توسعه فرهنگی پیش شرط توسعه یافتگی
توسعه یافتگی فرآیندی است که طی آن باورهای فرهنگی،نهادهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به صورت بنیادی متحول می شوند که نهایتاً منجر به ارتقا سطح رفاه اجتماعی می گردد.بطور کلی توسعه  یعنی رشد و پیشرفت در چهار زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی.در دنیا شاخص رده بندی کشورهای جهان بر اساس این  مولفه ها به سه دسته "توسعه یافته"، "درحال توسعه" و" توسعه نیافته یا جهان سوم" صورت می گیرد.مفهوم کلی توسعه، یعنی زندگی بهتر، بهبود درآمد، کاهش فقر و بیکاری و نابرابری، دگرگونی در ساختارهای نهادی، اقتصادی، اجتماعی، اداری و تفکر مردم یا پیشرفت مستمر یک جامعه به سوی زندگی بهتر. هرچند یکی از معیارهای کمی اندازه گیری توسعه یافتگی کشورها ، میزان درآمد ناخالص ملی است  اما لزوماً  نمی تواند ملاک توسعه یافتگی باشد . به عنوان مثال کشور قطر با وجود  تولید ناخالص ملی بالا  به دلیل  ضعف در   مولفه  های  فرهنگی و آموزشی, آزادی بیان وسیاسی، احترام به حقوق زنان جز کشورهای توسعه یافته محسوب نمی گردد .
یکی از شاخصه های مهم توسعه یافتگی توسعه فرهنگی  است .توسعه فرهنگی به معنای ایجاد تحول و خلق ارزشها، روابط اخلاقی و هنجارهای مناسب است  که از طریق  عقل گرایی و اهمیت دادن به نقش عقل ,  نگاه مثبت به دنیا و امور دنیوی  ,  رویکرد تعاملی با دیگر فرهنگ ها  و باور به آزادی بیان میسر می گردد.
این سئوال مطرح است که چرا  ایران به عنوان  کشوری که در آن سن   امید به زندگی 72 سال، میزان باسوادی 80 درصد و میانگین سال تحصیل حدود 5/7 سال و میزان ثروت در رتبه 18 جهان قرار دارد  رده کشورهای در حال توسعه است .
با مروری به معیارهای توسعه یافتگی کشور , توجه به مقوله توسعه  صرفا در جهت توسعه اقتصادی بوده که  در دوره های مختلف ، این مسئله به خوبی نمایان است. در دوران سازندگی توسعه اقتصادی بر توسعه سیاسی ارجحیت داشت. در دوران اصلاحات توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی پیشی گرفت  . از دیرباز «فرهنگ» و «توسعه فرهنگی» حلقه گمشده توسعه کشور بوده و در بسیاری موارد از فرهنگ سازی غافل مانده‌ایم. برای رونق کتابخوانی، کتابخانه‌های بسیاری ساختیم ولی نتوانستیم به‌‌ همان اندازه فرهنگ مطالعه را در بین مردم جا بیندازیم , نتوانستیم فرهنگ راستگویی و اخلاق مداری که می‌تواند حاصل خواندن کتاب باشد را در کشور زنده کنیم. بعد از پیروزی انقلاب سعی و کوشش بر این بود تا  فرهنگ دینی و اسلامی بر  فرهنگ طاغوتی جایگزین گردد و ارزش های والای دین نظیر کمک به همنوع، اخلاق مداری، انفاق , حق الناس وحلال و حرام ... در زندگی مردم پررنگ تر شود. اما اینکه چرا هر روز اخلاقیات از جامعه  فاصله می گیرد و انواع  فسادهای اخلاقی و مالی در لایه های مختلف جامعه روز به روز رو به در حال افزایش است جای تامل و سئوال دارد. یکی دیگراز نمونه بارز ناهنجاریهای اجتماعی وضعیت اسفناک رانندگی است .این که   «قانون ترافیک»  از بلژیک و اتومبیلهای خارجی وارد خیابانها شده  اما هنوز  فرهنگ رانندگی  و قوانین راهنمایی و رانندگی کشورهای توسعه یافته در رانندگی مردم مشاهده نمی شود بسیار تاسف انگیز است. 
فعالیتهای فرهنگی ( جراید ,رادیو , تلویزیون , سینما, موسیقی و هنرهای نمایشی ) , میراث و رسوم فرهنگی , ارتباطات و مبادلات فرهنگی , پذیرش کنوانسیون ها ی حقوق بشر و نهایتاً وضعیت فرهنگی ( سرمایه انسانی , جمعیت و بهداشت و میزان سلامت , مهاجرت و پناهندگی , شاخص های اقتصادی , امنیت اجتماعی و محیط زیست ) از شاخص های توسعه  فرهنگی  در سازمان یونسکو است .این سازمان بی‌توجهی به هریک از این مؤلفه‌ها را شکست در توسعه یافتگی  تعریف کرده است . شاید زمان آن رسیده باشد که دولت  صرف نظر از نگاه تک بعدی به  مولفه های  اقتصادی  و سیاسی در سیاست های کلی  به  مولفه های فرهنگی نیز نگاه ویژه داشته باشد  . حاصل هویت‌بخشی به فرهنگ ملت ,تقویت نشاط , تعهد  و ارتقای سطح اراده و انگیزه‌ی ملی و نهایتاً توسعه یافتگی خواهد بود.