ایستانیوز:در حالی که سالهاست عملیات بازار باز در بسیاری از اقتصادها توسط بانک مرکزی، به عنوان سیاستگذار پولی، برای کنترل رشد نقدینگی و مهار تورم مورد استفاده قرار میگیرد، بانک مرکزی ایران نیز در یک سال گذشته مشغول پیادهسازی الزامات اجرای این سیاست بوده و در لایحه بودجه سال آینده نیز اجرای عملیات بازار باز با هدف کنترل و مهار تورم دیده شده است. در یادداشت زیر یکی از کارشناسان خبره نظام بانکی به معرفی این سیاست پرداخته است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازارهای مالی(ایستانیوز)، بهکارگیری ابزار عملیات بازار باز به منزله بهکارگیری یک فناوری جدید است اما ایجاد این فناوری و نحوه استفاده از آن دو بحث جداگانه است. بنابراین در تحلیل کارکرد و نتایج عملیات بازار باز باید این دو نکته را مورد توجه قرار داد که این فناوری در گام نخست باید به درستی پیاده شده و در مرحله بعد به درستی از آن استفاده شود.
اکنون برخی تحلیلگران ممکن است چنین بحث کنند که استفاده از این فناوری در شرایط فعلی با موانعی همراه است. احتمالا برخی از این ایرادات هم وارد است؛ اما وجود این ایرادات، دلیل قانعکنندهای برای آنکه سیاستگذار زمینه استفاده از آن را فراهم نکند، نیست. بانک مرکزی فعلاً در مرحله اجرا و ساخت این فناوری است و باید سعی کند آن را به درستی پیاده کند. اگر این فناوری به درستی ایجاد شود، در مرحله بعد میتوان متناسب با شرایط از آن بهرهبرداری کرد. بنابراین در مرحله نخست، آنچه که باید نسبت به آن اطمینان داشت این است که این تکنولوژی به درستی پایهگذاری میشود و سیاستگذار درک درستی از آن دارد.
در برخی کشورها، بیش از 100 سال است که این ابزار مورد استفاده قرار میگیرد. حال اگر قرار باشد تلاش یک سال اخیر بانک مرکزی با تجربه این کشورها مقیاس شود، حتما کاستیهایی وجود دارد. اما بانک مرکزی باید تلاش کند، این سازوکار را به درستی درک کرده و به طور کامل اجرا کند. مشکلی که اکنون خودنمایی میکند، درک متفاوت کارشناسان در دستگاههای دولتی و بخش خصوصی از عملیات بازار باز است. نکته حائز اهمیت آن است که کشورها نسخههای متفاوتی از عملیات بازار باز را اجرا میکنند و بخشهایی از آن را متناسب با شرایط خود تغییر دادهاند و لذا مقایسه سازوکار عملیات بازار باز با یک تجربه بینالمللی ممکن است برای ایجاد اجماع در میان کارشناسان کافی نباشد.
برای درک ساز و کار عملیات بازار باز باید شناخت کافی از بازار بین بانکی داشت. در بازار بین بانکی، بانکها به یکدیگر وام میدهند که این وامها کوتاهمدت است. اگر این بازار تحت کنترل بانک مرکزی نباشد، نرخها در آن ممکن است، بسیار پرنوسان باشد. تاکنون این بازار تنها به عنوان ابزاری برای تامین مالی بانکها استفاده شده است و نرخی که در این بازار حاصل میشود ارتباطی با سایر نرخهای اقتصاد ندارد. بانک مرکزی با اجرای عملیات بازار باز میخواهد نرخ بازار بین بانکی را تحت کنترل خود درآورد و این امکان را برای این نرخ فراهم کند که در محدوده کوچکی نوسان داشته باشد. پس از آن وقتی نرخ بازار بین بانکی تحت کنترل درآمد، بانک مرکزی از آن برای اجرای سیاست پولی استفاده میکند. برای مثال وقتی نرخ بازار بین بانکی حول 20 درصد ثابت ماند، سایر نرخهای اقتصاد میتوانند به این نرخ 20 درصد متصل شوند و با چند درصد کمتر یا بیشتر به شکل شناور درآیند. بنابراین، نرخ بازار بین بانکی میتواند هدایتگر سایر نرخها در اقتصاد باشد و در این صورت بانک مرکزی یک ابزار بسیار قوی برای مدیریت اقتصاد در اختیار خواهد داشت.
به بیان دیگر، عملیات بازار باز صرفاً برای این است که نرخ در بازار بین بانکی تحت کنترل بانک مرکزی درآید. اما اینکه این نرخ تا چه حد روی سایر نرخها اثر بگذارد، به اصلاحاتی نظیر آزادسازی نرخهای سود سپرده و تسهیلات بستگی دارد. اینها مجموعه ای از اقدامات است که از اجرای عملیات بازار باز آغاز شده و به بسیاری از اصلاحات در نظام مالی منتهی میشود که گام به گام باید به پیش برود.
در این میان، یکی از اصلاحات مورد نظر سیاستگذار آن است که این عملیات به کنترل نقدینگی نیز کمک کند. در حالت عادی اگر بانک مرکزی درصدد کاهش رشد نقدینگی برآید، باید نرخ بهره را افزایش دهد. در شرایط فعلی نظام بانکی، رشد نقدینگی تحت تاثیر وضعیت نامناسب ترازنامه بانکهاست و دلیل دیگر آن این است که نرخهای سپرده، ارتباطی با سایر نرخها در اقتصاد ندارند و به صورت دستوری تعیین میشوند. حتی اگر نرخ بهره بازار بین بانکی نیز کاسته شود، هیچ دلیلی ندارد که سایر نرخها تحت تاثیر قرار بگیرند. در عین حال به دلیل مشکلات ترازنامهای بانکها، کاهش سایر نرخها از جمله نرخ سود سپردهها دستاوردی نیست که به سادگی حاصل شود. عملیات بازار باز وقتی میتواند اثر کامل خود را داشته باشد که نظام بانکی هم بتواند درصد قابل قبولی از انعطاف را نشان دهد که وقتی بانک مرکزی نرخ بازار بین بانکی را تغییر میدهد، بانکها نیز متناسب با شرایط، ترازنامه خود را تعدیل کنند. اما فعلا بانکها از این درجه انعطافپذیری برخوردار نیستند. اما وجود عملیات بازار باز احتمالا باعث میشود که بانکها مانند چند سال گذشته وارد جنگ نرخ نشوند و وضعیت نقدینگی را بدتر نکنند.
اجرای عملیات بازار باز به بانکها اجازه میدهد اگر با مشکلی مواجه شدند از منابع بانک مرکزی استفاده کنند، به شرط آنکه داراییهای مناسبی در اختیار داشته باشند. این سیاست، نوعی اطمینان را در مورد نرخها ایجاد میکند. در صورت حصول این اطمینان بانکها نیز دیگر حاضر نخواهند بود به هر قیمتی سپرده جذب کنند و باعث رشد نقدینگی شوند.