ایستانیوز:دولت ارادهای برای مطالعه در بخش مسکن ندارد تا این معضل را بتواند حل کند. در کل بدنه دولت تنها یک معاونت در وزارت مسکن وجود دارد و کل دولت حتی در وزارت اقتصاد و دارایی جایی برای مطالعه مسکن ندارد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازارهای مالی(ایستانیوز)؛آنچه درباره آمارهای منتشرشده در حوزه مسکن میتوان گفت این است که با مرور آمار یک، دو یا چند ماه نمیتوانیم تحولات بازار مسکن در ایران را ارزیابی یا پیشبینی کنیم که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. تحولات بازار مسکن به اقتصاد کلان مرتبط است و بردارهای زیادی در این مسیر اثرگذار است. حتی بعد از دوره کرونا، بردارهای اقتصادی در بازار مسکن دخیل نبود، همه مشاغل در کشور راکد بود، کارگاهها در رکود بود اما مسکن حدود 6 الی 7 درصد رشد داشت. شاید پارامترهای بینالمللی در آن اثر داشت و سرمایهها به سمت مسکن سرازیر شد. مسکنی که 50 سال مسئله دارد و نسبت به شاخص تمام کالاها، رشد فزاینده داشته، چطور ادعا میشود که چنین و چنان خواهد شد. مسکن در مقایسه به سال قبل 60 الی 150 درصد افزایش قیمت داشته است. وقتی در آذرماه در برخی از شهرها مسکن حدود یک یا دو درصد کاهش داشته، گفتند که مسکن در روند رکود افتاده است. آیا مشکل مسکن واقعا حل شده است؟ باید از اینها پرسید که چهکار کردهایم که نسبت به 50 سال متفاوت بوده و آیا مسئله مسکن در یک ماه قابل حل است؟ مسکن به برنامه میانمدت نیاز دارد و برنامه کوتاهمدت در صنعت ساختمان ممکن نیست. نیمی از اقتصاد و نقدینگی و سرمایهها در این بخش متمرکز است. بالای 65 درصد جامعه در صنعت ساختمان کار میکنند. یعنی حرف از سوژهای میزنیم که نیمی از اقتصاد مملکت را در اختیار دارد. اینکه مشکلات را به گردن بنگاهها، دلالها یا استارتآپهایی مثل دیوار بیندازیم، درست است؟ قبلا مسکن چرا رشد میکرد؟ آیا آن زمان استارتآپ داشتیم؟ در طول تاریخِ مسکن در هرجای دنیا بنگاهها و معاملات ملکی در کلیت اقتصاد حضور داشتهاند، ولی اینکه اینها بزرگترین فاکتور اثرگذار هستند ممکن نیست. کل سوژه مسکن تحت تاثیر عوامل دیگر است. نباید دنبال مقصر بگردیم و سناریوی مقصریابی تکراری است.
نیمی از اقتصاد کشور در خصوص اقتصاد مسکن فعال است و بیش از ۶۵ درصد مردم در این بخش فعالیت میکنند و ۳۵ درصد دیگر در بخش دولتی و نفت و گاز و طلا و... حضور دارند. این در حالی است که با توجه به وضعیت موجود باید نیمی از دولتیها در این خصوص اطلاعات کافی داشته باشند و در حوزه مسکن پژوهش کنند.
خریدوفروش ملک در کل کشور در ۱۰ ماهه ابتدای امسال رشد نسبی را نشان میدهد که البته در دو ماه اخیر بازار با افت مواجه شده است. از ابتدای امسال تا پایان دیماه ۵۸۷ هزار و ۱۳۷ قرارداد خریدوفروش ملک در کل کشور به امضا رسیده که رشد ۳۳ درصدی را نسبت به زمان مشابه سال گذشته نشان میدهد. البته معاملات طی دو ماه گذشته کاهشیافته بهطوریکه در آذرماه و دیماه به ترتیب ۳۲ و ۳۰ درصد نسبت به ماههای مشابه سال قبل افت کرده است. از طرفی دولتها وظیفه خود میدانند که حدود ۴۰ تا ۵۰ هزار مسکن را هرساله تولید کنند و بهصورت برنامهریزیشده به دست افراد نیازمند برسانند، البته ما هم در ایران همین اقدام را میکنیم اما متأسفانه این خانهها به دست افرادی که در طرحها برنامهریزیشده، نمیرسد. اجرای طرحهای خاص ساخت مسکن مانند مسکن مهر یا مسکن اجتماعی و... جزو وظایف همه دولتهاست و همه باید این سیاست مهم را با برنامهریزی صحیح برای گروههای هدف پیگیری کنند. امروز شاهد آن هستیم که کشورهای توسعهیافته مشکل مسکن ندارند، چراکه این کشورها طرحهایی مانند خانههای اجتماعی و... را جزو برنامههای هرساله خود دارند و در آنجا مشکل مسکن نیست و قیمت مسکن هم افزایش پیدا نمیکند. معمولاً در ایران مسکن به دهک پایین تعلق نمیگیرد و بیش از ۵۰ درصد جامعه ما درگیر مشکل مسکن هستند و اگر دو نفر از اعضای خانواده شاغل و اجارهنشین باشند یک نفر باید همه حقوقش را برای پرداخت اجاره مسکن اختصاص دهد. دولت سالانه حدود ۲۰ تا ۴۰ هزار مسکن در کشور تولید کرده، این در حالی است که سالانه با یکمیلیون و ۳۰۰ هزار کسری مسکن روبهرو هستیم و ساخت ۴۰۰ هزار مسکن اجتماعی از زمان درخواست مجوزها تا طراحی و اتمام ساخت حداقل ۸ سال طول خواهد کشید و هیچوقت ۴ ساله به اتمام نمیرسد.
مشکلات حوزه مسکن در کشور بنیادین است، هر سالی که وزیری تغییر میکند یک سناریو دنبال میشود و ساخت مسکن مهر و مسکن ملی و... مطرح میشود درحالیکه این طرحها، طرح اصلی برای رفع مشکل مسکن نیست و مشکلات بنیادین و کلانتر باید در ابتدا حل شود. به اعتقاد من دهکهای بالایی در کشور بیش از دهکهای پایینی درگیر تهیه مسکن هستند و قدر مسلم هرقدر از این مسکنها تولید شود، دهک بالایی آن را از دست دهک پایینی درمیآورد. هدفگذاری طرحهای مسکن فاقد مطالعه است درحالیکه دولت تصمیم گرفته برای دهکهای پایینی جامعه مسکن بسازد شاهد آن هستیم که این افراد ممکن است حتی غذا برای خوردن هم نداشته باشند و فوری فرد دیگری از دهک بالاتر امتیاز آن را میخرد. این در حالی است که در اروپا خانههایی با امکانات محدود ساخته میشود و به افرادی داده میشود که درآمد محدودی دارند.
در ایران نمیتوان هدف درستی برای حوزه مسکن انتخاب کرد، زیرا طبقات بالاتر آن را به دست میآورند، مشکل مسکن با این تفاصیل همیشه ادامه دارد، این موضوع غیرعلمی و غیرمنطقی نیست، اما مجموعه دولت نمیپذیرد، زیرا توان حل این مشکل را ندارد و صورتمسئله بسیار بزرگتر از آن است که یک کمیسیون مجلس بتواند این مشکل بزرگ کشور را حل کند. متأسفانه دولت ارادهای برای مطالعه در بخش مسکن ندارد تا این معضل را بتواند حل کند. در کل بدنه دولت تنها یک معاونت در وزارت مسکن وجود دارد و کل دولت حتی در وزارت اقتصاد و دارایی جایی برای مطالعه مسکن ندارد.