ایستانیوز:حتی اگر ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری در ماه نوامبر رأی نیاورد و اگر دولت جو بایدن به نحوی اوضاع را مدیریت کند، باز هم تأثیر دوران سوءمدیریت شدید ترامپ بر افول آمریکا باقی خواهد ماند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازارهای مالی(ایستانیوز)، در ۳۵ سال گذشته، هشدارهایی که درباره افول آمریکا مطرح شده بود درست از آب درنیامد. پل کندی در کتاب پرفروشش با عنوان «ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ» این ایده را مطرح کرده بود که احتمالش هست که آمریکا مثل بریتانیا مسیر افول را طی کند. بعضی صاحبنظران دیگر هم میگفتند احتمالش هست که آمریکا به قدرت پساهژمونیک بدل شود. اما وقتی اتحاد جماهیر شوروی سقوط کرد، آمریکا به عنوان ابرقدرت بزرگ به جا ماند و شرایط برایش ایدهآل بود. البته اوضاع همانطور باقی نماند و ترکیبی از خودرضامندی و بیتوجهی باعث شد آمریکا در مسیری خطرناک قرار بگیرد.
در اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی، آمریکا خود را در موقعیتی یافت که در تاریخ مدرن جهان بیسابقه بود. ترکیب قدرت اقتصادی و نظامی با قدرت نرم باعث شد بقیه کشورها کوچکتر از آمریکا به نظر برسند. نظریهپردازانی مثل ویلیام وولفورت و استیون بروکس حتی میگفتند احتمالش هست که این دوران تکقطبی بسیار طولانی باشد و جهان به این زودیها شاهد دوران دوقطبی نباشد. اما آنچه که این صاحبنظران خوشبین نمیتوانستند پیشبینیاش کنند، این بود که خود آمریکا ضرباتی به خودش خواهد زد که تأثیر آنها جهانی خواهد بود.
این وضعیت در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ خودش را به وضوح نشان داد. وقتی بحران کرونا رخ داد و سوءمدیریت شدید دولت ترامپ زندگی میلیونها آمریکایی را به خطر انداخت، دیگر کسی در انتقاد از او رودربایستی نداشت. تردیدی نیست که تأثیر درازمدت این بحران روی آمریکا بسیار شدید و سریع خواهد بود. حتی اگر ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری در ماه نوامبر رأی نیاورد و اگر دولت جو بایدن به نحوی اوضاع را مدیریت کند، باز هم تأثیر دوران سوء مدیریت شدید ترامپ بر افول آمریکا باقی خواهد ماند.
تا پیش از دونالد ترامپ، اشتباهات در عصر تکقطبی شامل سه دسته میشد. اولین اشتباه، اتخاذ استراتژی کلان هژمونی لیبرال بود که بنای خود را بر پراکندن دموکراسی و بازار آزاد و سایر ارزشهای لیبرال در جهان قرار داده بود و میخواست همه را تحت لوای نظم لیبرال جهانی که توسط آمریکا طراحی شده بود قرار دهد. این استراتژی جاهطلبانه از جنبههای زیادی با مقاومت مواجه شد؛ چندین جنگ پرهزینه و بیدلیل به جا گذاشت و بخشهای مهمی از اقتصاد آمریکا را به خاطر همین هزینههای چند تریلیون دلاری تضعیف کرد.
اشتباه دوم، بیتوجهی به وضعیت نهادهای عمومی بود. این نهادها از بسیاری از منابع گذشته خود محروم شدند و سپس مجبور بودند مسئولیت خرابشدن اوضاع خودشان را بپذیرند. در یک نمونهای دیگر، جمهوریخواهان آمریکایی مسئله کاهش مالیات برای طبقه ثروتمند را با قدرت تمام پیش بردند، بی آنکه به تبعات مالی آن فکر کنند. دونالد ترامپ و امثال او مثل اشرافزادگان سابق فرانسوی فرصت آن را یافتند که پول زیادی از راههای بیشمار به جیب بزنند اما فشاری برای سهمآفرینیِ این ثروت در نهادهای عمومی وجود نداشت. همین نهادهای عمومی میتوانستند در زمانه کرونا، ارزش زیادی داشته باشند و جلوی پاندمی را بگیرند. این چیزی بود که در برخی کشورهای دیگر رخ داد اما در آمریکا امکانش وجود نداشت.
اشتباه سوم، تشدید سیاست دوحزبی در آمریکا بود که یک بازی خونخوارانه بین دو حزب دموکرات و جمهوریخواه را رقم زد. هر دو طرف چنان به دنبال قدرت و نفوذ افتادند که مصالح و منافع عمومی به کل فراموش شد و این مسئله بر حوزههای مختلف زندگی آمریکایی تاثیری بسیار منفی گذاشت.
جالب اینجاست که این سه اشتباه، حتی برای همدیگر هم بسیار آسیبرسان بودند. دولت آمریکا به تدریج به یک دولت بزرگ و پولدار بدل شد که از عهده هیچ کاری برنمیآید و از لحاظ نظامی و دیپلماتیک هم به اندازه کافی رشد نکرده بود. آمریکا حتی در مقابل تبعات جهانیسازی اقتصادی هم بسیار ضعیف عمل کرد. طبق آنچه فرید زکریا در سال ۱۹۹۸ نوشت، نتیجه چنین اوضاعی این شد که یک هژمونی توخالی برای آمریکا باقی بماند. آمریکا میخواست به بقیه دنیا بفهماند که قصد اداره سیاسی جهان را دارد، اما در داخل حتی سیاست محلی هم در آمریکا راه به جای درستی نبرده بود.
تبعات چنین وضعیتی، به قدرت رسیدن چهرهای مثل ترامپ بود که تنها دستاوردش در چهار سال اخیر در عرصه سیاست خارجی این بوده که انگلیس را مجبور کند که از تکنولوژی فایو جی شرکت چینی هوواوی استفاده نکند.
پیشبینی کنونی این است که تبعات بحران اقتصادی ناشی از کرونا زخمهای عمیقی بر اقتصاد آمریکا باقی خواهد گذاشت. نرخ بیکاری که به شدت بالا رفته، به این سادگیها قابل کاهش نیست و ورشکستگیها و تعدیل نیروها در آمریکا به امری بدیهی تبدیل خواهد شد که تا مدتها امکان تغییر آن وجود نخواهد داشت. اینها تازه بدون درنظر گرفتنِ قدرت چین است که تمام توان خود را برای مقابله با امریکا به کار گرفته و ظاهراً دارد موفق هم میشود.
آینده نگر/منبع: فارن پالسی/استیون والت، استاد روابط بینالملل در دانشگاه هاروارد