نوسان ارز برای اقتصاد ایران سم است
 نزدیک شدن نرخ ارز در بازار آزاد و نیما یک علامت مثبت از سوی مسئولان بانک مرکزی تلقی شده و اکنون بحث از همکاری فعالان اقتصادی و رضایتمندی آنان از شرایط به میان آمده است. این درحالی است که با نزدیک شدن نرخ آزاد و نیمایی به یکدیگر، وجود سامانه نیما ضرورتی ندارد. بانک مرکزی در راه اندازی این سامانه به دنبال رفع نگرانی از میزان ورود و خروج و شیوه های بازگشت آن است اما برای آگاهی از این نکات هم می توان به برگه های صدور گمرکی نگاه کرد و حتی اگر صادرکننده ای ارز خود را در بازار آزاد بفروشد، میزان ارز از طریق صرافی های رسمی ثبت می شود.
 
کنترل ورود و خروج ارز هیچ مانعی برای صادرکننده نیست اما مسئله چند نرخی کردن ارز  طی یک سال گذشته عامل اصلی سرگردانی و چالش های صادرات است. طبقه بندی های مختلف، دستورالعمل های چندگانه چالش برانگیز است. از زمان اعلام نرخ 4200 تومان برای دلار، حرف بانک مرکزی و رفتار آن با صادرکنندگان و ارز صادراتی بارها تغییر کرده است. دایره معافیت ها  و ممنوعیت ها از سوی دولت ها بارها بزرگ و کوچک شده و هیچ رویه یک نواختی وجود نداشته که فعال اقتصادی از طریق آن برنامه ریزی کند.
 
توصیه فعالان اقتصادی به دولت درباره به رسمیت شناختن نرخ آزاد ارز هرگز مورد پذیرش قرار نگرفته است. مکانیزم عرضه و تقاضا نزد دولت درباره ارز معنایی ندارد درحالیکه هر نوع بازاری که در آینده از سوی دولت برای انواع ارز ایجاد شود، از یک اصل مهم اثر می پذیرد و آن هم عرضه و تقاضاست. ایجاد بازار متشکل ارزی یا عرضه ارز در بورس به ایجاد مقررات جدید و دیوان سالاری دامن زده و شرایط را پیچیده می کند و پیچیدگی بیشتر به نوسان نرخ ارز دامن می زند و این برای اقتصاد بیمار ایران که از تحریم ها رنج می برد، مثل یک سم عمل می کند.