ایستانیوز:در واقع با صدور و رواج کارتهای اعتباری، اعتباری که پیش از این به فروشندهها و کارخانهجات داده میشد به مصرفکننده داده میشود تا از طریق این کارتها خودش را بدهکار کند و بعدا بدهیاش را بپردازد.
عدم رواج کارتهای اعتباری در ایران به مشکلات تکنیکی بازمیگردد، از جمله عدم توافق منابع فقهی و بانکی درباره مسئله سود. با استفاده از کارت اعتباری هر زمان که تمایل داشتید تا سقف تعیینشده از اعتباری که بانک برای شما در نظر گرفته استفاده میکنید. البته مبلغی را که خرید کردهاید باید زمانی با محاسبه سود به بانک بازگردانید. بعضی منابع شرعی این مسئله را از مصادیق معاملات ربوی میدانند.
در یک روش برای حل مسئله از این بحث شده که اعتبار تخصیصیافته اگر خرج کالای مصرفی یا خدماتی شود، در چارچوب عقود اسلامی جای میگیرد و خریدار میتواند در مدتزمان مشخصی اصل پول و سود آن معامله را به بانک بازگرداند. هرچند این روش در مواردی به صدور کارت اعتباری انجامیده اما ماهیتا با کاربردهای آن سازگار نیست.
سیستمی کارت اعتباری بیشتر شبیه به over draft یا اعتبار افزوده یا اعتبار حساب جاری است. over draft یک اصطلاح بانکی است و به اعتبار حساب جاری اطلاق میشود که صاحب آن در هر زمان که تمایل داشت به آن پول واریز و از آن براشت میکند و در فاصله زمانی واریز و برداشت سود را محاسبه میکنند. البته از نظر کارشناسان فقهی اعتبار حساب جاری هم مشکل فقهی داشت و هنوز روش حل مسئله بین کارشناسان بانکی و فقهی مورد بررسی قرار نگرفته است.
کارت اعتباری به معنای رایجی که در دنیا وجود دارد، در ایران صادر نمیشود. بعضی بانکها برای مشتریانشان ابزاری به اسم کارت اعتباری صادر میکنند اما بهره آن بالاست یا روش حسابداریشان به گونهای است که مشتری چه یک سال بعد و چه سه ماه پس از خرید باید میزان سود مشخصی را بپردازد.
تجربه خود من بهره 40 درصد برای کارت اعتباری یکی از بانکهای تجاری کشور است چراکه خرید کالا و خدمات در مدتزمان پیش از بازپرداخت را به عقود اسلامی مربوط دانستند و اعتراض من هم نتیجهای نداشت. زمانی که دیدم باید برای بازپرداخت مبلغ 40 درصد در یک سال سود بدهم، بلافاصله کارت را باطل کردم چراکه استفاده از آن مقرون به صرفه اقتصاد نبود. درواقع عدم تفاهم قانون و کارشناسان در اینباره هزینه استفاده از کارت اعتباری برای مشتری را افزایش داده است اما همچنان صادر میشود. البته دولت یک تجربه ناموفق در صدور کارت اعتباری برای خرید کالای ایرانی هم داشت که آن هم به نتیجه مطلوب نرسید اما یک نمونه قابل توجه است.
به طور حتم وجود کارت اعتباری و خرید کالا و خدمات از این طریق برای اقتصاد ایران مفید خواهد بود. در واقع با صدور و رواج کارتهای اعتباری، اعتباری که پیش از این به فروشندهها و کارخانهجات داده میشد به مصرفکننده داده میشود تا از طریق این کارتها خودش را بدهکار کند و بعدا بدهیاش را بپردازد. هرچند در ظاهر این مسئله تخصیص اعتبار به خریدار است اما در نهایت به نفع تولید و فروشندگان تمام میشود.
گذشته از خرید کالا، کارت اعتباری یک ابزار مالی خوب برای خرید انواع خدمات از جمله خدمات بیمارستانی و آموزشی است یعنی خدماتی که مردم ممکن است برای دسترسی به آن در زمان مشخص پول کافی نداشته باشند اما با استفاده از اعتبارشان به خدمات مورد نظر برسند. از این نظر استفاده از کارتهای اعتباری به افزایش رضایتمندی عمومی و کاهش تشویشهای مالی مصرفکنندگان خدمات میانجامد.
متاسفانه در ایران هیچ نظامی برای تسهیل شرایط به نفع مصرفکننده وجود ندارد. رواج کارتهای اعتباری را میتوان روشی برای تامین مالی مصرفکنندگان در نظر گرفت. نکته دیگر اینکه رواج کارتهای اعتباری در نظام اقتصادی ایران علاوه بر رونق خرید کالا به رونق خدمات حتی خدمات حمل و نقل میانجامد. نکته سوم اطمینان بیشتر بانکها از بازگشت مطالباتشان است. اعتباری که بانکها به کارخانهجات میدهند کلان است و خطر عدم بازگشت آن و انباشت مطالبات معوق در مورد وامهای کلان قویتر از اعتبارات خردی است که بانکها به شهروندان اختصاص میدهند.
البته باز هم با فرایند تسهیل خرید مصرفکننده، اعتبار به طور غیرمستقیم فایدهاش را به کارخانهجات و تولیدکنندگان میرساند و از این طریق فروش کالایی که در انبارها مانده آسان میشود.
یک نمونه خوب از تخصیص اعتبار به مصرفکننده وام 25 میلیون تومانی خرید خودروی ایرانی بود که در سال 94 پرداخت شد. بانک مرکزی برای کمک به صنعت خودروی کشور با تخصیص اعتبار 25 میلیون تومانی برای خودروی ایرانی به خالی شدن انبار ایران خودرو و دیگر شرکتهای خودروساز کمک کرد. کارت اعتباری هم همین اثر را در اقتصاد بر جای خواهد گذاشت. به نظر من بهتر است هیئت دولت و بانک مرکزی جدیتر به مسئله کارت اعتباری بپردازند تا اقتصاد ایران هرچه زودتر از فواید آن بهرهمند شود./*آینده نگر