسبی با شرایط بنیادی آن ها ندارد. حقوقی ها در بازار از سهام شرکت هایی که از نظر بنیادی ارزنده بودند حمایت کردند. اما در مورد سهم هایی که از نظر شرایط بنیادی وضعیت خوبی نداشتند، چنین حمایتی وجود نداشت. صف های فروش هم چنان به قوت خودش باقی است اما قیمت بعضی سهم ها افت می کند که ناشی از خروج نابلدها از بازار است.  به نظر من اگر سطح تنش ها در روزهای آینده افزایش پیدا نکند، در مورد سهم های بزرگ و ارزنده به تعادل می رسیم اما جو منفی برای سهم های دیگر ادامه پیدا می کند.