RSS
امروز جمعه ، ۳۱ فروردین ۱۴۰۳
آخرین اخبار

طلا بازهم گران شد

تزریق ۲۰۳ همتی پول به بانک ها

سه خبر خوب برای تولید کنندگان

تولید، شرط اقتصادی مقاوم در برابر تکانه‌ها

اولین جلسه شورایعالی بیمه در سال ۱۴۰۳ برگزار شد

یارانه دهک های چهارم تا نهم واریز شد

چاپ ایران چک ۵۰۰ هزار تومانی تکذیب شد

«دستورالعمل اعتبار اسنادی داخلی‏-ریالی» به شبکه بانکی ابلاغ شد

زمان حراج بعدی شمش طلا اعلام شد

اهتمام بانک کشاورزی به حمایت از زنجیره های تامین، با ارائه پلتفرم ها و ابزارهای مالی تعهدی

رمز موفقیت بیمه ما در ۱۴۰۲

چگونه از موبایل به جای کارت بانکی استفاده کنیم؟

تأیید بیمه مرکزی نسبت به افزایش سرمایه‌ی بیمه دی

شاخص فلاکت رکورد ۱۰ ساله را شکست

بازی باخت- باخت سرخابی‌ها با بانک ها

ایران چک های ۵۰۰ هزار تومانی می آیند؟

استقراض بیشتر دولت از بانک مرکزی

مبلغ وام فرزندآوری ۱۴۰۳ اعلام شد

شرایط جدید ضامن وام ازدواج چیست؟

بیت کوین دو برابر طلا کمیاب می‌شود

برات الکترونیکی به زودی رونمایی می شود

فولاد در بن بست نیما

سیاست معیوب کنترل تورم

همسایه های بدهکار

ثبت نام سهامداران در «سجام» از ۴۶ میلیون نفر عبور کرد

مارپیج قیمت-دستمزد چه بلایی بر سر اقتصاد دنیا می آورد؟

رکود تورمی در انتظار اقتصاد دنیا

۱۰:۲۸ - ۱۴۰۱/۴/۸کد خبر: 337843
ایستانیوز:ایده مارپیچ قیمت-دستمزد به اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ برمی گردد، زمانی که در بیشتر کشورها تورم بالا بود و در نتیجه رشد دستمزدها هم رقم خورد و این دو ترکیب از یکدیگر تغذیه می کردند. ایده این نظریه این است که در یک محیط با تورم بالاتر، کارمندان اساسا قدرت چانه زنی بیشتری خواهند داشت و دستمزدهای بیشتری را طلب خواهند کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازارهای مالی(ایستانیوز)،اقتصاد جهانی مسیر سختی را پشت سر گذاشته است. همه گیری وجود داشت، فشار بر زنجیره تامین از این همه گیری ظاهر شد و بعد هم حمله روسیه به اوکراین رخ داد. بسیاری از کشورهای توسعه یافته اکنون تورمی دارند که برای یک یا دو نسل دیده نشده بود و رشد اقتصادی شان هم کاهش یافته است.
 
در این قسمت رادیو داووس، گرگوری داکو، اقتصاددان ارشد در EY-Parthenon و بازوی مشاوره استراتژی جهانی در Ernst & Young با مجمع جهانی اقتصاد گفتگویی در مورد کندی اقتصاد،‌ تورم، نسبت بدهی های جهانی و چیزی که همه سیاستگذاران می خواهند از آن اجتناب کنند، یعنی رکود تورمی، صحبت کرده است.
 
*مجمع جهانی اقتصاد: از دیدگاه شما کدام موضوع اقتصادی در حال حاضر به اندازه کافی مورد توجه قرار نمی گیرد؟
 
گرگوری داکو: من فکر می کنم موضوعی که بیش از همه مورد توجه قرار گرفته، تورم است و به درستی هم چنین اتفاقی رخ داده است، چرا که یک نگرانی کلیدی برای فعالیت های اقتصادی جهانی و به طور کلی برای فعالیت های جهانی است. اما به اعتقاد من، یکی از مسایلی که شاید از نظرات خطرات احتمالی برای فعالیت های اقتصادی جهانی دست کم گرفته شده است، ناامنی غذایی است. بعد از جنگ در اوکراین، اختلالات قابل توجهی در جریانات مواد غذایی در سراسر جهان رخ داد که همچنان ادامه دارد. مجموعه ای تحریم ها، ترکیب تنش های تجاری، شرایط بد آب و هوایی، محصولات کشاورزی را تحت تاثیر قرار داده و بر قیمت مواد غذایی تاثیر گذاشته است. از همین رو شاهد بودیم که در چند ماه گذشته قیمت مواد غذایی به بالاترین حد خود رسیده است.
 
*نسخه های مختلفی از ریاضت اقتصادی توسط دولت ها در سراسر جهان ارائه شده است، با توجه به افزایش فشارهای تورمی، این می تواند به چه مسایلی منجر شود؟
 
یکی از جنبه های کلیدی بهبود کووید این بود که دولت ها در سراسر جهان برنامه های محرک بزرگی را برای جلوگیری از تاثیر اولیه بحران کووید به اجرا گذشتند، جایی که توقف ناگهانی تقاضا و عرضه داشتیم و هجوم گسترده محرک های دولتی باعث بهبود سریع اقتصاد های سراسر جهان شد. ایالات متحده یک مثال خوب در این زمینه است. تصویب بسته اقدامات محرک مالی به اقتصاد این کشور اجازه داد تا به سرعت از آنچه یکی از مهم ترین شوک های اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم بود، بهبود یابد.
 
*دستمزدهای واقعی تحت فشار است. مارپیچ قیمت دستمزدها به کجا می رسد؟ آیا ما واقعا در معرض قرار گرفتن رکود تورمی هستیم؟
 
ایده مارپیچ قیمت-دستمزد به اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 برمی گردد، زمانی که در بیشتر کشورها تورم بالا بود و در نتیجه رشد دستمزدها هم رقم خورد و این دو ترکیب از یکدیگر تغذیه می کردند. ایده این نظریه این است که در یک محیط با تورم بالاتر، کارمندان اساسا قدرت چانه زنی بیشتری خواهند داشت و دستمزدهای بیشتری را طلب خواهند کرد.
 
شرکت هایی که با این درخواست ها مواجه می شوند، اساسا هزینه های اضافی را قبول اما آن را منتقل می کنند و بنابراین دوباره باعث افزایش قیمت ها می شوند. در این شرایط، مصرف کنندگان کمتر هزینه می کنند، چرا که هزینه های زندگی همچنان بالاست و وقتی رشد دستمزد با تورم تنظیم می شود، در واقع ارزش آن کاهش یافته است. در این شرایط خانواده ها کمتر هزینه می کنند، کسب و کارها کمتر قادر به سرمایه گذاری و استخدام هستند، پس کاهش طبیعی در فعالیت های اقتصادی، منجر به رشد کندتر، رشد بهره وری کمتر و کاهش استانداردهای زندگی می شود.
 
این وضعیت، اصولا وضعیتی است که دولت ها و مقامات و بانک های مرکزی همیشه می خواهند از آن دوری کنند. آنها می خواهند از این نوع محیط که به اصطلاح به آن رکود تورمی گفته می شود، یعنی تورم در جبهه مصرف کننده وجود دارد و در جبهه رشد دستمزدها بالاست و فعالیت اقتصادی کاهش یافته، اجتناب کنند.

خبرهای مرتبط:



» ارسال نظر
نام:
آدرس ایمیل:
متن: *