رویای رقابت در یک بازار آزاد با ابزارهای مدرن
1- امروزه‌ بورس‌های کالایی در دنیا که به‌صورت بالقوه محل مبادله انواع کالاها از نفت و ذغال‌سنگ گرفته تا مس و فولاد و گندم و... هستند، در عمل محلی است برای مبادله مجازی و غیرفیزیکی حق مالکیت بر دارایی‌های فوق‌الذکر و نه خود اصل دارایی، و جزء کوچکی از حجم بالای مبادلات این حق مالکیت، منجر به تحویل فیزیکی کالای مزبور می‌شود. همین باعث شده که کشورهایی نظیر چین که عملاً واردکننده نفت هستند دارای بزرگترین بورس‌های نفتی دنیا باشند.
2- در جهت راه‌اندازی بورس نفت باید در وهله اول ایجاد ابزار مبادله حق مالکیت نفت (به اصطلاح Paper Oil) مورد توجه وزارت نفت و سازمان بورس و اوراق بهادار قرار گیرد. طی فرایندی موسوم به بهادارسازی  اوراق (Securitization) قسمتی از ظرفیت‌های تولیدی نفت کشور در قالب اوراق ریالی و ارزی و دارای سررسیدهای مختلف (متناسب با برنامه تولیدی ماه‌های مختلف سال)، طراحی و عرضه شوند. در زمان سررسید، یا اصل قیمت اسمی اوراق به اشخاص بازپس داده می‌شود و یا در صورتی که شخص تعداد معینی از اوراق را خریداری و تحت تملک داشته باشد بتواند یک محموله نفتی را دریافت کند. در این حالت انتهای دوره معاملاتی زمانی است که نفت مرتبط با آن ورقه، تولید شده و باید به فروش برسد، بدین ترتیب با تعیین سررسید، تکلیف دولت و وزارت نفت مشخص می‌شود، چرا که فعالان بازار مجبورند تصمیم بگیرند که یا در پایان دوره مزبور برای دریافت فیزیکی نفت اقدام کنند و یا در مقابل قیمتی مشخص این اوراق را به وزارت نفت بازپس دهند. بدین ترتیب ریسک سرمایه‌گذاری مردم در نفت از طریق بورس تقریباً به صفر می‌رسد.
این مکانیسم علاوه بر کمک به راه‌اندازی واقعی بازار بورس نفت، عملا می‌تواند به عنوان ابزار تأمین ‌مالی مورد استفاده وزارت نفت قرار گیرد. یعنی حق مالکیت بر نفتی که هنوز تولید نشده، به فروش رسیده و درآمد حاصل از این فروش صرف طرح‌های توسعه صنعت نفت کشور شود.
3-  نفت یک کالای استراتژیک و مهم است و پالایشگاه‌های بزرگ دنیا عملاً به‌دنبال قراردادهای بلندمدت خرید نفت هستند، و خرید نقدی و تک‌محموله‌ای از طریق بورس نفت نیازهای آنان را برآورده نمی‌کند. یکی از مهمترین اوراق و ابزار مالی که در بورس‌های نفتی دنیا معامله می‌شود، «قراردادهای آتی» است که در آن  خریدار و فروشنده بالقوه برای معامله محموله‌های نفتی با قیمتی مشخص و در تاریخ‌های معین در آینده نزدیک یا دور توافق می‌کنند.
4- مشتقات مالی وابسته به نفت، حداقل در کوتاه‌ و میان‌مدت بهتر از خود نفت در بازار بورس قابل عرضه و تجارت است. به عنوان نمونه عرضه اوراق سلف موازی نفت خام که مدت‌هاست مطرح است و می‌تواند در حوزه تأمین نیازهای ریالی وزارت نفت و شرکت ملی نفت مورد استفاده قرار گیرد. مشابه این رویه توسط بسیاری از شرکت‌های تولیدی و معدنی کشور در داخل انجام می‌گیرد و اوراق سلف آن‌ها که مبتنی بر قراردادهای متعارف سلف است، مورد معامله قرار می‌گیرد. شرکت‌های تولید فولاد و سیمان از این رویه استفاده کرده‌اند. همچنین طراحی و عرضه اوراق بهادار بیمه‌ای (Cat Bond & Insurance Linked Securities) در بورس به‌منظور تأمین‌ مالی صنعت بیمه داخل، جهت بیمه کردن نفتکش‌ها و محموله‌های نفتی آن‌ها. در توضیح اوراق بهادار بیمه‌ای باید گفت که در دنیا شرکت‌های بیمه گاه توان بیمه کردن یک دارایی عظیم نظیر یک نفتکش و محموله چندصدهزار بشکه‌ای نفت آن را دارا نبوده و لذا از طریق بازار بورس اقدام به انتشار اوراق بهادار بیمه‌ای کرده و در این حالت عملاً سرمایه‌گذاران و فعالان خرد و کلان بازار بورس با خرید این اوراق، نقش بیمه‌گر نفتکش مزبور را اجرا می‌کنند.
5-  از دیگر اجزا بورس نفت می‌توان به صندوق‌های کالایی در حوزۀ نفت اشاره کرد. به این رویه سرمایه‌گذاری جمعی (Crowed Funding)  نیز گفته می‌شود. صندوق‌های کالایی نوعی صندوق سرمایه‌گذاری است که مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری در بورس‌ها با جمع‌آوری منابع خرد اشخاص اقدام به سرمایه‌گذاری در بازار بورس می‌کنند. صندوق‌های کالایی حوزه نفت نیز با جمع‌آوری وجوه ریالی و حتی ارزی خرد و کلان اشخاص حقیقی و حقوقی می‌تواند اقدام به سرمایه‌گذاری‌های نفتی کنند. این سرمایه‌گذاری‌ها از خرید اوراق مشتقه حوزه نفت (قراردادهای آتی و اختیار خرید و سلف موازی و...) گرفته تا سرمایه‌گذاری مستمر در خرید و فروش و تجارت محموله‌های نفتی در سطح بین‌المللی را شامل می‌شود.
 
 
 
6- بدون تردید نحوه پرداخت‌هایی که اکنون وزارت نفت ابداع کرده است، باعث افزایش هزینه‌های خریداران می‌شود و در نتیجه خریداران نمی‌توانند با خود وزارت نفت که فروشنده اصلی است، رقابت کنند. مشکلات نحوه پرداخت‌ها بسیار جدی است که در جای خود باید به‌طور مفصل به آن پرداخته شود.