پایگاه خبری ایستانیوز
کد خبر: ۲۸۹۹۱۶ - تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۷/۲۳
کشورهای مختلف در تلاش‌اند تا نظام مالی تحت کنترل آمریکا را دور بزنند
»

آمریکا در چاه دلار می‌افتد؟

آن‌ماری اسلاتر، استاد دانشگاه پرینستون - الینا ریباکووا، اقتصاددان
ایستانیوز:آمریکا برای تأمین اهدافی که عموماً در حوزه سیاست خارجی هستند، باعث تضعیف موقعیت مرکزی خودش در شبکه مالی جهانی خواهد شد.
 
 
 
 در دنیای امروز دسترسی به شبکه‌های جهانی یک منبع حیاتی قدرت است. اما وابستگی متقابلی که در این شبکه‌ها وجود دارد، باعث آسیب‌پذیری آنها هم شده. اصولاً قدرت از مرکزگرایی حاصل می‌شود؛ شرایطی که در آن یک نقطه اصلی به عنوان وصل‌کننده سایر نقاط عمل کند. اینکه کشوری از ابزار تحریم برای بیرون‌راندن یکی از این نقطه‌ها از شبکه استفاده کند، در ظاهر مشکلی برای شبکه باقی‌مانده ایجاد نمی‌کند. اما مدت‌هاست که جهان از قدرت به شکل متعارف گذر کرده و با روش‌های دیگری از آن استفاده می‌کند. درواقع وابستگی متقابل موجود در شبکه، می‌تواند شبکه‌های جایگزین دیگری را هم با همان بازیگران ایجاد کند.
 
این خطری است که آمریکا با دست خودش برای خودش در دنیا به وجود آورده است. آمریکا که ارز اصلی در جهان یعنی دلار را در کنترل خود دارد و از مرکزیت نقش آن در شبکه‌های مالی جهانی لذت می‌برد، از موقعیت خودش برای اهدافی انحرافی استفاده کرده. این اهداف که عموماً در حوزه سیاست خارجی هستند، احتمالاً در آینده باعث تضعیف موقعیت مرکزی آمریکا در شبکه مالی جهانی خواهند شد و اهرم فشار موجود در دست آمریکا را در درازمدت از بین خواهد برد. یک مثال مهم قضیه را در تحریم‌های ایران و فشارهای مکرر آمریکا بر سایر کشورها برای تحریم معامله با ایران بوده است. این فشارها به تدریج باعث شده انگیزه کشورهای دیگر برای دور زدن نظام مالی آمریکا و مرکزیت آن به شدت بالا برود.
 
در سال ۲۰۱۴، روسیه که پس از مداخله در اوکراین با تحریم‌های غرب مواجه شده بود، تلاش کرد آسیب‌پذیری‌های خارجی خود را به شکل‌های مختلف کم کند. به همین جهت است که روسیه اکنون تنها بازار نوظهور بزرگی است که مازاد مالی و حساب جاری دارد، بدهی‌های دولتی‌اش کم است و ذخایر بالایی هم دارد. روسیه در این شرایط دیگر از شکست در دسترسی به بازارهای جهانی نمی‌ترسد. روسیه در عین حال مناسبات قوی‌تری نیز با چین ایجاد کرده است. این دو کشور اخیراً اعلام کردند که یک نظام پرداخت میان‌مرزی را ایجاد کرده‌اند تا تجارت دوجانبه را با واحد پول‌های رنمینبی و روبل انجام بدهند و قرار است اولین معاملات به این شکل نیز در همین سال جاری میلادی ترتیب داده شود. ایران و ترکیه هم برای پیوستن به همین سیستم اعلام آمادگی کرده‌اند.
 
در همین میان، کشورهایی مثل هند و ژاپن سیستم‌های پرداخت داخلی مستقلی به راه انداخته‌اند و روسیه هم سیستم پرداخت کارتی جدیدی را برای دور زدن شبکه‌های کارت اعتباری مستقر در آمریکا به راه انداخته است. در چین نیز اپ‌های پرداخت موبایلی مثل علی‌پی (وابسته به علی‌بابا) و وی‌چت (وابسته به تِن‌سِنت) به مشتریان اجازه می‌دهند که از کارت اعتباری استفاده نکنند و درواقع به شکل مستقیم پرداخت‌هایشان را از طریق موبایل انجام بدهند. حتی فیس‌بوک هم اعلام کرده که یک رمز-ارز جدید را ایجاد می‌کند تا همه کاربران به آن دسترسی داشته باشند؛ کاربرانی که عده زیادی از آن‌ها اصلاً در آمریکا زندگی نمی‌کنند.
 
چنین اقداماتی از سوی رقبای سیاسی آمریکا اصولاً غیرعادی نیست اما حالا حتی اروپایی‌ها هم به دنبال جایگزینی برای دلار در معاملات هستند. تعداد زیادی از کشورهای اروپایی مناسبات نزدیکی با روسیه دارند و عده‌ای دیگر از آنها هم در پروژه عظیم چین با عنوان جاده ابریشم جدید مشارکت دارند. استفاده این کشورها از سیستم پرداخت مشترک روسیه و جین می‌تواند محافظ ارزشمندی در برابر تلاش‌های آمریکا برای تحریم‌کردن پروژه‌هایی باشد که برای آینده اروپا اهمیت حیاتی دارند. یکی از این پروژه‌ها پروژه خطوط گاز نورد استریم دو بین روسیه و آلمان است.
 
از سوی دیگر، اروپا سعی داشته که خودمختاری اقتصادی خود را بیش از گذشته مطرح کند و در بحث مبادلات مالی با ایران بعد از خروج آمریکا از برجام نیز همین رویکرد را در پیش گرفته است. موضع رسمی اروپا این است که اروپا نقش بین‌المللی برای یورو را تأیید یا رد نمی‌کند. اما کمیسیون اروپایی اخیراً پیشنهادهایی را مطرح کرده که می‌تواند استفاده از یورو را در معاملات - حتی برای افرادی که ساکن اروپا نیستند- در حوزه‌هایی مثل مبادلات انرژی، غذا و بخش هوا و فضا امکان‌پذیر کند. تمایل اروپا به کاهش وابستگی‌اش به سیستم مالی آمریکا می‌تواند مشوقی برای وحدت مالی و پولی بیشتر در داخل اروپا باشد؛ به خصوص با توجه به این‌که در سال ۲۰۲۰ رهبران جدیدی در اتحادیه اروپا به قدرت می‌رسند و روند خروج انگلیس از این اتحادیه نیز کامل می‌شود.
 
اصولاً تنظیم مجدد تعادل قدرت در نظام مالی جهانی می‌تواند از تحولات عظیم تاریخی مثل جنگ‌های جهانی و یا از تحولات نهادین ناشی شود. مثلاً ایجاد سیستم فدرال رزرو آمریکا باعث شد مرکزیت مالی جهانی از انگلیس به آمریکا منتقل شود. حالا هم دولت ترامپ نباید موقعیت آمریکا و دلار در معاملات جهانی را همیشگی فرض کند. این شرایط ممکن است هر آن در آینده نزدیک تغییر کند./آینده نگر/ منبع:‌ دیلی استار