ایستانیوز:زمزمه ارز تکنرخی و قرار بانکها برای کاهش سود سپردههای بلندمدت و کوتاهمدت به ۱۵ و ۱۰ درصد، فضای اقتصادی را کمی ملتهب کرده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازارهای مالی(ایستانیوز)، فعالان بازار از سودای گرانی ارزهایی چون دلار و یورو حکایت میکنند و بهنظر میرسد که عرضه و تقاضا در این بازار حسابی به هم ریخته است. در یک طرف سپردهگذارانی قرار دارند که برای جبران کاهش سودهای بانکی، چارهای جز رفتن به بازار ارز یا مسکن ندارند و در طرف دیگر با خرید دلار هر چه بیشتر، فعالان از آشفتگی این بازار و صعود بیپروای قیمت این ارز خبر میدهند. با همه اینها، ارز باید تکنرخی شود؛ این وعده مدتهاست که از سوی مسئولان دولتی مطرح میشود، اما اظهارنظرات مختلفی در اینباره مطرح است و به اعتقاد بسیاری از کارشناسان اقتصادی، هنوز فضای اقتصادی ایران اجازه تکنرخیشدن ارز را نمیدهد.
به گزارش ایستانیوز به نقل از آرمان ، جمشید پژویان، کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه در مورد کاهش سود بانکی و تاثیر آن بر دیگر بازارها می گوید:« در صورتی که کاهش سود سپرده در حدی باشد که سپردهها از بانکها خارج شوند، بیشتر بر بازار ارز تاثیر گذار است و منجر به خروج آن از کشور می شود.»
با توجه به اینکه بانک مرکزی به بانکها اعلام کرده سود سپرده های خود را کاهش دهند، بهنظر شما این کاهش سود چه تاثیری بر بازارهای دیگر مانند دلار، طلا و بورس خواهد داشت؟
تصور نمی کنم کاهش سود بانکی تاثیر زیادی بر بازار بورس داشته باشد، چرا که شرایط اقتصادی کشور در حال حاضر شرایط پررونقی نیست. ایجاد تحول در بازار بورس کاملا به شرایط اقتصادی پر رونق و همین طور رشد اقتصادی بالا نیاز دارد و شرایط اقتصادی پررونق است که باعث می شود تولید نیازمند سرمایه شود. بدیهی است در شرایط پررونق اقتصادی سرمایه های بیشتری جذب خواهد شد، اما در صورتی که کاهش سود سپرده در حدی باشد که سپردهها از بانکها خارج شوند، بیشتر بر بازار ارز تاثیر گذار است و منجر به خروج آن از کشور می شود. هر نرخی که مربوط به نرخ سود یا بهره باشد در بازار مربوط به آن تعیین می شود و در هیچجای دنیا بهصورت دستوری توسط بانک مرکزی یا شورای پول و اعتبار تعیین نمی شود، چرا که این نرخ بازار مختص به خود را دارد و عرضه و تقاضای پول است که این نرخ را تعیین می کند. اگر این نرخ سود و بهره دستکاری شود، قطعا هم در بازار آن، هم در رابطه با منابع بانکی و هم در مجموع برای اعتبارات سرمایهگذاری، اختلال ایجاد می کند. نمی دانم چرا این تفکر در بین برخی از افراد از مجلس گرفته تا دولتیان وجود دارد که تصور می کنند باید این نرخ سود را بهصورت دستوری تعیین کنند. آیا اقتصاددانانی وجود ندارند که به آنها بگویند این نرخ چگونه تعیین می شود و این نرخ را نمیتوان دستوری تعیین کرد؟ تعیین نرخ دستوری برخلاف تمایل سپردهگذاران و اعتبارگیرندگان است و همین موضوع باعث خواهد شد تعادل بازار برهم بخورد. قطعا بانکها بهطور داوطلبانه و بدون گرفتن علائم از دریافتکنندگان وام سود این سپردهها را افزایش نمی دهند. بنابراین اگر افزایشی در سود سپردهها وجود دارد بهدلیل خواسته وام گیرندگان است که بانکها را مجبور می کند برای کسب منابع بیشتر نرخ سود سپردهها را افزایش دهند، ولی نباید این موضوع را فراموش کرد که ما همچنان نباید در مورد نرخ تورمی که اکنون صحبت می شود و نسبت به گذشته کاهش یافته، مطمئن باشیم. این نرخ تورم می تواند با هر شوک یا حرکتی جهشی رو به بالا داشته باشد و مجددا نرخ های سود بانکی را بسیار کم یا حتی منفی کند. به همین دلیل است که تصور می کنم سیاست دستوری کاهش نرخ سود اشتباه است و این موضوع باید به بازار پول واگذار شود تا خود بازار پول این نرخ را تعیین کند.
درمورد ضرورت تکنرخیشدن ارز توضیح بفرمایید؟
بدون شک در صورتی که ارز تکنرخی شود بهنفع اقتصاد خواهد بود و هر بازاری که در آن کالا دارای دو قیمت یا بیشتر باشد بدون شک در آن اختلال و فساد ایجاد می شود. چندنرخیشدن ارز نیز همین نتیجه را خواهد داشت و در طول زمان با اختلال و فساد مواجه می شود. در صورت پایدار بودن نرخ ارز قطعا تکنرخیشدن آن اثرات مثبتی بر اقتصاد خواهد داشت و در ابتدا باید زیرساخت های آن فراهم شود.
چه پیش شرطها و زیرساخت هایی برای تکنرخیشدن ارز لازم است و کاهش سود بانکی چقدر در این زمینه تاثیر گذار است؟
در صورتی که کاهش سود بانکی تاثیری بر نرخ ارز داشته باشد باعث افزایش آن در بازار آزار خواهد شد، ولی تاثیری بر کاهش آن نخواهد داشت و در واقع تاثیر کاهش نرخ سود بر نرخ ارز نتیجه معکوس دارد. از پیش شرط های لازم برای تکنرخیشدن ارز ثبات در بازار ارز است، یعنی بانک مرکزی این توانایی را داشته باشد در شرایطی که نوسان ایجاد می شود در این بازار دخالت و آن را کنترل کند. این موضوع به این دلیل است که در کشور ما بزرگترین عرضهکننده و متقاضی ارز خود دولت و بانک مرکزی است، در نتیجه بخش کمی از ارز توسط بخش خصوصی و صادرات غیرنفتی وارد بازار می شود. می توان گفت بخش بسیاری از ارز مربوط به فروش محصولات پتروشیمی و مشتقات نفتی است که این موارد نیز کم و بیش در اختیار دولت است و کنترل آنها توسط بانک مرکزی انجام می شود. حجم و مقدار سهم بخش خصوصی در بازار ارز بسیار کمتر از آن است که آنها بتوانند تاثیر عمدهای در تعیین نرخ ارز داشته باشند. بانک مرکزی در صورتی که دارای ذخایر و امکانات کافی باشد، می تواند بزرگترین تاثیر را در بازار ارز داشته باشد.