ثبات، در اقتصاد بیمار معنا ندارد
امروز نه در ثبات، نه در آرامش بعد از طوفان، که در رکود ایستاده‌ایم. سیســـتم به‌هم‌پیوسته اقتصاد موجب می‌شود که اگر یکی از بازارها (به‌عنوان عضوی از یک سیستم معیوب) از حالت تعادلی خود خارج شود، کل بازارها دچار تلاطم یا نارسایی بشوند. در واقع تعادل در بطن اقتصاد، ثبات در بازارهای رایج را به همراه خواهد داشت اما وقتی ذات یک اقتصاد، ذات متزلزلی است، بازارهایی که اقتصاد را شکل می‌دهند هم نامتعادل‌ خواهند بود و با هر شوکی (چه داخلی و چه خارجی) به‌ هم می‌ریزند و همه اینها به ما می‌گوید که از هیچ‌کدام از بازارهای رایج در اقتصاد ایران نمی‌توان انتظار ثبات داشت؛ چرا که بازارهای ما به‌تبع کلیت اقتصاد ایران، از تعادل در اقتصاد برخوردار نیستند و افزایش و کاهش ناگهانی شاخص‌های بازارها دور از ذهن نیست.
 
اگر بخواهیم واقع‌بین باشیم، امروز هم در آرامش بعد از طوفان سال 97 قرار نداریم؛ چرا که لزوما در روزهای ثبات قرار نداریم؛ مثلا چیزی که امروز بازار مسکن با آن مواجه است، رکود است. صدور پروانه ساخت از شهرداری‌ها به کمترین حد خودش رسیده و میزان معاملات ملکی در کف قرار دارد؛ نام این اتفاق نه ثبات که رکود است.
 
فراموش نکنیم که اقتصاد ما اقتصاد بیماری است. پیش‌بینی کردن بازارهای رایج در بستری مانند اقتصاد ایران، تقریبا ممکن نیست چرا که متغیرهای این بازار در اختیار کشور نیست؛ مثلا اگر تحریم‌ها برداشته شود احتمال سقوط بازار سرمایه بالا می‌رود یا تصمیم‌های سیاسی به راحتی اصول آن را جابه‌جا می‌کند.
در مورد بازار سرمایه که امروز ساز مخالفی بین بازارهای رایج می‌زند، باید بگویم که این بازار از سال84 به بعد آرام‌آرام تلاش کرده که خودش را مطرح کند اما هنوز تبدیل به رکنی برای اقتصاد نشده است. می‌بینیم که هنوز اقتصاد ما برای تامین مالی خودش به بانک‌ها نیاز دارد و نتوانسته به بازار سرمایه اتکا پیدا کند.
امروز اگر می‌بینیم بازار سرمایه صرفا تبدیل به بازاری پویا شده، علت آن، این است که این بازار با کاهش ارزش پول ملی فرصتی پیدا نکرده تا خود را با روند تازه و ارزش تازه وفق دهد؛ علتی که کمتر به آن پرداخته می‌شود و مورد تحلیل قرار می‌گیرد.
در بورس می‌بینیم که قیمت یک سهم با تأخیر معناداری خودش را به تازگی پیدا کرده و به تازگی مشغول جبران زمان عقب‌ماندگی است و این بازدهی مثبت در میان رکود سایر بازارها، موجب افزایش تقاضا در بازار سرمایه شده که ریشه در تهییج روانی دارد. پیش‌بینی من این است که بازار سرمایه به مرور خود را تخلیه می‌کند و به حالت طبیعی خود برمی‌گردد. 
مسئولین بورس و کشور باید نسبت به این روند طبیعی هشیار باشند و درگیر هیجانات کنونی نشوند؛ چرا که آنها بهتر از هرکسی می‌دانند که اتفاق ویژه‌ای به لحاظ جذب سرمایه در بورس نیفتاده است. بورس نه اشتغال ایجاد کرده نه موجب افزایش تولید در سطح ملی شده و صرفا درون خود دچار چرخش و بازدهی مثبت شده است. 
در یک اقتصاد سالم، بازارها به موازات یکدیگر حرکت می‌کنند و همه‌‌چیز به شکل سیستماتیک جلو می‌رود. اگر می‌بینیم بورس به بازدهی رسیده‌است حتما باید نسبت به بازدهی آن نگاه موشکافانه‌ داشته باشیم و گرفتار هیجان‌ها نشویم.
در این شرایط اگر شرایط کنونی کشور به قوت خود باقی بماند و اتفاق ویژه‌ای در حوزه سیاسی نیفتد، بازار سرمایه به رشد خود ادامه خواهد داد، بازار ارز در ثبات باقی خواهد ماند و حتی کاهش قیمت اندکی را هم تجربه خواهد کرد و دلار به کانال 10هزار تومان وارد خواهد شد. همچنین‌ بازار مسکن و خودرو هم تا حدودی مانند بازار ارز رفتار خواهند کرد./ همشهری