ایستانیوز:سرعت افزایش قیمت نفت در ماههای اخیر یعنی بعد از تشدید تحریمها علیه اقتصاد ایران کمتر از انتظار بود. رئیس مرکز مطالعات کالاهای اساسی و استراتژیک در بانک آربیسی بر این باور است که جنگ تجاری ایجادشده بین امریکا و کشورهای اروپایی و چین در کنار بحران ارزی موجود در کشورهای در حال توسعه و بازارهای در حال گذار میتواند مانعی بزرگ در مسیر افزایش قیمت نفت باشد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازارهای مالی(ایستانیوز)،یکی از مهمترین مسایلی که امروز فضای اقتصادی و سیاسی ایران را درگیر کرده است، خروج امریکا از توافق هستهای، بازگرداندن تحریمهای اقتصادی و نفتی و حتی تشدید این تحریمها به بهانههای مختلف است. فشارهایی که زمینهساز افزایش بحران و فشار در اقتصاد ایران شده است. در مورد اینکه پاسخ ایران در مقابل این فشارها و تحریمها چه باید باشد مسایل زیادی مطرح میشود. برخی میگویند باید ایران تن به مذاکره بدهد تا از زیر بار فشارها برهد و برخی مذاکره با دولت فعلی امریکا را نادرست میدانند و انتظار برای مذاکره با رئیس جمهوری بعدی را پیشنهاد میکنند. البته یک دیدگاه هم وجود دارد که سیاستهای دولتی امریکا یکسان است و تنها دولتهای مختلف و روسای جمهوری روشهای متفاوتی در اجرای سیاستها دارند. بنابراین یافتن راهی درست برای مقابله با این فشارها یک موضوع بسیار مهم است. بیزینس مانیتور هم در گزارش اخیر خود سناریوهای مختلفی را که پیش روی ایران است مورد بررسی قرار داده است.
از زمانی که تحریم نفتی ایران شروع شد، رسانهها در مورد تاثیر این سیاست روی قیمت نفت در دنیا صحبت میکردند. در ابتدا بیان شد که عربستان جایگزین نفت ایران میشود. ولی در همان زمان بیزینس مانیتور در گزارشی تحلیلی اینطور نوشت: انتظار اینکه عربستان سعودی و دیگر کشورهای عضو اوپک بتوانند میزان تولید نفت خود را به حدی برسانند که کمبود نفت ایران در بازار را جبران کند، انتظاری بسیار خوش بینانه است. ممکن است این کشورها برای دورهای کوتاه تولید خود را افزایش دهند ولی نه از نظر فنی و نه از نظر سیاسی توان لازم برای ادامه این کار برای دراز مدت وجود ندارد.تداوم افزایش تولید نفت توسط کشورهای اوپکی و روسیه باعث میشود تا ساختار این کارتل نفتی آسیب ببیند که برای هیچیک از کشورهای عضو کارتل مطلوب نیست. از طرف دیگر ایران در مقابل این فشارهای اقتصادی که اتفاقا بعد از سالها دیپلماسی بر کشور وارد شده است ساکت نخواهد ماند و هر پاسخی که برای مقابله با این فشارها در نظر بگیرد مستقیما روی بازار نفت و در نهایت اقتصاد کشور تاثیر خواهد داشت.
اما مطالعات نشان میدهد سرعت افزایش قیمت نفت در ماههای اخیر یعنی بعد از تشدید تحریمها علیه اقتصاد ایران کمتر از انتظار بود.هلیما کرافت رئیس مرکز مطالعات کالاهای اساسی و استراتژیک در بانک آر بی سی بر این باور است جنگ تجاری ایجاد شده بین امریکا و کشورهای اروپایی و چین در کنار بحران ارزی موجود در کشورهای در حال توسعه و بازارهای در حال گذار میتواند مانعی بزرگ در مسیر افزایش قیمت نفت باشد ولی تاثیر این دو عامل در مقابل تاثیر تنشهای ژئوپلیتیکی احتمالی در کشورهای نفتخیز خاورمیانه و بالا گرفتن جنگهای منطقهای و داخلی بسیار کم است. به تعبیر صحیحتر به دلیل بحرانهای دیگری که در عرصه تجارت بینالملل و سیاستهای خارجی بین امریکا و کشورهای صنعتی ایجاد شده است، تحریمهای نفتی ایران بسترساز افزایش ناگهانی قیمت نفت نشد ولی اگر درگیری نظامی ایجاد شود – چه بین ایران و امریکا و چه در کشورهای دیگری که مسیر انتقال نفت هستند و اطراف ایران قرار دارند- قیمت نفت با شوک بزرگی روبهرو میشود.
وی ادامه داد: تحریم نفتی ایران، تحریم بانکی و تحریم فروش مصنوعات فولاد و فلزی ایران و تشدید فشار اقتصادی بر این کشور باعث میشود تا خطر تنشهای ژئوپلیتیک در خاورمیانه افزایش یابد و این خطر میتواند زمینه را برای افزایش غیر قابل اغماض قیمت نفت در بازار فراهم کند.
پاسخ ایران چه خواهد بود
بعد از خروج امریکا از توافق هستهای، اروپا اعلام کرد به این توافق پایبند میماند و تلاش میکند تا ایران را از منافع این توافق بهرهمند کند.اما با گذشت چندین ماه از این مسئله هنوز ایران نتوانسته است از تمامی منافع برجام برخوردار شود و گمانهزنیهایی وجود دارد که اروپا یا نمیخواهد و یا نمیتواند از ایران حمایت کند. البته باید پذیرفت که هنوز شرکتهای اروپایی کم و بیش با ایران همکاری میکنند و راهاندازی اینستکس هم نشانهای از تلاش آنها بود.
سی ان ان در گزارشی نوشت: کشورهای اروپایی با سیاست ترامپ مبنی بر خروج از توافق هستهای مخالف هستند و این مخالفت را بارها عنوان کردهاند. رهبران اروپایی در سفرهایی که پیش از خارج شدن امریکا از توافق به واشنگتن داشتند بر این نکته تاکید کردند که توافق هستهای، بهترین توافق ممکن با ایران است و حفظ آن اهمیت زیادی دارد ولی دولت امریکا بدون توجه به نظر همپیمانانش از این توافق خارج شد و هزینههای زیادی را به اقتصاد دنیا تحمیل کرد. آنها معتقد بودند باید در توافق باقی ماند و مذاکره را ادامه داد ولی امریکا راه خروج را در پیش گرفت.
اما این سیاست ترامپ و پافشاری او در پایبندی به این اشتباه چه تبعاتی برای اقتصاد دنیا دارد؟ در اولین نگاه دور شدن منافع اقتصادی و سیاسی اروپا و امریکا قرار دارد که میتواند جهتگیریهای آنها را در تصمیمگیریهای جهانی تغییر دهد. از طرف دیگر تلاش برای جایگزین شدن ارزهای دیگر به عنوان ارز مرجع در نظام مبادلات جهانی است که میتواند آسیب زیادی به اقتصاد امریکا وارد کند.دولت امریکا در سالهای اخیر به دلیل وابستگی اقتصادی دنیا به دلار، فشارهای زیادی را به کشورهایی وارد کرد که سیاستهایشان همسو با سیاستهای امریکا نبود. در واقع دلار ابزاری شده است برای فشار آوردن امریکا به دیگر کشورها و مجبور کردن آنها به انجام کاری که دولت امریکا میخواهد یا میپسندد.
نشانههای دور شدن سیاستهای امریکا و اروپا
اولین نتیجه این سیاست یکجانبهگرایانه، فاصله افتادن بین امریکا و کشورهای اروپایی است. این دو منطقه که همیشه دوست و همپیمان بودند، حال با هم اختلافات زیادی دارند و این اختلافات در سیاستهای اقتصادی و سیاست خارجی بروز کرده است. حال صداهایی از اروپا شنیده میشود مبنی بر اینکه این منطقه باید استقلال خود را حفظ کند و پشت سر امریکا حرکت نکند. ایجاد سیستم مالی مستقل از دلار، ایجاد سازمان امنیتی و دفاعی مجزا از قاره امریکا و تلاش برای تعامل اقتصادی با ایران علیرغم مخالفتهای امریکا همگی از مصادیق این اختلاف است. ولی باید به این نکته توجه داشت که حتی اگر همه کشورهای اروپایی در زمینه ضرورت جدا شدن اقتصاد کشورها از امریکا همنظر باشند ولی به دلیل بزرگی و تاثیرگذاری اقتصاد امریکا در دنیا و نقش این کشور در تجارت جهانی، تا زمان استقلال کامل راه زیادی در پیش است و در این بازه زمانی احتمال وقوع تحولات زیاد در دنیا وجود دارد. تحولاتی که ناشی از تحمیل سیاستهای امریکا به اقتصادهای اروپایی و شرقی است.
از طرف دیگر ایران هم در مقابل سیاستهای امریکا ساکت نخواهد نشست و بر مبنای منافع خود راهکاری را برای پاسخ به این تهدیدها و تحریمها در پیش میگیرد. در این شرایط تصمیم ایران در مورد نحوه عکسالعمل در مقابل تهدیدهای امریکا است که میتواند وضعیت امنیتی، اقتصادی و تجاری دنیا را تعیین کند و حتی تا اندازه زیادی در تعیین قیمت نفت در بازار جهانی اثرگذار باشد.
سوالی که هر روز در رسانههای فعال در حوزه انرژی مطرح است و کارشناسان در پی یافتن پاسخ برای آن هستند، این است که پاسخ ایران به فشارهای یکجانبه امریکا چیست؟ آیا اروپا میتواند توافق هستهای ایران را حفظ کند و به همکاری با ایران ادامه دهد؟ احتمال درگیری نظامی بین ایران و امریکا یا کشورهای خاورمیانه چقدر است و ایران چگونه میتواند از این خطر بزرگ برهد؟ از طرف دیگر پاسخهای مختلف ایران به فشارها چه تاثیری روی بازار نفت خواهد داشت؟
هلیما کرافت تحلیلگر بانک آر بی سی در پاسخ به این سوالات به شبکه خبری سی ان بی سی گفت: پاسخ ایران به این تهدیدها را میتوان تحت سه سناریو بررسی کرد. سناریوهایی که هرکدام برندهها و بازندههای خود را دارد و تحت هر سه سناریو اقتصاد دنیا با شوک منفی اقتصادی روبهرو میشود ولی عامل ایجادکننده بحران کشور یا دولتی است که بی توجه به توافقهای بینالمللی تنها به منافع و خواستههای کوتاه مدت خود اهمیت میدهد. عکسالعمل ایران در قالب هر یک از این سناریوها میتواند قیمت نفت در بازار جهانی و آینده اقتصاد دنیا را تحت تاثیر قرار دهد . وی سناریوها را اینطور معرفی کرد:
سناریوی اول
سناریوی بازی انتظار همین سناریویی است که ایران بعد از خارج شدن امریکا از توافق هستهای در پیش گرفت و حتی بعد از بازگشت تحریمهای بانکی در ماه اوت سال قبل، بازگشت تحریمهای نفتی در نوامبر و حتی تحریم خرید فولاد و مصنوعات فلزی در سال جاری هم به آن پایبند ماند. تحت این سناریو خطرات نظامی و امنیتی حداقل است و ایران تلاش میکند تا روابط اقتصادی خود را با کشورهای دوست و همپیمان افزایش دهد بدون اینکه تنشی ایجاد کند.البته این سناریو تحت فشارهای زیادی که اقتصاد ایران متحمل میشود نمیتواند دوام زیادی داشته باشد به خصوص که ایران اعلام کرده است در صورت عدم کسب منفعت از اینستکس بار دیگر تولید هستهای خود را افزایش میدهد.
سناریوی بازی انتظار بعد از اجرایی شدن تحریم نفتی این است که ایران با پایبند ماندن به توافق هستهای، با شرکای تجاری خود عملکردی دوستانه داشته باشد و تلاش کند تا مسایل دوجانبه را از طریق دیپلماسی مذاکره حل کند. در این وضعیت ایران از هر تحرک نظامی امتناع میکند و تلاش میکند تا فضا برای تحرکات نظامی در نزدیکی مرزهای کشورش هم فراهم نشود.این تحرکات نظامی هم شامل تحرک نظامی علیه یک کشور خاص و هم علیه منافع یک کشور در مناطق دیگر جهان میشود.
طبق این سناریو ایران هیچ کاری که باعث متشنج شدن فضا بشود انجام نمیدهد ولی اگر ترامپ در این مسیر حرکت کند بدون شک پاسخ خواهد داد. در این شرایط قیمت نفت بعد از تحریم نفتی ایران تغییر چندانی نمیکند و اگر تغیری ایجاد شود به دلیل فشار بر بازار عرضه خواهد بود.
بررسی عملکرد ایران طی چند ماه اخیر نشان داده است تاکنون هم ایران به تعهدات خود در توافق هستهای پایبند بوده است. آژانس بینالمللی انرژی هم پیش از اینکه امریکا از توافق هستهای خارج شود و هم بعد از خارج شدن این کشور از توافق بارها پایبندی ایران به توافق را تایید کرده بود
کرافت ادامه داد: تاکنون ایران به این دلیل به توافق پایبند مانده بود که اروپا متعهد بود که ایران را از منافع برجام بهرهمند کند ولی با گذشت چندین ماه از خارج شدن امریکا از توافق هستهای شاهد این هستیم که شرکتهای بزرگ اروپایی هم از ایران خارج شدهاند و به همکاری خود با ایران پایان دادهاند. شرکتهایی از قبیل توتال و زیمنس و پژو که سهم زیادی در بازار ایران داشتند ولی به دلیل منافع زیادی که در بازار امریکا داشتند، بعد از اجرایی شدن بخش اول تحریمها از همکاری با ایران امتناع کردند.
از طرف دیگر اروپا اعلام کرده است که قصد ادامه همکاری با ایران را دارد ولی به دلیل تحریمها و فشارها تاکنون نتوانسته است در این زمینه موفقیتی به دست آورد. یورو نیوز در این زمینه نوشت: ایران نتوانسته ضمانتهای لازم برای منفعت بردن از پایبندی به برجام را از اروپا بگیرد و قرار بر این است که با حصول اطمینان از ناتوانی اروپا در دادن تضمینهای لازم به ایران، این کشور فعالیت هستهای خود را از سر بگیرد.از طرف دیگر ایران تهدید کرده است اگر اجازه صادرات نفت به این کشور داده نشود، شاهراه انتقال نفت در جنوب کشور را خواهد بست. این شاهراه مسیر انتقال روزانه ۱۹.۵ میلیون بشکه نفت است و بسته شدن آن به معنای بحرانی شدن اوضاع سیاسی و اقتصادی در دنیا است. در صورتی که ایران این تهدید را عملی کند، احتمال درگیری نظامی با امریکا در محل تنگه هرمز وجود دارد که این درگیری میتواند بحرانی انسانی، اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیکی به همراه بیاورد. ولی در سناریوی بازی انتظار ایران از انجام هر کاری که زمینهساز افزایش تنش باشد امتناع میکند و بسته شدن تنگه هرمز هم یکی از این سیاستها است.
سناریوی دوم
سناریوی دوم این است که تنشهای کنونی بین ایران و امریکا ادامه پیدا کند و دامنه این تنشها به روابط ایران در منطقه هم برسد. این سناریو خطرات ژئوپلیتیکی زیادی را به همراه دارد و میتواند زمینه را برای افزایش ۱۵ تا ۳۰ دلاری قیمت هر بشکه نفت در بازار فراهم کند. تحت این سناریو ایران فعالیت هستهای تعلیقشده خود را از سر میگیرد ولی برای نشان دادن حسن نیت خود، به بازرسان بینالمللی اجازه میدهد تا از سایتهای هستهای کشور بازدید کنند و تایید کنند که برنامه هستهای ایران برای اهداف صلحآمیز است.
آغاز فعالیت هستهای ایران بدون شک با اعتراض زیاد از طرف اسرائیل روبهرو میشود و احتمال درگیر شدن ایران و اسرائیل در خارج از مرزهای دو کشور وجود دارد ولی از آنجا که این درگیری به کشور نفتخیز ایران نمیرسد، تاثیرش روی قیمت نفت چندان زیاد نخواهد بود. اما اگر این درگیری به کشورهای منطقه گسترش پیدا کند یا ایران را درگیر کند احتمال افزایش ۳۰ دلاری قیمت هر بشکه نفت در بازارهای جهانی بسیار زیاد است و برخی حتی اعلام کردهاند میتوان شوکهای بزرگ و ناگهانی را در بازار شاهد بود.
سناریوی سوم
سختترین سناریو و تاثیرگذارترین سناریو روی بازار نفت را میتوان زمانی دانست که ایران به طور رسمی از توافق هستهای خارج شود و سیاستهای خصمانهای در مقابل کشورهای غربی در پیش بگیرد و یا اینکه حملهای نظامی را تجربه کند که مستقیما کشور ایران را هدف قرار دهد. تحت این سناریو ایران ضمن خارج شدن از توافق هستهای میتواند به تهدید خود مبنی بر بستن تنگه هرمز جامه عمل بپوشاند.احتمال حملات سایبری به ایران در این سناریو وجود دارد تا از این طریق دادههای موجود در ایستگاههای اطلاعاتی و دادهپردازی از بین برود یا منتقل شود. همانطور که طی یک سال اخیر به گفته مقامات ایران این کشور هزاران حمله سایبری را شناسایی و دفع کرده است.
در این سناریو خطرات ژئوپلیتیکی بسیار زیاد است و زمینه برای افزایش قیمت هر بشکه نفت در بازار جهانی فراهم میشود. از طرف دیگر هرچه ایران فعالیت هستهای خود را با قدرت بیشتری پیگیری کند، تمایل کشورهای دیگر خاورمیانه برای سرمایهگذاری در بخش هستهای بیشتر میشود و امنیت منطقه زیر سوال میرود. تحت این سناریو تنها ایران نیست که با خطر جنگ روبهرو است بلکه تمامی خاورمیانه به خصوص عربستان و اسرائیل و یمن و عراق با خطر جنگ و درگیری خارجی و داخلی روبهرو خواهند بود و شمار زیادی از مردم بیگناه در این کشورها جان خود را از دست خواهند داد. این سناریو سختترین سناریوی پیش روی ایران است، سناریویی که میتواند تنش را در کل منطقه افزایش دهد و قیمت نفت را به بالغ بر ۱۳۰ دلار برساند به خصوص اگر عربستان و ایران که هردو کشور تولیدکننده نفت هستند تحت تاثیر این افزایش تنشها و درگیریها قرار بگیرند.
در پایان باید گفت در شرایطی که هیچ یک از رهبران دنیا تمایلی به آغاز جنگ برای حل مسئله و تنش ایجادشده ندارند، اگر وضعیت را درست ارزیابی نکنند و تصمیمهای عجولانه و نادرست اتخاذ کنند نه یک کشور و دو کشور بلکه کل خاورمیانه را دچار تنش و اقتصاد دنیا را با بحران قیمت بالای نفت روبهرو میکنند./ آینده نگر