انتظار از سود آتی شرکت های بورسی مثبت است
رییس جمهور و رییس کل بانک مرکزی از نیمه دوم سال 96 به مردم توصیه کردند  پول هایشان را صرف خرید دلار نکنند و در بانک ها و موسسات مالی واعتباری مجاز سپرده کنند. بخشی از صاحبان سرمایه و پول با اطمینان به دولت به این توصیه ها عمل کردند و بعضی دیگر که نسبت به دولت بی اعتماد بودند بیشتر منابع مالی خود را به بازارهای غیرمولد مثل دلار و طلا بردند.
 
در فروردین ماه سال گذشته دولت سیاست تک نرخی کردن ارز یا همان دلار 4200 تومانی را به اجرا در آورد که به ظاهر تصمیمی منطقی بود اما به شرطی که دولت با پشتوانه تزریق ارز دولتی به بازار تعادل می بخشید. این پشتوانه با تصمیم گروه اقتصادیِ دولت حذف شد و دولت از صادرکنندگان خواست که آن ها ارز حاصل از صادرات را به بازار بیاورند. صادرکنندگان که به طور عمده فعالان اقتصادی زیرزمینی، صندوق های بازنشستگی متعلق به نیروهای نظامی و وزارت خانه ها بودند، و در دولت و دیگر بخش های حاکمیت نفوذ دارند، زیر بار حرف دولت نرفتند. بنابراین سیاست دلار 4200 تومانی که باید با دو بال بر اقتصاد کشور حاکمیت پیدا می کرد، یعنی نرخ معاملاتی ارز در سیستم بانکی و دیگری پشتیبانی دولت برای عرضه ارز در بازار، به دلیل شکستن بال دوم، لنگ ماند و قیمت دلار در عمل تابع نظر بخش خصوصی شد. اقتصاد ایران در سال 97 حتی دلار 18 هزار تومانی را هم تجربه کرد و اختیار تعیین نرخ ارز که از سال 92 در دست بانک مرکزی بود به دست بازار آزاد افتاد.
 
با افزایش قیمت دلار قیمت انواع کالا و خدمات هم افزایش یافت و در بازار سرمایه به رشد سودآوری و ارزش سهام شرکت ها و بانک هایی که دلار خریده بودند انجامید. سود مورد انتظار از بازار سرمایه با توجه به افزایش نرخ دلار رشد کرد و بورس به بازاری برای جذب سرمایه ها تبدیل شد.
 
اما رشد کنونی شاخص کل بازار سرمایه ناشی از چیست؟ نکته این است که در شرایط کنونی هم چنان عده ای نمی دانند که پول ها را در کجا سرمایه گذاری کنند و اکنون چه کاری جذاب تر و مطمئن تر از سهیم شدن در سبدهای سهام در بازار سرمایه است؟ همین مسئله باعث شده تقاضا در بازار سرمایه رشد کند درحالیکه عرضه سهام تغییر نکرده و به همین دلیل شاخص کل طی یک ماه اخیر به رشد قابل توجهی رسیده است. از سوی دیگر براساس روال عادی سال های گذشته فصل مجامع شرکت ها و بانک ها فرارسیده  و ممکن است قیمت سهام شرکت ها به دو علت تغییر کند که علت اول، سودآوری شرکت ها به دلیل عملکرد سال گذشته و علت دوم انتظار از سود آتی به دلیل تبلیغات منفی درباره بازدهی و گرانی در دیگر بازارهاست. مجموع تحلیل ها وضعیت سال 98 را بدتر از سال 97 توصیف می کرد. همین تبلیغات منفی به احتکار شکر و گرانی اقلامی چون گوشت و خودرو انجامید که به نوبه خود بر ارزش سهام شرکت ها اثرگذار است. از سوی دیگر انتظار می رود  با توجه به رشد قیمت ها سود شرکت های بورسی به ویژه صادراتی هم رشد کند. شایعه رشد قیمت نفت هم بر پیش بینی سود آتی شرکت ها اثر می گذارد و همین مسئله به رونق تقاضا در بازار سرمایه در سال 98 دامن زده است.