عوامل پیدایش اقتصاد سایه
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازارهای مالی(ایستانیوز)،این وزارتخانه که پیش از این گزارشی درباره رابطه نرخ بی‌کاری و اقتصاد زیرزمینی ارائه کرده بود و در آن گزارش از اندازه اقتصاد زیرزمینی در سال ٩٤ خبر داده بود، اما اکنون در جدیدترین گزارش خود تأکید کرده است: اقتصاد زیرزمینی در دوره ٥٣ تا ٩٢ دارای روند افزایشی بوده است. این وزارتخانه پیش از این تأکید کرده بود اندازه اقتصاد زیرزمینی در سال ٩٤ به ٣٦,٥ درصد رسیده است.
 
گزارش تازه وزارت اقتصاد حاکی از آن است که فرازونشیب‌های اقتصاد زیرزمینی در نیمه اول شدت کمتری داشته، اما در دو دهه اخیر روندی کاملا صعودی داشته است؛ به‌طوری‌که اندازه آن از هفت درصد تولید ناخالص داخلی در سال ٥٣ شروع شده و به ٢٠ درصد در سال ٧٢ رسیده و در سال ٩٢ تا ٣٨,٥ درصد افزایش یافته است.
 
زنگ هشدار اقتصاد زیرزمینی در حالی در اقتصاد ایران به صدا درآمده که حجم اقتصاد زیرزمینی در کشورهای دنیا کاهش یافته است. نتایج مطالعات در ٣١ کشور اروپایی نشان می‌دهد متوسط اندازه اقتصاد سایه، از ٢٠ درصد در سال ٢٠٠٣ به ١٥,٧درصد در سال ٢٠١٤ کاهش یافته است. همچنین اندازه اقتصاد سایه در سال ٢٠١٤ برای کشورهای ترکیه، نروژ و سوئد به ترتیب ٢٧، ١٣ و ٦.٩ درصد است.
 
وزارت اقتصاد همچنین در این گزارش، ضمن بررسی تأثیر حجم اقتصاد زیرزمینی بر درآمدهای مالیاتی و رشد اقتصادی ایران، عوامل به‌وجودآورنده و تشدیدکننده اقتصاد پنهان را تحلیل کرده و در پایان این نتیجه‌گیری را کرده است که با توجه به این موارد، احتمال گسترش نگران‌کننده اقتصاد پنهان در اقتصاد ایران وجود دارد.
 
‌عوامل پیدایش اقتصاد سایه
 
مطالعات انجام‌شده نشان می‌دهد حجم اقتصاد پنهان در ایران بالا بوده و عواملی مانند مالیات‌ها، حجم و کیفیت قوانین و مقررات و عملکرد اقتصاد رسمی از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر آن هستند. نتایج حاصله نشان می‌دهد که اقتصاد پنهان حجم بالایی از اقتصاد کشور را به خود اختصاص داده و در دوره زمانی مطالعه‌شده، روند رو‌به‌رشدی داشته است. این در حالی است که اقتصاد پنهان در بلند‌مدت تأثیر منفی معناداری بر درآمدهای مالیاتی دارد، اما بین اقتصاد پنهان و رشد اقتصادی رابطه معناداری وجود ندارد.نتایج حاصل از این بررسی‌ها نشان می‌دهد بار مالیاتی مستقیم، بار مالیات و بار مقررات و پایبندی به پرداخت مالیات، از مهم‌ترین عوامل گسترش فعالیت‌های زیرزمینی هستند و سایر عوامل اثر معنا‌داری بر اقتصاد زیرزمینی نداشته‌اند.
 
این در حالی است که افزایش مالیات‌های مستقیم و غیرمستقیم، افزایش سهم امنیت اجتماعی، شدت‌یافتن مقررات مربوط به کار، کیفیت پایین نهادهای دولتی، روحیه مالیاتی پایین، بی‌کاری بالا و تولید ناخالص پایین، انگیزه فعالیت در اقتصاد سایه را افزایش می‌دهد. علاوه بر این، بار مالیاتی، حجم دولت و محدودیت‌های تجاری، عوامل اصلی پیدایش اقتصاد پنهان در ایران هستند؛ در‌حالی‌که درآمد سرانه اثر معناداری در پیدایش آن ندارد. همچنین رشد بار مالیات کل، حجم اقتصاد پنهان را کاهش می‌دهد. در مجموع اثر نهایی متغیر بار مالیاتی بر اندازه اقتصاد پنهان، مثبت و معنادار است. از سوی دیگر، بیشترین تأثیر اقتصاد زیرزمینی بر بازار پول است و از بین علت‌های پیدایش اقتصاد زیرزمینی، شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی (تورم) بیشترین اثر مثبت بر اقتصاد زیرزمینی را دارد. بعد از آن، اما بار مالیاتی مستقیم، شاخص بازبودن تجاری، اندازه دولت و نرخ بی‌کاری به ترتیب بیشترین اثر را بر اقتصاد زیرزمینی دارند.
 
‌ تأثیر اقتصاد زیرزمینی بر درآمدهای مالیاتی و رشد اقتصادی
 
در این گزارش، تأثیر اقتصاد زیرزمینی بر شاخص‌های اقتصادی مانند درآمدهای مالیاتی و رشد اقتصادی نیز بررسی شده است. براین‌اساس، ایجاد تغییرات در پارامترهای سیاست‌گذاری و کیفیت نهاده‌های دولتی که منجر به افزایش اندازه نسبی اقتصاد پنهان می‌شود، در نهایت به کاهش نرخ رشد اقتصادی می‌انجامد. افزایش حجم فعالیت‌های اقتصاد پنهان از طریق کاهش دسترسی به خدمات بخش عمومی، منجر به کاهش رشد اقتصادی می‌شود. اقتصاد پنهان علاوه بر تأثیر بر رشد اقتصادی، بر بخش‌های اقتصادی نیز تأثیرگذار است. هرچه بخش اقتصاد پنهان گسترده‌تر شود، منابع دریافت مالیات کاسته شده و درآمدهای مالیاتی دولت تقلیل می‌یابد. همچنین گسترش اقتصاد پنهان تأثیر نامناسبی بر برنامه‌ریزی‌ها و سیاست‌گذاری‌های اقتصادی دارد. افزایش اقتصاد پنهان، درآمدهای مالیاتی را به‌عنوان اصلی‌ترین منبع تأمین مالی هزینه‌ها و مخارج دولت (اندازه دولت) کاهش می‌دهد که به نوبه خود اثر منفی بر نرخ رشد اقتصادی می‌گذارد.
 
بررسی و تحلیل عوامل به‌وجودآورنده و تشدیدکننده اقتصاد پنهان، نشان‌دهنده احتمال گسترش نگران‌کننده اقتصاد پنهان در اقتصاد ایران است. در این میان، رکود طولانی و کاهش درآمد سرانه واقعی از دیگر عوامل تشدیدکننده اقتصاد سایه است. بر‌این‌اساس، میانگین رشد اقتصادی سال‌های ٨٧ تا ٩٣ برابر با یک درصد بوده که به میزان درخور توجهی پایین‌تر از میانگین بلندمدت است. این رکود در سال‌های ٩١ به بعد عمیق‌تر شده است؛ به‌طوری‌که میانگین رشد اقتصادی سال‌های ٩١ تا ٩٣ برابر با منفی ١,٩ درصد بوده است. رکود طولانی و کاهش مستمر درآمد سرانه واقعی، انگیزه ورود به بخش غیررسمی و فعالیت‌های غیرقانونی را در جامعه افزایش می‌دهد. در این بین، شاخص بازبودن اقتصاد، نرخ تورم، نرخ بی‌کاری و حجم دولت به ترتیب وزن بالاتر و اهمیت بیشتری از نظر تأثیرگذاری بر اقتصاد زیرزمینی دارند.
 
تولید ناخالص داخلی اثر معناداری بردرآمد مالیاتی دارد. همچنین بی‌کاری و حجم اقتصاد زیرزمینی با یک وقفه تأثیر معناداری بر درآمدهای مالیاتی دارند. علاوه‌بر این، تورم، سرمایه‌گذاری و درجه بازبودن اقتصاد تأثیر مثبت و معناداری روی رشد اقتصادی دارد؛ یعنی هرگونه تغییر در این متغیرها رشد اقتصادی را در راستای مثبت تغییر می‌دهد اما اقتصاد زیرزمینی هیچ‌گونه ارتباط معناداری با رشد اقتصادی ندارد. تغییر در حجم اقتصاد زیرزمینی درآمدهای مالیاتی را در جهت عکس تغییر می‌دهد اما در بلندمدت ارتباط معناداری بین اقتصاد پنهان و رشد اقتصادی وجود ندارد.