ایستانیوز:استخراج ارزهای رمزنگاریشده به عنوان یک صنعت شناختهشده اما مخالفان خودش را دارد. مجید حسینینژاد، عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران میگوید عدم اصلاح اقتصاد انرژی است که دولت را در توسعه پنهان این صنعت متضرر کرده است وگرنه نه تولید بیت کوین و دیگر ارزهای دیجیتال در ایران قاچاق برق است و نه تولیدکنندگان آن قاچاقچی.
*درباره استخراج ارزهای رمزنگاریشده در کشور دو رویکرد شکل گرفته. یک گروه میگویند استخراج این رمزها با برق صنعتی و کشاورزی و فروش این ارزها نوعی قاچاق برق محسوب میشود. گروه دیگری هم میگویند استخراج ارزهای رمزنگاریشده از سوی دولت به عنوان صنعت شناخته شده و باید مقررات مربوط به آن را برای توسعه هرچه بیشتر تنظیم کرد.
گروهی که استخراج این ارزها را قاچاق تلقی میکنند، تولید محصول با برق صنعتی در کارخانهها و صادرات آن را هم قاچاق میدانند؟ اینکه از برق برای تولید یک محصول مثل بیت کوین که قابل تبدیل به دلار است استفاده کنیم با کاری که در دیگر صنایع انجام میشود چه تفاوتی دارد؟ ضمن اینکه فروش ارزهای دیجیتال و دریافت دلار تحت تاثیر تحریمها هم نیست. ما انرژیمان را به کشورهایی مثل چین با قیمت ارزان میفروشیم و آنها با دریافت دهها امتیاز از ما این انرژی را میخرند و در کشور خودشان برای تولید محصول استفاده میکنند. چه ایرادی دارد که از انرژی خودمان برای تولید محصول در داخل و صادرات آن استفاده کنیم؟ کسی که ارز رمزنگاریشده استخراج میکند قاچاقچی نیست. مشکل ما افراد نیستند بلکه بسترهایی است که زمینه فساد را فراهم میکند. بسترهای فساد در جامعه ما با ایجاد رانت و پرداخت یارانه تشدید شده است. باید دید که انرژی را با قیمت ارزان به چه کسانی میدهیم و در مقابل چه در اقتصاد دریافت میکنیم. تفکری که به پرداخت یارانه به انرژی و دونرخی کردن ارز باور دارد، بسترساز فساد است نه افراد.
در بحث استخراج ارزهای رمزنگاریشده درحالی از قاچاق برق میگوییم که این انرژی برای قشر مستضعف و ثروتمند با یک نرخ عرضه میشود. برق و بنزین برای یک خانواده ساکن در یک آپارتمان 200 متری با دو خودرو، با همین نرخی عرضه میشود که برای یک خانواده ده نفره ساکن در یک خانه زیر 50 متر در محلههای پایین شهر. آیا فروش برق با یک نرخ برای این دو طبقه بسترساز فساد نیست؟ زمانی که بسترهای فساد را با پرداخت یارانه در جای اشتباه فراهم کنیم و از سوی دیگر نتوانیم ناتوانیهای خودمان در مدیریت انرژی کشور را حل و فصل کنیم، به جایی میرسیم که یک زن خانهدار در منزل شخصیاش، ارز دیجیتال استخراج میکند و بعضی هم دستگاههای استخراج ارز دیجیتال را در مدرسه و مسجد، گلخانه و موسسات خیریه و کارخانهها به برق میزنند.
*استخراج ارزهای رمزنگاریشده مدتهاست که در ایران انجام میشود. فکر میکنید چرا اخیرا به معضل دولت تبدیل شده و دولت نسبت به آن واکنش نشان داده است؟
فکر میکنم دولت این بحث را بعد از شهریورماه سال جاری فراموش کند. در تابستان پیک برق از راه میرسد به همین دلیل افزایش فشار مصرف برق دولت نسبت به این مسئله واکنش نشان داده است. نکته دیگر برخوردهای سلیقهای با پدیدههای تازه در فضای کسب وکار است. ما در بخش استارتآپها با این رویکردهای سلیقهای به خوبی آشنا هستیم که دست فعالان ایرانی کسب وکارهای نوپا را در رقابت با خارجیها میبندد. موضوع ارز رمزپایه هم دچار برخوردهای سلیقهای شده است. زمانی که میگویند بیایید برای ارز رمزپایه پشتوانه در نظر بگیریم یعنی اصلا درکی از محتوا و مفهوم ارزهای دیجتیال ندارند و ویژگیهای آن را نمیشناسند. رویکردهای سلیقهای با پدیدههای نو، نوعی خودتحریمی است و آثار زیانبارتری از تحریمهای خارجی به دنبال خواهد داشت.
*راه حل در شرایط امروز چیست؟
راه حلها واضح است. طبیعی است که باید چه کرد. چیزی که در جامعه ما مشکلآفرین شده بسترهای فساد است نه افراد. کسی که در دولت سیاستگذاری میکند دشمن مردم نیست و مردمی که هم در ایران زندگی میکنند، سودجو و فاسد نیستند. مهم فضایی است که ما در آن زندگی میکنیم، تاثیر میگذاریم و تاثیر میپذیریم. زمانی که با ایجاد بستر رانت و عدم توجه به مقررات یک صنعت زمینه فساد را فراهم میکنیم، نمیتوانیم مقابله با چند عامل را مبارزه با فساد تلقی کنیم. اکنون دولت از واردات این حجم عظیم از دستگاههای استخراج ارزهای رمزنگاریشده هیچ مالیات و عوارضی دریافت نمیکند. از سوی دیگر، دولت از فرایند استخراج این ارزها هم مالیات نمیگیرد این درحالی است که دولت میتوانست از فرصت توسعه این صنعت در کشور به نفع اقتصاد ملی استفاده کند. برق را میتوان با قیمت مناسب که هم مزیت رقابتی ایجاد کرده و هم آتش زدن به مال نباشد، به این صنعت اختصاص داد. مسئله اصلی در این بین یارانه انرژی است و تا زمانی که یارانهها اصلاح نشود، بستر قاچاق برق و ارز و بنزین همیشه به راه است. در این شرایط نباید به کسی که در مرز زندگی میکند و بنزین را قاچاق میکند بگوییم قاچاقچی چون مشکل از او نیست. باید به انرژی یارانهای انتقاد کرد و کسانی که حامی برقراری آن هستند. ای کاش ما هم میفهمیدیم که چرا دولتها تا این اندازه به پرداخت یارانه انرژی به طبقات مرفه جامعه اصرار دارند؟ دولت چه اصرار دارد حمایت از صنایع را به عرضه انرژی یارانهای محدود کند؟ آیا نیاز صنایع تنها به انرژی است؟ آیا صنعت به آموزش، مشاوره مدیریتی و کمکهزینههای آموزشی نیاز ندارد؟ واقعیت جامعه ما این است که پیش از این، یارانهای که دولت به انرژی اختصاص میداد، با باز گذاشتن در و پنجرهها در خانهها و عدم بهرهوری در صنایع از بین میرفت اما امروز مردم از این یارانه با استخراج ارزهای رمزنگاریشده پول درمیآورند و این اتفاق بدی نیست. اگر اقتصاد انرژی اصلاح شود، سر دولت هم در این بین بیکلاه نمیماند.