دلار باید ۵ هزار تومان باشد
شاید بهتر باشد از گروهی که متقاضیان ارز هستند، شروع کنیم؛ یکی از متقاضیان عمده ارز، صادرکنندگان هستند که عمده صادرات ما امروزه، پتروشیمی‌‌‌ است. صنایع دیگر بسیار کم صادر ‌می‌شوند و سهم اندکی در صادرات دارند. دولت نیز برای صادر کردن نفت و گاز خود به ارز نیاز دارد و یکی دیگر از متقاضیان ارز محسوب ‌می‌شود. البته سهم دولت بیشتر و تعیین‌کننده‌تر است. دولت ‌می‌‌‌ تواند با سیاست‌های خاص خود، قیمت ارز را بالا ببرد، پایین بیاورد یا ثابت نگه دارد. البته گاهی کنترل وضعیت ارز از دست دولت خارج ‌می‌شود، ولی این وضعیت کوتاه‌مدت است و به تحولات هیجانی مانند ناآرا‌می‌هایی که چند هفته گذشته سپری کردیم، منجر خواهد شد. در شرایط ناآرام هرچقدر دولت ارز به بازار تزریق کند نمی‌تواند وضعیت را کنترل کند. البته دولت برنامه‌ریزی و مدیریت ارز به صورت شناور را در دستور کار خود قرار داده است و ‌می‌خواهد ارز به صورت تدریجی افزایش پیدا کند. اما ارز تا کجا باید افزایش پیدا کند؟ در تئوری اقتصادی نرخ ارز تا جایی قابلیت افزایش دارد که کل صادرات با واردات برابر شود. زیرا اگر این اتفاق نیفتد، واردات با نرخ ارزان ارز زیاد خواهد شد و بازار صادرات نیز از رونق ‌می‌افتد؛ اما از سوی دیگر هرچقدر ارز گران شود به صادرات ما کمک خواهد کرد. البته این در شرایطی است که موانع دیگر بر سر راه تجارت و صادرات نباشد. اما متاسفانه موانعی چون تحریم و بوروکراسی بانکی نظم بازار را به هم ‌می‌زند و برنامه‌های دولت را دچار مشکل ‌می‌کند.
 
اگر بخواهیم امروزه ارز را متعادل کنیم، به نحوی که صادرات غیرنفتی با واردات برابر باشد، نرخ آن باید به بیش از 5 هزار تومان افزایش پیدا کند. اما چون دولت از عواقب آن یعنی تورم و نارضایتی عمو‌می‌‌‌ هراس دارد، نمی‌گذارد ارز به سرعت افزایش پیدا کند و این شرایط را حفظ ‌می‌‌‌‌کند. البته تا اندازه‌ای شرایط را حفظ ‌می‌‌‌‌کند که به نقطه بحرانی نرسد. دولت آقای احمدی‌نژاد فشار چندساله‌ای برای پایین نگه داشتن قیمت ارز وارد کرد و به صورت ناگهانی واکنش نشان داد و ارز را به سه برابر قیمت اولیه رساند. دولت کنونی این اشتباه را تکرار نمی‌کند. فکر ‌می‌کنم دولت سعی ‌می‌‌‌‌کند ظرف دو تا سه سال ارز را به نرخ تعادلی برساند. از سوی دیگر باید مشکلات نقل و انتقال در عرصه بین‌المللی حل شود. تا زمانی که شرایط فعلی پابرجاست، دولت نمی‌تواند این کار را انجام دهد. از مشکلات پیش روی اقتصاد ایران محدودیت‌هایی است که امریکا ایجاد کرده و مانع دریافت و پرداخت‌های ایران در عرصه بین‌المللی شده است. در این محدودیت‌های امریکایی کشورهای دیگری نیز به آنها کمک ‌می‌کنند، مانند چین که حساب تجار ایرانی را ‌می‌بندد و وجوهات نفت را به صورت ارز آزاد تحویل نمی‌‌‌‌دهد. این کشور فشار ‌می‌آورد تا به‌جای ارز کالای چینی خریداری شود.
 
به اعتقاد نگارنده دولت در چنین شرایطی پذیرای ریسک تک‌نرخی شدن ارز نیست. تا وقتی که تحریم‌ها برداشته نشده، این کار عاقلانه هم نیست. وقتی ارز تک‌نرخی ‌می‌شود، یعنی خریدار ارز باید به قیمتی که دولت تعیین ‌می‌کند، آن را دریافت کند. اما وقتی ارز خریداری شود و بانک نتواند آن را انتقال دهد، خرید معنایی ندارد. از طرفی افزایش نرخ ارز، اثر تور‌می‌‌‌ نیز دارد. به همین دلیل دولت آهسته و پیوسته در این مسیر قدم بر‌می‌دارد و نمی‌‌‌گذارد ارز به صورت ناگهانی افزایش داشته باشد و به تدریج و سالانه حدود 10 درصد اجازه افزایش نرخ ارز را ‌می‌دهد.
 
البته ارز مبادله‌ای تبعاتی نیز دارد. یکی از مشکلات ارز مبادله‌ای وجود رانت در آن است. در ارز مبادله‌ای حداقل 20 درصد رانت وجود دارد. به دلیل فسادی که در دستگاه دولتی موجود است، چنانچه کسی آشنایی در سیستم داشته باشد، ‌می‌تواند کار خود را پیش ببرد؛ اقتصاد ما عملا رفاقتی است.
 
در حال حاضر قیمت ارز افزایش چشمگیری دارد و انتظار ‌می‌‌‌‌رود که در یک تا دو ماه آینده، کاهش پیدا کند. البته با نزدیک شدن به ایام عید تقاضای ارز افزایش پیدا ‌می‌کند، اما اگر آرامش در جامعه حاکم شود، ولو اینکه تقاضا افزایش پیدا کند، دولت آن‌قدر منابع ارزی دارد که ارز کافی به بازار عرضه کند و نیاز متقاضیان برآورده شود. دولت از نظر تامین ارز مورد نیاز مشکلی ندارد. اما در ناآرا‌می‌ها هیچ‌کس نمی‌داند نرخ منطقی ارز چقدر است. عده‌ای هم ارز ‌می‌خرند تا ارزش پولشان را حفظ کنند و از ارز به عنوان کالای سرمایه‌ای استفاده کنند.
 
در نهایت قطعا ثبات ارز، تک‌نرخی شدن ارز و تغییرات کم و محدود آن به نفع اقتصاد، تولید و تجارت است. زیرا فعالان اقتصادی بهتر ‌می‌توانند شرایط را پیش‌بینی کنند و بدانند چه زمانی چه مقدار ارز خریداری کنند و چه زمانی بفروشند. اگر این انتظار به وجود آید که ارز تغییرات چشمگیری خواهد داشت، سرمایه‌گذار دست نگه ‌می‌دارد و فعالیت را متوقف ‌می‌‌‌‌کند. در این شرایط سرمایه‌گذاری متوقف ‌می‌‌‌‌شود، سودآوری تحت تاثیر قرار ‌می‌گیرد و در نهایت سرمایه‌گذار ریسک ‌می‌‌‌‌کند و نمی‌داند که پیش‌بینی درست است یا خیر. اگر نرخ ارز ثابت باشد یا حتی تک‌نرخی شود، پیش‌بینی بازار برای تجار و تولیدکنندگان آسان‌تر است. در این شرایط ‌می‌‌‌‌توانند برنامه‌ریزی کنند و با حداقل سرمایه حداکثر کار را انجام دهند. اما در شرایط تغییر نرخ ارز فساد زیادی سراسر اقتصاد را آلوده و همه را درگیر ‌می‌کند و در نهایت بحران‌های پی‌درپی اقتصاد را فلج ‌می‌‌‌‌کند./ آینده نگر