ایستانیوز:بازارهای مالی بسیار حساس هستند و به پیشواز اتفاقات میروند؛ تا جایی که حتی پیشگویی مسائل سیاسی و اجتماعی هم روی این بازارها تأثیر میگذارد. بنابراین مراقبت از این بازارها و اطمینانبخشی و چشمانداز دادنهای شفاف از همه اینها میتواند در ثبات و پایداریشان در میان مدت و بلند مدت تأثیر جدی داشته باشد و این بدان معنی است که نقش دولت در نوسانات بازار بسیار مهم است.
احسان رضاپور/ کارشناس بورس- نقش دولت این روزها پررنگتر به نظر میرسد. در مدتی که بورس رشد منفی را تجربه کرده و سرمایهگذاران با احتیاط بیشتری نسبت به قبل در حال سرمایهگذاری در بازار هستند و حالتی از ترس و اضطراب را برای حفظ ارزش فعلی سرمایههای خود دارند، شاید بیشتر باید نقش دولت به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در روند صعودی یا نزولی بازار را مورد ارزیابی قرار داد. چرا که سیاستگذاریهای دولت، اظهار نظرها و مواضعی که در شرایط حساس کنونی دارد، میتواند هم موجب ایجاد فضای التهابی و یا ایجاد آرامش نسبی در بازار بورس شود.
در واقع هر گونه سیاست مربوط به تعرفه گذاری، اعمال قوانین و مقررات در سطح حاکمیت و دولت میتواند بر صادرات و واردات و بهای تمام شده آنها، نرخ فروش محصولات شرکت و در نهایت سود عایدی آنها اثر گذار باشد. در واقع سیاستگذاریهای پولی و مالی میتواند نقدینگی کشور را با جذابیتهایی که در فرصتهای سرمایه گذاریهای مختلف ایجاد میکند به سمت بازارهای سرمایهای مانند بانکها، انواع اوراق مشارکت، صکوک و بورس یا سایر فرصتهای سرمایهپذیر هدایت کند.
دولت با مدیریت کردن و با ایجاد آرامش در بازارها و دادن چشماندازهای روشن از فضای اقتصادی است که میتواند روی هر کدام از این بازارها مؤثر باشد و این اطمینان را ایجاد کند که سرمایهگذاری در مورد هر کدام از این فرصتهای سرمایهپذیر تا چه اندازه میتواند درستتر، بلندمدتتر و آگاهانهتر باشد تا سرمایهگذاران با اطمینان بیشتری بتوانند نسبت به سرمایهگذاری خود اقدام کنند و منابع بیشتری به آن تخصیص دهند.
زمانی که شرایط مبهم و متغیر باشد و شرایط سیاسی و اقتصادی دائم دستخوش تغییرات شود طبیعی است که رویکرد سرمایهگذاران بسیار کوتاهمدت میشود و حرکت و جریانات نقدینگی بین بازارها ماهیت سفتهبازانه و نوسانگیرانه میشود. با این رویه همانطور که میبینید که در مدت اخیر هم شاهد روند نزولی بازار سرمایه بودیم. در چنین شرایطی نقدینگی نمیتواند در بازاری مدت بلند حضور داشته باشد تا در آنجا سرمایهگذاری مولد ایجاد کند و قدرت برنامهریزی بلند مدت به آن سرمایهپذیر بدهد؛ به ویژه در بازار سرمایه و به ویژه بخش تولید. چون تولید روزمرهتر هم با مسئله نرخ گذاری و تعرفهها بهای تمام شده و افزایش و کاهشهای اینچنینی مواجه است و به جز سیاستهای داخلی از اتفاقات بیرونی مثل قیمتهای جهانی، نرخ ارز در مقیاس بینالمللی تأثیر میپذیرد.
اگر سرمایهگذار نگاه کوتاه مدت داشته باشد عملاً به ریسک پرخطر ورود پیدا نمیکند چون ورود به بخش تولید دوره زمانی بلندمدتتری هم برای بازگشت سرمایه نیاز دارد و از طرفی نقدشوندگی کمتری هم برای سرمایهگذاران دارد. این موضوع میتواند وضعیت تولید ناخالص ملی را در بلند مدت تحت تأثیر منفی خود قرار دارد. در ادامه میتواند در وضعیت سهام شرکتها نیز تاثیرگذار باشد و آنها را هم دستخوش تغییرات و نوسانات هیجانی کند.
بازارهای مالی بسیار حساس هستند و به پیشواز اتفاقات میروند؛ تا جایی که حتی پیشگویی مسائل سیاسی و اجتماعی هم روی این بازارها تأثیر میگذارد. بنابراین مراقبت از این بازارها و اطمینانبخشی و چشمانداز دادنهای شفاف از همه اینها میتواند در ثبات و پایداریشان در میان مدت و بلند مدت تأثیر جدی داشته باشد و این بدان معنی است که نقش دولت در نوسانات بازار بسیار مهم است.
اقداماتی که دولت انجام میدهد یا میتواند انجام دهد لزوماً ماهیت عملیاتی ندارد و میتواند از جنس توصیهای یا گفتاری درمانی باشد که البته اگر همراه با یک سری اقدامات عملیاتی نباشد طبیعتاً در کاهش اعتماد عمومی به اظهار نظرهای مسئولان تأثیر گذار است. کاهش این اعتماد جوانب مختلف سیاسی و اجتماعی هم ممکن است پیدا کند. دعوت عمومی به بازار که در چند ماه اخیر اتفاق افتاد که موجب جلب توجه آخرین طیف سرمایهگذاران ریسکگریز به بازار سرمایه شد به واسطه موضعگیریهای حمایتگرایانهای بود که از سوی مقامات دیده میشد. اما ورود بدون تجربه و مستقیم، این افراد را در کوتاهمدت دچار ضرر و زیان کرد و حمایتهایی مورد انتظار و وعده داده شده نتوانست ارزش پول آنها را حفظ کند تا خاطره خوبی از این سرمایهگذاری برایشان به جا بماند. بنابراین دولت و سیاستگذاران اقتصادی باید سعی کنند با انتشار اخبار و سیاستهای ضد و نقیض و با موضعگیریها و تصمیمات غیر مقطعی و با پشتوانه ضعیفتر به التهابات موجود دامن نزنند تا وضعیت پایدارتری در بازار به وجود آید./ آینده نگر