آقای «رییس کل» ببخشید که نمی توانیم تبریک بگوییم
مردم ایران زمانی انتصاب شما را به ریاست بانک مرکزی تبریک خواهند گفت که توانسته باشید با غبار‌روبی از چهره عملکرد سال‌های اخیر بانک مرکزی و فرو‌نشاندن سونامی ارزی ویرانگر موجود بارقه امیدی را به دل‌های مردم، فعالان اقتصادی، تجار و تولید‌کنندگان نگران از آینده بازگردانید. بی‌پرده بگویم امروز شما روی صندلی داغی که دکتر سیف برایتان به ارث گذاشته است نشسته‌اید.
 
هرچند ممکن است بگویید که در طول چهار دهه گذشته نشستن روی صندلی‌های داغ را به دفعات تجربه کرده‌اید، اما در نهایت صراحت به شما عرض می‌کنیم که این صندلی داغ با صندلی‌های داغی که می‌شناسید تفاوتی از عرش تا فرش دارد، زیرا کسی که قبل از شما به مدت پنج سال بر این صندلی تکیه زده بود عملکردش خواسته یا ناخواسته سقوط آزاد ارزش، اعتبار و حیثیت پول ملی را در قبال اوج‌گیری توقف‌ناپذیر نرخ دلار و پوند و یورو و سایر ارز‌های معتبر جهانی در پی داشت تا جایی که هر روز صبح که از خواب برمی‌خیزیم، خبردار می‌شویم که تاخت و تاز ارز‌های خارجی در برابر پول ملی مظلوم و بی‌دفاع ما همچنان ادامه دارد.
 
بدون شک دکتر سیف از نقطه نظر فردی و شخصیتی انسان شریفی است و تا جایی که حافظه‌ام یاری می‌دهد طی سال‌های طولانی خدمت او در نظام بانکی کشور کارنامه عملکرد نسبتا رضایت‌بخشی داشته است.
 
اما همه می‌دانیم که میان انسان شریف و پاکدست بودن، با داشتن تخصص و توانمندی‌های مدیریتی برای تصدی مسوولیت سترگی، چون ریاست بانک مرکزی فاصله بسیار معناداری وجود دارد که اگر در انتصاب‌های مهم و حساس این دو خصیصه مهم با هم دیده نشود که متاسفانه اغلب هم دیده نشده، حاصل آن همین سوء‌تدبیر‌ها و سوء‌مدیریت‌های فاجعه‌باری است که تاکنون در بسیاری از ارکان دولت شاهد بوده‌ایم و هزینه سنگین آن‌ها را مردم و مملکت پرداخته‌اند.
 
بگذارید صریح‌تر بگویم اگر دکتر سیف انسان شریف، در آخرین روز‌های عمر دولت دهم که نرخ دلار با یک جهش ۳۰۰ درصدی از ۱۲۰۰ تومان یک‌شبه به بالاتر از ۳۵۰۰ تومان رسید، خود علم و شامه اقتصادی داشت و تحت تاثیرالقائات گروهی از اقتصاددانان نئولیبرال که احاطه‌اش کرده بودند، قرار نمی‌گرفت و در نهایت خونسردی و رضایت خاطر از آن جهش جهنمی نرخ ارز با عنوان باز شدن فنر نرخ ارز یاد نمی‌کرد.
 
شاید امروز مجبور نمی‌شد ارثیه تلخ دلار با نرخ حدود ۱۰ هزارتومان و یورو و پوند حدود ۱۲، ۱۳ هزار تومان را برای جانشینش باقی گذارد و ساختمان شیشه‌ای بانک مرکزی را با خاطره‌ای تلخ‌تر ترک کند.
 
وضعیت امروز بازار ارز که بسیاری از کسب‌وکار‌ها را به تعطیلی کشانده و کیان اقتصاد ما را حتی قبل از شروع موج تحریم‌های جدید آمریکا به شدت مورد تهدید قرار داده، خروجی و فرزند خلف همان جمله معروف باز شدن فنر ارز دکتر سیف در آخر عمر دولت دهم و شروع کار دولت تدبیر و امید دکتر روحانی است و متاسفانه در آن زمان نه خود دکتر سیف و نه دیگر مردان اقتصادی دولت یازدهم به این سوال مهم پاسخ ندادند
 
که چرا این بازشدن فنر نرخ ارز فقط به بازار ارز کشور ما اختصاص پیدا کرده و سالیان طولانی است که کاری به کار بازار ارز اقتصاد‌های سالم جهان و پول ملی بسیاری از کشور‌های دور و نزدیک همچون درهم امارات، ریال سعودی، دینار کویت، رینگیت مالزی و پول ملی کره‌جنوبی و ژاپن و امثال این‌ها ندارد و این تنها ما ایرانیان هستیم که به لطف سیاست‌های اقتصادی و ارزی دولت‌ها و بانک مرکزی خود باید دائما شاهد باز شدن فنر نرخ ارز و به خاک سیاه نشستن پول ملی خود باشیم.
 
آقای همتی، کسانی که از نزدیک شما را می‌شناسند از شما به عنوان یک اقتصاددان و مدیر شایسته و پاکدست یاد می‌کنند که هم در سال‌های تصدی مسوولیت در نظام بانکی و هم اخیرا در دوران ریاست بیمه مرکزی منشا خدمات و تحولات نسبتا اثربخشی بوده‌اید.
 
اما باوجود داشتن این سابقه روشن مدیریتی مسوولیت سترگی که امروز به عنوان سکاندار و سیاستگذار سیستم پولی و بانکی و ارزی کشور در شرایطی فوق‌العاده حساس به شما واگذار شده متفاوت از مسوولیت‌های گذشته شما در ارتباط با سرنوشت اقتصاد کشور است که چند و، چون نرخ ارز نقش حیاتی در نجات از مشکلات بزرگی که گریبانگیرش شده دارد.
 
انجام این مسوولیت سترگ و فرو‌نشاندن سونامی ارزی کنونی با روش‌های امنیتی و بگیر و ببند‌ها و بازداشت جمشید بسم‌الله‌ها و تعطیل کردن کسب‌وکار صرافی‌های مجاز و ابداع و اختراع پدیده‌های محیرالعقولی، چون بازار ثانویه و امثال این‌ها که سلف شما درپیش گرفته بود گشاینده کلاف سردرگم بازار ارز نخواهد بود.
 
اتخاذ این شیوه‌های غیرعادی و غیراقتصادی فعالان اقتصادی، تجار، صنعتگران و تولیدکنندگان ما را از برنامه‌ریزی برای آینده کسب‌و‌کار خود بازداشته است سونامی ویرانگر ارزی مطلوب اقتصاددانان نئولیبرال و فریدمنی ما علاوه بر وارد کردن آسیب‌های سنگین به کیان اقتصاد و تولید کشور به دلیل آنکه سلف شما و به گزارش‌های ایشان متاسفانه شخص آقای رییس‌جمهور هم بار‌ها از آن با عنوان حباب موقتی افزایش نرخ ارز یاد می‌کرد.
 
ستون‌های اعتماد مردم نسبت به قول و گفته‌های مسوولان بلند‌پایه کشور را هم سست کرده که پیامد‌های زیانبار این سست شدت ستون‌های اعتماد دست کمی از آسیب‌های اقتصادی آن برای آینده کشور ندارد و حالا این شما هستید که باید با عملکرد درست خود اعتماد از‌دست‌رفته به گفته‌های دولتمردان را ترمیم و تعمیر اساسی کنید.
 
شرط رسیدن به این هدف این است که برخلاف سلف خود مردم را محرم بدانید، از کلی‌گویی بپرهیزید و با مردم صریح، شفاف و صادقانه سخن بگویید و خدای ناکرده اگر در میانه میدان احساس کردید مرد این میدان نیستید در نهایت شجاعت و شهامت ردای ریاست بانک مرکزی از تن درآورید و با سربلندی عتبه را ببوسید و آن را به فرد توانمندتری واگذار کنید. باور کنید که مردم و فعالان اقتصادی دیگر بیش از این تحمل شنیدن قول و وعده‌هایی را که نتایج معکوس به بار می‌آورد، ندارند. امید که هرگز چنان روزی برای شما فرا نرسد./ جهان صنعت