RSS
امروز پنج شنبه ، ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
آخرین اخبار

ثبت نام وام مستاجران چگونه است؟

فروش بیشتر برای فروشندگان، بازگشت وجه برای خریداران از طریق "طرح ماندگار" بانک رفاه کارگران

پیام مدیرعامل بیمه تجارت‌نو به مناسبت سالروز تاسیس شرکت

امضاء تفاهم‌نامه همکاری بانک مسکن و بیمه مرکزی

معاملات بورس از مالیات بر عایدی سرمایه معاف شد

غافلگیرکننده؛ مدیریت پرسپولیس به شهرداری تهران رسید

تشریح برنامه راهبردی بیمه ایران

آیا تابستان ۱۴۰۳ با شوک تورمی آغاز می‌شود؟

طرح «زوج و فرد» حذف شد؟

سناریو‌های پیش‌روی مستاجران در سال ۱۴۰۳

قیمت‌ جهانی غذا در سال ۲۰۲۴ به پایین ترین حد می رسد

جهان ثروتمند ۵۰۰ میلیارد دلار «بدهی اخلاقی» به کشورهای فقیر دارد

فعلاً بازار سهام توان آغاز روند صعودی ندارد

روزگار سخت حقوق بگیران

این حساب ها تجاری محسوب می شود

یورو رکورد زد

پرویزیان از بانک پارسیان خداحافظی کرد/ جواد شکرخواه سرپرست شد

عرضه صکوک مرابحه ۲۰۰ میلیارد تومانی

فصل شگفت‌انگیز بیمه‌های مسئولیت بیمه پارسیان با تسهیلات و طرح‌های متنوع

دستور دادستانی لرستان درباره رفع توقیف وسایل نقلیه فاقد بیمه شخص ثالث

افزایش دوبرابری سقف تراکنش غیرحضوری در شبکه بانکی

آغاز پذیره‌نویسی چهارمین صندوق سرمایه‌گذاری املاک و مستغلات

تأخیر بانک مرکزی در تأمین ارز دارو محرز است

دهن‌کجی به اصول معماری از سوی بانک‌های تجارت و ملت

کم‌ اثرترین کار رئیس کل بانک مرکزی

بانک مرکزی ناتوان و اسب سرکش دلار

۱۶:۳۲ - ۱۴۰۱/۳/۲۵کد خبر: 336556
ایستانیوز:به گفته یک کارشناس ارزی، بازار ارز مستقل از سایر بازارهای کشور نیست و بنابراین باید در سبد بقیه بخش‌های اقتصادی تعریف کرد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازارهای مالی(ایستانیوز)، ما هم‌اکنون اقتصادی داریم که تورم بیش از ۴۰ درصدی دارد و به همین دلیل است که افزایش‌های خیره‌کننده قیمت در سایر بازارها در بازار ارز نیز داده می‌شود.
 
اینکه تصور کنیم با وجود چنین تورمی می‌توان جلوی رشد قیمت ارز را گرفت یک تصور نادرست است و حتی اگر سیاستگذار بخواهد با اقداماتی ارز را وارد مسیر کاهش قیمت کند آسیب‌های بعدی ناشی از آن و هزینه‌هایی که اقتصاد باید بپردازد قابل چشم‌پوشی نخواهد بود.
 
بنابراین باید بپذیریم با وجود تورم بالای ۴۰ درصدی هر تمهیدی برای مهار رشد قیمت ارز خروجی مثبتی نخواهد داشت.
 
میثم رادپور در گفت‌وگو با جهان‌صنعت گفت: مساله‌ای که از گذشته تا به امروز در اقتصاد ایران مطرح بوده این است که بانک مرکزی در واکنش به تحولات بازار ارز و رشد قیمت‌ها در این بازار باید دست به کار شود و با اقداماتی جلوی تداوم رشد قیمت‌ها را بگیرد. با توجه به انتظاراتی که در این خصوص شکل می‌گیرد در واکنش به جهش قیمت‌ها در بازار ارز نه تنها بانک مرکزی بلکه نهادهای امنیتی نیز فعال می‌شوند. تمامی این اقدامات اما تنها با هدف مقید کردن بازار و محدود کردن کنش‌ها و واکنش‌های معامله‌گران ارزی است. دستگیری دلالان و واسطه‌گران و تزریق مسکن‌های موقتی به بازار از جمله این قیود محدود‌کننده است که هیچ‌گاه هدف اصلی بانک مرکزی برای برقراری ثبات در بازار ارز را محقق نکرده است.
 
وی ادامه داد: واقعیت این است که بانک مرکزی جز برخوردهای پلیسی قادر نیست اقدام دیگری برای بازگرداندن ثبات قیمتی به بازار ارز انجام دهد. در اقتصادی که تحت تحریم قرار دارد، جایگاهی در نظام پولی بین‌المللی ندارد و جابه‌جایی پول با دشواری‌های زیادی همراه است چگونه می‌توان جلوی فعالیت دلال‌ها و واسطه‌گران را گرفت و انتظار داشت با قیود محدود‌کننده جلوی افزایش قیمت ارز را گرفت؟
 
رادپور تصریح کرد: ما این روزها می‌بینیم که فاصله قیمت خرید و فروش ارز در بازار تهران به شدت بالا رفته است. با این حال به دلیل محدودیت‌هایی که از سال‌ها پیش بانک مرکزی بر بازار ارز اعمال کرده امکان خرید و فروش ارز از طریق صرافی‌ها جز در موارد خاص و با ارائه مدارک سفر وجود ندارد. بنابراین سوال این است که چرا بانک مرکزی قادر به بهبود شرایط بازار ارز نیست؟
 
باید بپذیریم که نه بانک مرکزی فعلی بانک مرکزی سابق است و نه اقتصاد کشورمان همان اقتصاد سابق. سال‌ها قبل موازنه پرداخت‌ها در کشور مثبت بود و ذخایر ارزی کشور نیز مناسب بود. اما در حال حاضر به دلیل تحریم‌ها فروش نفت کم شده، کاسبی‌ها کم شده و اینها موجب شده که قادر نباشیم با فروش نفت و کالاها و خدمات موازنه پرداخت‌های کشور را مثبت کنیم.
 
این کارشناس ارزی تاکید کرد: در سال‌های اخیر و به واسطه کاهش ذخایر ارزی بانک مرکزی و کاهش توان سیاستگذار برای عرضه ارز به بازار، سامانه نیما با هدف بازگشت ارزهای صادراتی به چرخه اقتصادی راه‌اندازی شد. اما تعیین نرخی پایین‌تر از نرخ بازار در سامانه نیما بسیاری از کسب‌و‌کارها و صادرکنندگان را نسبت به بازگشت ارز به چرخه اقتصادی بی‌میل کرده است. این در حالی است که این فعالان برای تامین سرمایه در گردش و تامین ارز مورد نیاز وارداتی خود راهی جز بازگشت ارز به کشور ندارند.
 
رادپور افزود: با توجه به ناتوانی بانک مرکزی در سال‌های گذشته برای بازگشت ثبات به بازار ارز همه اقدامات صورت‌گرفته از جنس اقدامات محدودکننده بوده است. در حقیقت چون بانک مرکزی نمی‌تواند تقاضای بازار را تامین کند جلوی بازار را می‌گیرد. اما جلوگیری بانک مرکزی از فعالیت طبیعی بازار موجب شده که بسیاری از کاسبی‌ها تعطیل شوند، بسیاری تهدید شوند، بسیاری راهی زندان شوند و حتی عده‌ای اعدام شوند. از آنجا که فضای سرمایه‌گذاری و محیط کسب‌و‌کار در کشور شرایط مناسبی ندارد چنین اقداماتی موجب تشدید شرایط فعلی نیز خواهد شد.
 
به باور وی، همه انتظار دارند بانک مرکزی دست به کاری بزند اما واقعیت این است که این نهاد اراده‌ای برای بهبود شرایط بازار ارز ندارد. برای مثال در ابتدای سال ۹۷ معاون اول رییس‌جمهور نرخ دلار را ۴۲۰۰ تومان اعلام کرد و گفت که همه معاملات باید بر اساس این نرخ انجام گیرد. اما نتیجه این سیاست تخصیص ارز به عده‌ای خاص و انتشار لیست این افراد و برخوردهای قضایی با آنها بود.
 
رادپور در ادامه پیش‌بینی خود از وضعیت قیمت‌ها در بازار ارز را اعلام کرد و گفت: واقعیت این است که تورم محرک رشد دلار در کشور است به طوری که در هر دوره‌ای که دلار جهش قیمت داشته تورم نیز تشدید شده است. زمانی که جهش قیمت ارز اتفاق می‌افتد قیمت کالاهای وارداتی نیز بالا می‌رود و اقتصاد زیر آوار تورم ناشی از این مساله نیز می‌رود. در اقتصاد ایران موتورهای تورمی همواره در حال کار هستند و با تکیه بر نظریه برابری قدرت خرید یا (PPP) به اندازه اختلاف تورم داخلی با تورم خارجی باید قیمت دلار رشد کند. برای مثال در حال حاضر که تورم داخلی ۴۰ درصدی و تورم امریکا تقریبا ۸ درصد است، باید به اندازه اختلاف این دو یعنی ۳۲ درصد قیمت دلار رشد کند.
 
این کارشناس ارزی ادامه داد: ارز نیز مانند سایر کالاها و خدمات در معرض فشارهای تورمی قرار دارد و با افزایش قیمت همراه می‌شود. طبق آمارهای بانک مرکزی در ۲ سال گذشته بیش از ۱۰۰ درصد افزایش بهای سبد مصرفی خانوار را داشته‌ایم، آیا در این شرایط می‌توان انتظار تثبیت قیمت دلار را داشت؟ روشن است که دلار نیز خود را با سایر قیمت‌ها در بازار تطبیق می‌دهد و اگر تغییری در نرخ آن ایجاد نشود به این معناست که بانک مرکزی در حال سرکوب نرخ آن است که این نیز تبعات و آسیب‌های زیادی به فعالان و کسب‌و‌کارها وارد می‌کند.
 
 
 

خبرهای مرتبط:



» ارسال نظر
نام:
آدرس ایمیل:
متن: *