RSS
امروز سه شنبه ، ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
آخرین اخبار

دهن‌کجی به اصول معماری از سوی بانک‌های تجارت و ملت

کم‌ اثرترین کار رئیس کل بانک مرکزی

بزرگترین ریزش قیمت طلا رقم خورد

سقف برداشت از حساب بانکی کاهش یافت

تعطیلی آخر هفته، پنج شنبه باشد یا شنبه؟

عرضه سهام باشگاه فرهنگی ورزشی استقلال ایران توسط کارگزاری بانک صنعت و معدن

همه‌چیز درباره مالیات بر ارزش افزوده ۱۴۰۳

رکوردشکنی جدید بیت‌کوین

چگونه سرمایه‌های اقتصاد ایران نابود شد؟

راه حل برقراری یارانه قطع شده؟

تورم فروردین ماه از تنور درآمد

خط فقر چقدر است؟

پرداخت ۱۴۶ هزار میلیارد ریال تسهیلات قرض الحسنه توسط بانک کشاورزی در سال ۱۴۰۲

توضیحات بانک صادرات در خصوص خرید سهام پرسپولیس

ابقاء معافیت‌های مالیاتی بازار سرمایه

واگذاری پرسپولیس و استقلال پاک کردن صورت‌مسئله است

مصوبه ای که ۶۸ همت از منافع سهامداران خرد را به خطر می اندازد

رشد ثابت و آهسته اقتصاد جهانی ادامه پیدا می کند

سهام پرسپولیس و استقلال معامله شد

دلیل اصلی رشد نقدینگی

سیگنال دلار نهفته به بازار سکه

گزارش عجیب رییس سازمان برنامه درباره نرخ تورم

یک فوریت طرح برخی از احکام مالیاتی بودجه ۱۴۰۳ تصویب شد

شرط تایید صلاحیت مدیران عامل شرکت های بیمه

کف قیمت دلار کجا خواهد بود؟

«سرخوردگی» سرمایه‌های خرد در بورس

۱۱:۰ - ۱۳۹۹/۱۱/۱کد خبر: 316741
ایستانیوز:کنترل قیمت‌ها باهدف کنترل تورم یکی از وعده‌ها و قول‌های شکست‌خورده‌ای است که در بین مردم و هم‌چنین سرمایه‌گذاران به‌ویژه در بورس موجی بی‌اعتمادی شده و لذا همین موضوع سرخوردگی سرمایه‌گذاران خرد را در این بازار رقم زده است، این بخشی از یادداشت آرمین صرافان کارشناس ارشد بورس برای بازار است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازارهای مالی(ایستانیوز)، تا یک ماه پیش در هر محفل خانوادگی و یا مجامع صنفی و اقتصادی سرمایه‌گذاری در بورس نقل محافل بود اما این روزها کمتر شخصی دیگران را به سرمایه‌گذاری در بورس تشویق می‌کند و لذا به‌واسطه این بی‌اعتمادی حاکم سرمایه‌گذاران خرد درصدد هستند این بازار را به‌قصد سفته‌بازی در بازارهای دیگر ترک کنند.
 
اگرچه بررسی صورت‌وضعیت بسیاری از شرکت‌ها ازجمله فولاد و پتروشیمی و هم‌چنین شرکت‌های داخلی مانند داروسازی، مواد غذایی و لاستیک‌سازی به لحاظ نرخ و فروش عملکرد خوبی را ثبت کرده است اما بااین‌حال بسیاری از سهامداران در این بازار در صف فروش قرار دارند.
 
صف فروش در بورس معمولاً به شکل هیجانی و بر اساس ترکیب شایعات و هیجان افراد و یا به شکل «ممنتومی» ناشی از شرایط کلی و یا در قالب‌های صف فروش خبری و هم‌چنین صف فروش ساختگی ایجاد می‌شود که البته قصد بنده در این یادداشت مرور این واژه‌ها نیست بلکه نگاهی به عوامل تأثیرگذار در این صف‌ها در طی ماه‌های گذشته است.
 
علت ریزش و تشکیل صف‌های فروش دلایل مختلفی دارد که می‌توان در عدم اعتماد مردم به سودآوری بورس، اوراق مرابحه، کسری بودجه، عدم نظارت بر عملکرد حقوقی‌ها، نداشتن سازمان واحد برای سرمایه‌گذاران خرد و حقیقی‌ها برای حمایت از آن‌ها و اطلاع‌رسانی به‌موقع به آن‌ها و پیشگیری از ضررهای زیاد خلاصه کرد.
 
از طرفی چون بانک‌ها و برخی بنگاه‌های مالی و طیف وسیعی از شرکت‌های حاضر در بورس، بخش قابل‌توجهی از سرمایه خود را به دلار و سکه و ملک تبدیل کرده بودند لذا باقوت گرفتن پیوستن به FATF شاهد واکنش منفی حقوقی‌های فعال در بازار بودیم.
 
البته برخی دیگر نیز با بازی‌های حساب‌شده موجب سستی بازار شدند و این امر بارها توسط کارشناسان هشدار داده شد اما به علت عدم وجود سازوکار قانونی، سازمان بورس نتوانست با این فساد اقتصادی مقابله کند.
 
متأسفانه پیش‌ازاین شاهد بودیم زمانی که دولت به کسری بودجه می‌خورد و چالش دارد از جیب سهامداران و شرکت‌های خصوصی که در بورس هستند، برداشت می‌کند که این امر آن شرکت‌ها را نیز دچار مشکل می‌کند.
 
از سیاست‌های دولتی و تأثیرگذار بر بورس که بگذریم از رفتار نابسامان سهامداران و نبود شناخت کافی از بازار نمی‌توان غافل شد زیرا هر وقت رفتارهای هیجانی بیشتر شده، مشکلات بازار پررنگ خواهد شد.
 
ناآگاهی عموم مردم نسبت به این بازار تخصصی و تحلیل‌های مالی و سرمایه‌گذاری در کنار تمایل به بهره‌مندی از سودهای نجومی در این بازار، منجر به جذب این افراد به کانال‌های تلگرامی و شبکه‌های مجازی شد که اقدام به سیگنال دهی و سیگنال فروشی می‌کنند و پیامدهای آن را در بازار سرمایه مشاهده می‌کنیم.
 
درواقع کانال‌ها و گروه‌ها به‌طور هم‌زمان افراد را به خرید یک سهم خاص تشویق و مردم را اغوا می‌کردند بنابراین با ایجاد تقاضا، قیمت سهم را افزایش داده و سپس خود در قیمت‌های بالا سهمشان را می‌فروشند و باعث ضرر و زیان مردم می‌شوند.
 
در همین راستا برای تقویت و حرفه‌ای شدن بازار سرمایه باید تعداد و اندازه صندوق‌های سرمایه‌گذاری، سبد گردان‌ها، ‌شرکت‌های رتبه‌بندی و شرکت‌های تأمین سرمایه زیاد شود، درحالی‌که تعداد این نهادهای مالی اکنون کم و در مقیاس کوچک فعالیت می‌کنند و نمی‌توانند به‌تناسب بازار فعالیت کنند.
 
در کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و اندونزی صندوق تثبیت بازار وجود دارد که در مواقع بحرانی وارد عرصه شده و از ریزش قیمت‌ها جلوگیری می‌کنند، اما در آن کشورها گستره صندوق تثبیت متناسب با اندازه بازار بورس آن کشورها است و بعضاً دارای ردیف بودجه عمومی هستند و در مواقع بحران می‌توانند ایفای نقش کنند.
 
اما در ایران متأسفانه حجم منابع صندوق‌ تثبیت بازار همخوانی لازم را با اندازه بازار سرمایه نداشته و لذا از آنجاکه این صندوق بدون برنامه وارد بازار شد و منابع صندوق که ۷۰۰ میلیارد تومان بود، خرج شد لذا تأثیری در بازار نداشت.
 
بدون شک بازار سهام ایران در ماه‌های گذشته در بسیاری از نمادها به‌صورت حبابی و غیرمنطقی رشد کرد ولی بسیاری از کارشناسان با این رشد را تا حدی نمی‌دیدند که اسم حباب را بر روی آن بگذارند و در شعف این‌که هرروز شاخص بورس در حال رشد است، شعارهای دولت جدید را دلیل این رشد می‌دانستند.
 
اما دلیل رشد عجیب قیمت سهام در بورس را بیش از هر چیز می‌توان به جریان نقدینگی واردشده به بازار سهام نسبت داد؛ جریان نقدینگی که به‌راحتی توانست حتی سهام شرکت‌هایی که فاقد پیش‌بینی سود یا همان «EPS» بودند را تحت تأثیر قرار دهد حال به نظر می‌رسد این جریان نقدینگی با سرعت قابل‌اعتنایی در حال خروج از بازار سرمایه است.
 
اقتصاد ایران طی دو سال گذشته با مشکلات متعدد مدیریتی و زیرساختی مواجه بوده است که می‌توان گفت دچار نوعی رکود همراه با تورم شده است که رونق بازار سرمایه درماه های گذشته نشان از آن داشت که رشد شاخص بورس تنها به دلیل حرکت اشتباه سرمایه‌گذاران خرد بوده است که دولتمردان به‌اشتباه این مسئله را سیاست‌های خود نسبت می‌دادند.
 

خبرهای مرتبط:



» ارسال نظر
نام:
آدرس ایمیل:
متن: *