این بگفتم تا خیالتان راحت شود
ناقلان اخبار و کاشفان  فیش های نجومی  پس از عملیات فوق سری بگم بگم  در مورد یکی از مدیران عالی که  نمی خواست نامش فاش شود و از این پس  وی  نامیده می شود  چنین حکایت  می کنند  که  وی در جوابیه قضیه فیش حقوقی خود  به  یکی از خبرنگاران  گفته  : سایر سرفصل های حقوق مزایا در فیش های حقوقی من و همکاران  در گذشته و حال و آینده حکایتی  دارد که اگر یکی یکی برایتان توضیح بدهم دلتان که می سوزد هیچ اگر به شما پیشنهاد بدهند که حاضری یک دست و یک پا نداشته باشی اما مسئولیت کاری و حقوق نجومی  وی  را داشته باشید قبول که نمی کنید هیچ می گویید نوش جانشان  باشد تازه باید مزایای  سختی کار و خسته نباشید و خدا قوت را  هم چوبله بگیرند . و اما قضیه مبلغ ناچیزی که در  سر فصل حقوق و مزایا  با عنوان  اوقات فراغت آقازاده و خانم بالا قید شده همان حق اولاد است که در فیش های حقوقی سایرین وجود دارد و جو سازی سیاسی قبل از انتخابات بیش نیست و به قول معروف این نیز بگذرد . وی با اشاره به اینکه  بنا به عادت دیرینه حاج خانم ها که هر ماه فیش حقوقی حاج آقا ها شون را وارسی می کنند که مبادا دو شلواره شوند,  گزینه حق اوقات فراغت فرزندان جایگزین حق اولاد  شد  تا بدین ترتیب  هم آقا زاده ها و خانم بالا ها  برای اوقات فراغت به اروپا بروند و  هم حاج خانم ها نفسی چاق کند و شاکی نشود که چرا  تو فیش حقوقی حق اولاد  می دهند اما حق ما را  نمی دهند؟ پس حق و حقوق ما چه  می شود و سایر کسورات ...؟!!!
وی در پاسخ به این سئوال که  چطور شد به این جاه و مقام و دولت و مکنت رسیده اید مگر با وجود این همه مدیر متخصص و نخبه قحط الرجال بوده ؟ در حالی که اشک از  حدقه چشمانش بیرون می زد گفت " یادش بخیر  هر چه هست از دعای خیر خانم والده است  مرحومه  یک روز تعریف می کردند پیش از اینکه به دنیا بیایم خواب دیده بودند که نوزادی  در بغل دارد  کاکل زری  که  صورتش در حاله ای از پتو پیچ شده و چون هراسان از خواب می پرد و خواب را تعبیر می کنند  مژده می دهند که پسری بدنیا خواهی آورد به غایت زشت اما بلند اقبال  و پیشانی قشنگ , صاحب منصب و پست و مقام عالی هزاران فرمانبردار زیر دست، بطوری که همگان در حیرتند که آخر چگونه  مدیر شده و نجومی حقوق می گیرد و سایر مزایا....؟!!! 
این بگفتم تا خیالتان راحت شود که انتصاب ما به مقام مدیر عالی  مادرزادی  بوده وپیش از تولد نیز آنرا در مقدرات ما پیشگویی کرده اند  و بیدی نیستیم که با باد  فیش حقوقی بلرزیم و اینجا نشد جای دیگر در خدمت هستیم .  دانش و تجربه و تخصص کیلویی چند؟چه بسا افراد خام خیالی که زور زده از دانشگاههای معتبر با معدل عالی دکتری گرفته و  با وجود  تجربه کافی و دانش مدیریت وافی عمراً بتوانند به پست و مقام ما برسند و تازه باید بروند در گوشه عزلت کشک سابی کنند یا مغزشان را برداشته و فرار کنند  (اصطلاحاً همان فرار مغزها که شما می فرمایید).
به قول صادق خان هدایت:" اگر دارای در جهان یک جو اقبال , باش آسوده و دیگر مکن فکر و خیال . یقین است که تا حالا بوده ای تو در خواب , مگر نمی دونی که بخت بشر هست در جبین , فایده ای ندارد که یمین . از روز ازل در پیشانی هر شخص , بخت و اقبال او گردیده نقش. برو ای پسر عوض کن پیشانیت , تا خوب شود کار و بار و زندگانیت."القصه به قول دهخدا  در روزگاری که  جمعی از گرسنگی می مرده اند و گروهی از سیری می ترکیده اند. معیار فقر و ثروت نه شایستگی انسانی که عوامل دیگری بوده است.و اما در این فقره  سعدی این همه را به قضا و قدر و خواست آسمانی  اینچنین منسوب می کرده:"به نادان چنان روزی رساند/که صد  دانا در آن حیران نماید ."...