*کلاس به کلاس
قدم به قدم ، کلاس به کلاس یک چیز تازه .... یکی، قصه گویی اش خوب است یکی خیال پردازی های شاعرانه اش ، یکی پرازشور وهیجان است و دیگر ی خجالتی و سربه زیر ... اما همه شان کودکانی هستند که امروز هم درس می خوانند و هم کار می کنند ... شاید دیدن همین هاست که باعث می شود تا به سراغ اشرف اردشیری برویم از بانیان قاصدکی تا ازاو درباره این انجمن و فعالیت های این مدرسه بپرسیم . اردشیری 14 سالی هست که در حوزه کودکان کار مشغول به فعالیت است .او درباره انجمن قاصدک می گوید این انجمن به عنوان حامی کودکان کار دوسال است که افتتاح شده است و امسال هشتادو سه نفر در مقطع مختلف در این مدرسه حضور دارند او می گوید : بیشترین هدف آموزش این بچه ها در کنار پرورش آنان است آموزش ها ی فوق برنامه ، مانند نقاشی های خلاقانه مهارت های مختلف وهنرهایی مثل موسیقی هم دراینجا تعریف شده اند .
از حرف های اردشیری این طور برمی آید که این تعداد دختر و پسر باهم از شش سالگی تا هجده سالگی تحت پوشش قرار گرفته اند و همه آموزگاران نیز خودشان داوطلب شده اند ، کسانی که یا از بازنشسته های آموزش و پرورش هستند یا از معلمان شاغل که دلشان می خواهد ساعاتی را دراینجا درس بدهند.
اردشیری می گوید : ما تلاش داریم تا درکنار درس های معمول ، مهارت های زندگی و اجتماعی از کنترل خشم گرفته تا دوست یابی و ارتباطات اجتماعی را آموزش دهیم، در کنار کتاب با داستان ها به آن ها زندگی را آموزش دهیم.
البته از نحوه امتحانات بچه ها هم می پرسیم که می گوید: دانش آموزان در پایان هر مقطع تحصیلی به آموزش و پروش معرفی شده و از طریق آنجا از آن ها آزمون و برایشان کارنامه صادر می شود .
*ای کاش بقیه هم بودند
از ایران کیش می پرسیم اردشیری می گوید : خوشبختانه توسط ایران کیش یک کارگاه تولیدی خیاطی هم برای آموزش بچه ها و هم اشتغالزایی آن ها فراهم شده است ازاین گذشته کمک های دیگری هم به ما می شود .
وی با بیان اینکه درگذشته کمک های خرد برای گذران امور مدرسه به قاصدک انجام می شد اقدام ایران کیش برای انجام یک کار ماندگار و همیشگی در مجموعه قاصدک را بی نظیردانست و گفت کارگاه قاصدک یک اتفاق مبارک است
اردشیری می گوید ای کاش سازمان یارارگان خصوصی یا دولتی ، این حرکت ایران کیش را تکرار می کردند و حامی NGO ها می شدند اقدامی که نتیجه نهایی اش به نفع کشورمان است .
*امکانات مرکز حرفه آموزی
او درباره مرکز حرفه آموزی که اکنون موسم افتتاحش رسیده ی گوید : سه ماه است به همت مرکز ایران کیش یک مرکز حرفه آموزی برای کودکان کار در قاصدک راه انداختیم ،کارگاهی که هم هزینه آن و هم هزینه تجهیزاتش توسط ایران کیش فراهم شده است . کارگاهی که در آن تعدادی از بچه های بزرگ این موسسه اکنون شروع به کار کردند تا بتواننند تولیدات شان را به فروش برسانند .
*حرف های شنیدنی مهدی پاکدل
درگوشه این مدرسه و پس از بازدید از کلاس ها با مهدی پاکدل هم کلام می شویم کسی که از حسش درباره موسسه قاصدک می گوید : فوق العاده است دیدن اینگونه مکان ها هم لذت بخش است و هم لازم در اینجا یک حس پر از خنده و انرژی بی پایان کودکی را می بینیم ، احساساتی که به مرور زمان در وجود انسان ها یی که فکر می کنند بزرگ شدند فراموش شده و رنگ باخته است وقتی آدم این محیط و بچه های معصوم و شاد را می بیند به همه آن احساسات دوباره تلنگری می خورد و انسان انرژی می گیرد
ازاو درباره نقش ارگان ها و نهادها در حمایت از اینگونه موسسات و اماکن مثل قاصدک می پرسیم که پاسخ می دهد: جالب است که این اتفاق مردمی رخ داده ولی از آن طرف وقتی می بینیم که برخی مسئولین با این همه سرمایه ريالی به مشکلات اجتماعی توجه نشان نمی دهند نا امید می شویم . اینکه قاصدک با یک سرمایه اندک همه این بچه ها را می تواند به یک مسیر درست و خوب هدایت کند اتفاق بزرگی است . البته قطعا دولت هم فعالیت هایی دراین زمینه می کند ولی این فعالیت ها کم است، آنقدر که مردم خود برای برطرف کردن این کار دست به کار شده اند. امیدوارم که اینگونه خدمت رسانی از طرف نهادها و ارگان ها بیشتر شود
و ازایران کیش سوال می کنیم و اینکه یک شرکت پرداخت در کجای این مسیر و ماجرا قراردارد: این جزو مسئولیت های اجتماعی شرکت ایران کیش است که چنین اقداماتی انجام دهد. در طول مدتی که بااین شرکت، همکاری کرده ام ، دیده ام که چه بی سرو صدا وظایف خودش را دراین حیطه انجام می دهد.
از پاکدل درباره نقش چهره ها دراینگونه موضوعات می پرسیم و اینکه ایا نمی ترسد مورد قضاوت برخی از رسانه ها دراینباره قرار بگیرد ؟که پاسخ می دهد: حضور دراین مراسم ها تا زمانی که شکل ریاکاری پیدا نکند و دردی را دواکند چرا بد باشد ؟ اصلا به شما برچسب هایی مثل ریاکاری هم بزنند اما وقتی خود شما احساس خوبی از اینجا آمدن پیدا کنید و احساس کردید بچه ها با وجود تو لبخند زدند و خوشحال شدند این موضوع چه ایرادی دارد؟ پس همیشه تا کاری از دستمان بر می آید باید آن را انجام دهیم و ترسی هم از قضاوت های زود هنگام نداشته باشیم .