الزامات اجرای سند توسعه فرهنگ بیمه

در حال حاضر با توجه به فراگیر شدن ابزارهای مدرن ارتباطی و شبکه‌های اجتماعی و گستردگی این فضاهای تأثیرگذار، بازنگری و اصلاح این سند حسب تأکید مدیران ارشد صنعت بیمه در دستور کار قرار گرفته تا مفاد و برنامه‌های آن با جامعیت کامل عملیاتی و اجرا شود. بدیهی است که تدوین و بازنگری سند صرفاً کفایت نمی‌کند و لازم است از نظر ضمانت اجرایی نیز تمهیداتی برای آن اندیشیده شود.

 

آمارها و گزارش‌های صنعت بیمه در سه دهه اخیر گویای این واقعیت است که این صنعت توانسته بطور نسبی رضایت و اعتماد اقشار مختلف مردم و فعالان اقتصادی کشور را به خود جلب کند و استقبال وسیع طبقات متوسط جامعه به انواع بیمه‌ها از جمله بیمه‌های زندگی گویای این واقعیت است و شرکت‌های بیمه توانسته اند تا حدودی مردم و فعالان اقتصادی را با مزایا و کارکردهای بیمه آشنا سازند اما قطعاً این کافی نیست و با نقطه مطلوب فاصله دارد؛ چرا که این صنعت زمینه ساز آرامش خاطر و امنیت روانی جامعه است و باید در مسیر همگانی سازی حرکت کند.

 

بیمه کارکردهای زیادی دارد که متأسفانه کمتر به آن پرداخته شده و اکنون با توجه به بازنگری سند و تأکید مشترکِ مدیران ارشد نهاد ناظر و صنعت بیمه مبنی بر ترویج فراگیر بیمه و فرهنگ آن در سطح جامعه، فرصت مغتنم است تا روابط عمومی‌های صنعت بیمه در قالب شورای اطلاع رسانی با اجرای دقیق مفاد این سند (به صورت پایدار و نه مقطعی)، خلاهای موجود اطلاع رسانی را پُرکرده و با انجام تبلیغات منسجم و پیوسته، بیمه را به عنوان یک نیاز اساسی جامعه در فضاهای مختلف مطرح و زمینه همگانی شدن این صنعت اطمینان بخش را فراهم سازند.

 

نباید فراموش کنیم که تبلیغات و فرهنگ سازی در حوزه بیمه لازم است اما کافی نیست و در کنار این اقدامات، موضوعاتی مانند نحوه تعامل و برخورد و ارتباط اثربخش با مشتریان، جلب رضایتمندی مشتریان، اصلاح فرایندهای خدمات رسانی و طراحی و ارائه محصولات بیمه‌ای شفاف و متناسب با نیاز مردم نیز حائز اهمیت و‌ای بسا مهم‌ترین مؤلفه توسعه فرهنگ بیمه است و باید مدنظر بیمه گران قرار بگیرد.

 

بر همین اساس، نقشه راهبردی توسعه فرهنگ بیمه مرکب از سه بُعد اساسی است که عبارتند از: بُعد زیرساختی، بُعد فرایندی و بُعد ترویجی که برای هریک از این ابعاد اقدامات راهبردی خاصی تعریف شده است. بدیهی است که دستیابی به اهداف مندرج در سند و هدف غایی در وهله اول مستلزم تقویت و بهبودِ اهداف زیرساختی و در وهله دوم تقویت و بهبودِ اهداف فرایندی و در نهایت، تقویت اهداف ترویجی و اجرای برنامه‌های آن است. یعنی در واقع، این ابعاد مکمل یکدیگرند؛ در غیراینصورت، اقدامات راهبردی ابعاد مورد نظر عملی و محقق نخواهد شد و ابتر باقی خواهد ماند.

 

در حال حاضر هر یک از شرکت‌های بیمه سعی می‌کنند با انجام تبلیغات به نحو مقتضی فرهنگ بیمه را گسترش دهند اما این تبلیغات برای فروش محصول مقطعی و فاقد اثربخشی است و به نهادینه شدن فرهنگ بیمه کمک چندانی نمی‌کند؛ و لازم است نگاه صنعت بیمه به تبلیغات تغییر کند و با استفاده از ابزارهای مدرن ارتباطی و اثربخش در کنار معرفی محصولات بیمه‌ای و «برند سازی»، به «اعتماد سازی» نیز پرداخته شود؛ در واقع ماهیت صنعت بیمه نیز بر همین اصل استوار است و تمام قراردادهای بیمه برپایه اعتماد متقابل شکل می‌گیرد و این مساله (اعتمادسازی و جلب اعتماد مردم به بیمه) باید زیر ساخت مباحث تبلیغاتی و اطلاع رسانی صنعت بیمه قرار بگیرد؛ چرا که بیمه یک اقدام تعاملی است و فرهنگ بیمه در واقع همان تصویر خوشایند از فعالیت‌های بیمه‌ای است که در ذهن بیمه گذاران نقش می‌بندد و در این میان توجه صنعت بیمه به ابعاد قید شده در نقشه راهبردی توسعه فرهنگ بیمه و نیز پایبندی شرکت‌های بیمه به اصول بیمه گری و ایفای بموقع تعهدات در مقابل مشتری و وفاداری به وعده ها، نقش اساسی ایفا می‌کند و برای توسعه فرهنگ بیمه تعیین کننده است.

 

قطعاً با تحقق موارد فوق الذکر، زمینه همگانی شدن این صنعت اطمینان بخش در سطح جامعه و کشور با تعامل و همکاری متقابل شورای اطلاع رسانی صنعت بیمه و رسانه‌های جمعی فراهم خواهد شد و به سرمنزل مقصود خواهد رسید. انشاء ا...