RSS
امروز سه شنبه ، ۲۸ فروردین ۱۴۰۳
آخرین اخبار

نا اطمینانی ها، برنامه ریزی بنگاه های اقتصادی را سخت کرد

مصائب تعطیلی پنجشنبه‌ها

شرایط و نحوه دریافت وام بدون سود بانک سپه

ارز ۲۸۵۰۰تومانی پرداخت نشود، تورم افزایش می‌یابد

توسعه خدمات بیمه‌ای ملت در سال ۱۴۰۳

جلسه مهم فعالان بازار با رئیس سازمان بورس

تأمین مالی ۳۵۰ همتی با استفاده از ابزارهای نوین

پرداخت ما‌به‌التفاوت سود قطعی و علی‌الحساب بانک سامان

مالیات خودروهای لوکس اعلام شد

ذخایر خارجی بانک مرکزی رشد کرد

جزییات تعطیلی پنج‌شنبه‌ها؛ بانک‌ها هم تعطیل می‌شوند؟

ریزش بیت کوین ادامه دارد؟

رای پرونده رمز ارز جعلی «کینگ‌مانی» صادر شد

حقوق وزارت کار ۱۴۰۳ بالاخره چقدر است؟

“گروه مالی شهر” زیرمجموعه خود را راهی فرابورس می‌کند

پیش بینی بورس از نگاه ارزش دلاری

قیمت طلا دوباره گران شد

روش های استعلام اعتبار صاحب چک

چرا بانک‌ها به زمین چسبیده‌اند؟

حساب صندوق تثبیت ۱۰۰۰ میلیارد تومان شارژ می‌شود

درویش مدیرعامل قرمزها می‌ماند

بررسی روند و چشم‌انداز بازارهای مالی

تکمیل زنجیره سهام عدالت با مدیریت مردم

حمایت تسهیلاتی بانک سینا از شرکت‌های دانش‌بنیان

شرط کشاورز در انتصاب مدیران بیمه ایران

نیاز به اندیشه جدید در اشتغال زنان روستایی

جایگاه و نقش زنان روستایی در توسعه پایدار

فاطمه پاسبان/کارشناس اقتصاد توسعه
۱۰:۱۸ - ۱۳۹۷/۳/۵کد خبر: 244948
ایستانیوز:در افریقا، ۸۰ درصد از محصولات کشاورزی به‌وسیله کشاورزان کوچک و عمدتاً از سوی زنان روستایی تولید می‌شود. زنان بین ۶۰ تا ۸۰ درصد از مواد غذایی در بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه را تولید می‌کنند و مسئول نیمی از کل تولید مواد غذایی در جهان هستند..
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازارهای مالی(ایستانیوز)،زنان روستایی به دلیل وظایف و نقش‌های متعددی که در روستا بر عهده دارد، نیروی عمده‌ای برای ایجاد تحول و منبعی بالقوه برای پیشبرد اقتصاد روستایی و دستیابی به شاخص‌های توسعه پایدار محسوب می‌شوند. بر اساس آخرین سرشماری نفوس و مسکن مرکز آمار ایران در سال 1395 حدود 39.4 میلیون نفر از جمعیت کشور یعنی در حدود 49.3 درصد جمعیت کشور را زنان تشکیل داده‌اند. در این میان اطلاعات نشان می‌دهد که در مناطق روستایی کشور در حدود 10.1 میلیون نفر از جمعیت روستایی (48.7 درصد) را زنان تشکیل داده که در حدود 25.7 درصد جمعیت کل زنان کشور را به خود اختصاص داده‌اند. زنان روستایی که بخش بزرگ جامعه روستایی را تشکیل می‌دهند نقش بسیار مؤثر و سهم بسزایی در تولید محصولات کشاورزی، فرآوری، صنایع دستی روستایی و خدمات و نیز در روند توسعه روستایی پایدار داشته و دارند. متاسفانه اطلاعات آماری دقیقی از سهم و میزان تولید، ارزش تولیدات و خلق ثروت زنان روستایی در دسترس نیست اما بسیاری از مطالعات تحقیقاتی حاکی از نقش پررنگ آنان در اقتصاد خانوار، منطقه و ملی است. نتایج مطالعه‌ای گسترده از کشورهای جهان نشان می‌دهد زنان در حدود ۸۵ تا ۹۰ درصد زمان خود را برای آماده‌سازی مواد غذایی خانگی صرف می‌کنند.
 
در افریقا، ۸۰ درصد از محصولات کشاورزی به‌وسیله کشاورزان کوچک و عمدتاً از سوی زنان روستایی تولید می‌شود. زنان بین ۶۰ تا ۸۰ درصد از مواد غذایی در بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه را تولید می‌کنند و مسئول نیمی از کل تولید مواد غذایی در جهان هستند.
 
زنان روستایی نقشی اصلی‌ در تولید مواد غذایی، مدیریت منابع طبیعی، درآمدزایی، مراقبت از خانه و خانواده و همچنین امنیت غذایی ایفا می‌کنند. (UNIDO, Women in Agribusiness) با توجه به نقش زنان روستایی در تولید، افزایش امنیت غذایی، توسعه روستایی و کاهش فقر در سند 2030 توسعه پایدار توجه خاصی به آنان شده است. در سند توسعه پایدار تا 2030 و در میان اهداف 17گانه این سند، پایان دادن به فقر در تمامی اشکال آن در سراسر جهان، پایان دادن به گرسنگی و دستیابی به امنیت غذایی و بهبود تغذیه و ترویج کشاورزی پایدار، در نظر گرفته شده است، اهدافی که نقش و تأثیر زنان روستایی را به عنوان عاملان کلیدی دستیابی به این تغییرات اقتصادی، محیط زیستی و اجتماعی در تحقق آن نمی‌توان نادیده گرفت.
 
از سوی دیگر در جهان زنان در حدود ۴۳ درصد از نیروی کار کشاورزی را دارا هستند و این سهم در برخی از کشورها به بیش از ۷۰ درصد می‌رسد. به‌طوری‌که به‌طور میانگین سهم زنان از نیروی کار کشاورزی از حدود ۲۰ درصد در امریکای لاتین تا تقریباً ۵۰ درصد در شرق و جنوب شرق آسیا و جنوب صحرای افریقا را شامل شده که در برخی مناطق از ۵۰ درصد هم بیشتر است. سهم زنان در بازار کار بخش کشاورزی در جهان به‌سرعت در حال تغییر است و ازهمین‌روست که حضور زنان روستایی در فعالیت‌های مختلف اقتصادی از تولید تا فراوری و بازاریابی و فروش دیده می‌شود. زنان روستایی بیشتر از زنان و مردان شهری کار و وقت زیادی صرف امور خانه و کارهای تولیدی خانواده می‌کنند Millennium Development Goals Report, 2012)). به طور یقین حضور زنان روستایی در بازار کار تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار می‌گیرد و از این روست که سهم آنان از بازار کار بر حسب کشور متفاوت است.
 
 به طور کلی میزان اشتغال و مشارکت زنان روستایی در بازار کار مانند هر متغیر اقتصادی و اجتماعی به طور مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار می‌گیرد که از آن جمله می‌توان به میزان تولید، سرمایه‌گذاری، سطح دستمزدها، سطح قیمت‌ها، سیاست‌های دولت و تجارت خارجی اشاره کرد که هر عامل ممکن است تاثیرات منفی یا مثبتی را به دنبال داشته باشد. بر اساس مبانی نظری و مطالعات تجربی، حضور زنان در بازار کار بر حسب شرایط محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هر کشوری، بستگی به عوامل گوناگونی دارد که یکی از این عوامل سطح توسعه‌یافتگی و یا به عبارتی توسعه اقتصادی است. تحقیقات تجربی نشان می‌دهد که رابطه میان نرخ مشارکت نیروی کار زنان با توسعه اقتصادی Uشکل است (تابع درجه دوم). بدین صورت که در سطوح پایین درآمدی و توسعه‌ای که کشاورزی فعالیت اصلی اقتصادی محسوب می‌شود، مشارکت زنان در فعالیت‌های کشاورزی عموماً برای خانوار و بدون پرداخت حقوق و دستمزد است و تولید بیشتر جنبه خودمصرفی دارد. اما در طول فرآیند توسعه اقتصادی پیامدهای زیر حاصل می‌شود که بر مشارکت زنان در بازار کار تأثیرگذار است (تانسل، 2002، و مامن و همکاران،2000، 142).
 
    در بخش کشاورزی، تولید برای خودمصرفی کاهش می‌یابد و تولید برای بازار رواج می‌یابد. برای توسعه بازار، تکنولوژی‌های جدید و روش‌های نوین تولیدی به کار گرفته می‌شود (بیشتر سرمایه‌برشده) و بدین وسیله سطح درآمدی افزایش یافته، با افزایش درآمد، مشارکت زنان در بازار کار کاهش می‌یابد و دسترسی زنان به فرصت‌های شغلی محدود می‌شود. زیرا افرادی که از بخش کشاورزی آزاد می‌شوند برای یافتن شغل به رقابت می‌پردازند و عموماً در این رقابت مردان بر زنان پیشی می‌گیرند (به دلیل فرهنگ اجتماعی و آداب ورسوم و محدودیت‌های اجتماعی) و در نتیجه زنان از دستیابی به شغل محروم می‌مانند.
    در بخش غیر کشاورزی نیز به دو دلیل عمده، مشارکت زنان در اشتغال در طول فرآیند اولیه توسعه کنار گذاشته می‌شود:
 
الف ) به دلیل سطح سواد پایین، مهارت کم و تخصص کم، بهره‌وری زنان کمتر از مردان است و بنابراین کارفرمایان ترجیح می‌دهند بیشتر مردان را استخدام کنند.
 
ب) دوگانگی نقش زنان در عرصه کار و خانواده: بدین صورت که کار در بخش صنعت و خدمات زنان را مجبور می‌کند که برای مدت طولانی از محیط خانه دور باشند و از طرف دیگر مسئولیت‌های خانه مانند نگهداری بچه، آشپزی و سایر امور خانه‌ آنها را مجبور می‌سازد که در خانه حضور بیشتری داشته باشند که این دوگانگی وظیفه زن، مانع حضور او در بازار کار می‌شود.
 
این موانع و مشکلات در زمینه مشارکت پایین زنان در بازار کار (مانند سطح سواد پایین، تخصص کم، موانع فرهنگی، موانع اجتماعی و موانع خانوادگی) با افزایش سطح درآمد و توسعه کشور کمرنگ‌تر می‌شود و در نتیجه نرخ مشارکت زنان در بازار کار افزایش می‌یابد. بنابراین می‌توان گفت که در مراحل اولیه توسعه، نرخ مشارکت زنان در بازار کار کاهش می‌یابد تا اینکه به حداقل مقدار می‌رسد و سپس با افزایش درجه توسعه‌یافتگی، سهم زنان در بازار کار افزایش می‌یابد به گونه‌ای که رابطه میان توسعه اقتصادی و سهم زنان در اشتغال حالت Uشکل دارد. در حقیقت برآیند متغیرهای مختلف که خود را در سطوح مختلف توسعه‌یافتگی نشان می‌دهد، میزان مشارکت زنان روستایی را در بازار کار به تصویر می‌کشد.
 
در راستای همین موضوع، اطلاعات آمارگیری نیروی کار در تابستان 1396 در مرکز آمار نشان می‌دهد که نرخ مشارکت اقتصادی (نرخ مشارکت اقتصادی نشان می‌دهد چند درصد از جمعیت در سن کار، فعال، یعنی شاغل یا بیکار هستند) زنان روستایی 18.3 درصد است یعنی در حدود 18 درصد جمعیت ده‌ساله و بیشتر (نیروی انسانی بالقوه) زنان روستایی را جمعیت فعال (نیروی انسانی بالفعل) تشکیل داده که سهم اندک جمعیت فعال نشان‌دهنده حضور کمرنگ زنان روستایی در بازار کار است. مقایسه ارقام نشان می‌دهد که تفاوتی فاحش بین مرد و زن وجود دارد. این احتمال وجود دارد که بخشی از پایین بودن این مشارکت به دلیل تعریف بیکاری و اشتغال در مناطق روستایی باشد.
 
نرخ مشارکت اقتصادی جمعیت ده‌ساله و بیشتر به تفکیک شهری و روستایی و جنسیت در تابستان 1396
 
علاوه بر این نرخ اشتغال و بیکاری زنان روستایی نیز حاکی از عدم فراهم‌سازی زمینه‌های شغلی مناسب برای زنان خصوصاً زنان روستایی است. آمار نشان می‌دهد که نرخ بیکاری زنان روستایی از 5.4 درصد در سال 1385 به 10.3 درصد در سال 1395 بالغ شده است که حدود 4.9 درصد طی دوره به نرخ بیکاری زنان روستایی افزوده شده است. همچنین اطلاعات آمارگیری نیروی کار در تابستان 1396 مرکز آمار نشان می‌دهد که نرخ بیکاری زنان روستایی در حدود 8.9 درصد بوده که نسبت به مردان روستایی بیشتر است. این ارقام مشارکت پایین زنان روستایی را در بازار کار ایران نشان می‌دهد و علی‌رغم توجه سیاست‌های دولت در زمینه افزایش حضور آنان در فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی، هنوز زمینه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی واقتصادی برای حضور فعال زنان در جامعه فراهم نشده است. با مقایسه ارقام نرخ مشارکت زنان روستایی با زنان شهری، مردان روستایی و شهری عدم بسترسازی مناسب برای حضور زنان در فعالیت‌های مختلف جامعه به خوبی مشخص و نمایان می‌شود.
 
نرخ بیکاری جمعیت ده‌ساله و بیشتر به تفکیک شهری و روستایی و جنسیت در تابستان 1396
 
حضور زنان روستایی در بازار کار بیشتر در بخش کشاورزی بوده است به طوری که بر حسب آمارگیری نیروی کار در تابستان 1396 در مرکز آمار، اطلاعات نشان می‌دهد که 65.6 درصد اشتغال زنان در بخش کشاورزی، 20.6 درصد در بخش صنعت و 13.8 درصد در بخش خدمات است. آمار نشان می‌دهد که بخش خدمات کمترین سهم را در اشتغال‌زایی برای زنان روستایی داشته است که می‌توان با شناسایی فرصت‌های اشتغال‌زایی در این بخش، زمینه توسعه فرصت‌های شغلی را در مناطق روستایی برای زنان فراهم کرد. به خصوص توجه به رویکرد زنجیره ارزش محصول و فعالیت و توسعه فرصت‌های شغلی غیرکشاورزی مرتبط با آن ضمن افزایش کارایی و بهره‌وری زمینه ایجاد شغل را نیز فراهم می‌سازد.
 
از سوی دیگر اطلاعات آماری نشان می‌دهد که بیشترین نرخ بیکاری زنان روستایی در تابستان سال 1396 مربوط به استان البرز با 23.9 درصد و کمترین مربوط به استان قم با حدود نزدیک به صفر درصد است. همان‌طور که مشاهده می‌‌شود بر حسب منطقه جغرافیایی و سیاسی نرخ بیکاری زنان روستایی متفاوت است. به نظر می‌رسد بر حسب توسعه‌یافتگی مناطق نیز نرخ بیکاری متفاوت است.
 
آنچه در خصوص اشتغال‌زایی زنان روستایی مورد نیاز است، اندیشه جدید توجه به تولید و اشتغال در بخش کشاورزی و مناطق روستایی (فعالیت‌های غیرکشاورزی) با رویکرد هم‌زمانی توجه به توسعه روستایی و کشاورزی پایدار بوده که خود مستلزم مشارکت دولت و مردم کشور همراه با زمینه‌سازی مناسب برای جذب سرمایه، فناوری، دانش و مدیریت آن در تولید، بازار و زنجیره ارزش و عرضه است. بخش کشاورزی و روستایی کشور ما با مشکلات و تنگناهای عدیده‌ای روبه‌رو است که کاهش این مشکلات و تنگناها نیازمند تفکر سیستمی و حکمرانی خوب است. در این میان نگاه تک‌ابزاری به ایجاد شغل (همانند اعطای وام) بدون توجه به ابعاد دیگر اشتغال پایدار، تحرکی در بازار کار به وجود نخواهد آورد. از سوی دیگر بدون شناخت قابلیت‌ها و توانمندی‌های اقتصادی، زیرساختی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، توسعه اشتغال بر حسب هر بخش اقتصادی و هر فعالیتی و در هر منطقه، امکان برنامه‌ریزی و مدیریت بهینه و پایدار اشتغال به وجود نخواهد آمد. حال این سؤال پیش می‌آید که اعتبارات اشتغال‌زایی مناطق روستایی از محل صندوق توسعه ملی بدون توجه به تفکر سیستمی، آیا به توسعه فرصت‌های شغلی برای زنان روستایی منجر خوهد شد؟ آیا زنان روستایی خواهند توانست طرح‌های اقتصادی- اجتماعی هماهنگ با توسعه پایدار را شناسایی، تعریف، طراحی، اجرا و مدیریت کنند؟ به نظر می‌رسد رویکرد تک‌ابزاری بدون توجه به واقعیت‌های مناطق روستایی در نظر گرفته شده است و بیم آن می‌رود که این اعتبارات از محل اصلی خود منحرف شود و نه روستایی و نه روستا از آن منتفع شوند، اما در اسناد به اسم توسعه اشتغال در مناطق روستایی ثبت شود. اگر نگاهی به تجربیات قبلی توسعه اشتغال بر پایه تک‌ابزار اعطای وام انداخته شود، این نگرانی شدت می‌یابد و ضرورت توجه به نگرش سیستمی (رویکرد زنجیره عرضه و ارزش کسب و کار) و توانمندسازی جامعه محلی را قبل از اعطای وام دوچندان می‌سازد.

 

نرخ بیکاری جمعیت ده‌ساله و بیشتر به تفکیک شهری و روستایی و جنسیت بر حسب استان در تابستان 1396

استان

نرخ مشارکت اقتصادی

نرخ بیکاری

نسبت اشتغال

کل کشور

44.8

11.8

39.5

آذربایجان شرقی

48.2

9.5

43.6

آذربایجان غربی

50.3

11.8

44.4

اردبیل

49.5

10.0

44.5

اصفهان

45.0

14

38.7

البرز

 

40.8

13.8

35.1

ایلام

39.2

11.4

34.7

بوشهر

41.5

11.0

37.0

تهران

43.8

12.6

38.3

چهارمحال بختیاری

45.2

18.3

36.9

خراسان جنوبی

46.5

11.9

40.9

خراسان رضوی

49.5

10.2

44.5

خراسان شمالی

 

51.7

10.1

46.5

خوزستان

43.3

15.0

36.8

زنجان

48.6

9.9

43.8

سمنان

43.1

7.1

40.0

سیستان و بلوچستان

36.0

11.4

31.9

فارس

44.5

10.4

39.9

قزوین

42.7

11.2

37.9

قم

39

10.2

35.0

کردستان

47

11.7

41.5

کرمان

44.5

11.6

39.3

کرمانشاه

45.7

18.2

37.4

کهگیلویه و بویراحمد

42.4

10.9

37.8

گلستان

40.9

12.0

36.0

گیلان

47.0

9.2

42.7

لرستان

39.2

12.1

34.5

مازندران

44.9

9.5

40.6

مرکزی

40.2

8.2

36.9

هرمزگان

44.7

10.9

39.8

همدان

44.9

9.8

40.5

یزد

47.4

12.4

41.5

 با توجه به آمار و اطلاعات ارائه‌شده می‌توان چنین نتیجه گرفت که چنانچه هدف دولت و سیاست‌های توسعه‌ای کشور توجه به حضور فعال زنان در جامعه به عنوان نیمی از نیروی کار جامعه ‌باشد بایستی بستر مناسب فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای حضور آنان فراهم شود تا بتوان انتظار داشت از نیروی فکری، خلاقیت، ابتکار و نوآوری این خیل عظیم نیروی کار در جهت توسعه اقتصادی خانواده و جامعه بهره‌مند شد.

بهانه

 زنان روستایی نقش‌‌های متعددی در روستا بر عهده دارند؛ یکی از این نقش‌ها در حوزه اقتصادی تعریف می‌شود. در این مقاله سعی شده به این پرسش پاسخ داده شود که در ایران سهم زنان در ایجاد تحول اقتصادی چقدر است؟ برای پیشبرد اقتصاد روستایی و دستیابی به شاخص‌های توسعه پایدار چه باید کرد؟

 



» ارسال نظر
نام:
آدرس ایمیل:
متن: *