پایگاه خبری ایستانیوز
کد خبر: ۲۸۴۴۷۸ - تاریخ انتشار: ۱۳۹۸/۶/۹
»

پی پر همان کاغذ است؟

حورا خاکدامن
ایستانیوز: کافی است سوار ماشینت شوی و به قصد شادی اموات مسیر جنوب تهران را طی کنی تا به جاده منتهی به بهشت زهرا برسی آنوقت از صبح زود شاهد کودکانی خواهی بود که در طول مسیر مشغول گل فروشی هستند آن هم برای شادی اموات .
 دسته گلی می خری و به این فکر می کنی که مدتی پیش در حاشیه همین خیابان ،گل فروشی پرچ ماشین شد و همیشه احتمال این هست که ماشینی به راست خیابان هدایت شود و نوجوان دیگری را زیر بگیرد. همه با گل و گلاب بر سر قبر عزیزانشان حاضر می شوند. چهره جوانانی هم بر سنگ قبرها نقش شده است که با هیچ منطقی نمی توان مرگ آنها را حدس زد و وقتی جستجو می کنی درمی یابی که اکثر آنها بر اثر تشنج و ضایعات مغزی مرده اند. برخی از علت مرگ عزیزانشان طفره می روند و برخی هم دغدغه های خود را عامل مرگ جوانان می دانند. از لابلای عطر گلهای خرزهره و گلهای دیگر بوی گل به مشام می رسد. چند نوجوان بر مزار دوستانشان سیگاری را دست به دست می کنند و سرفه کنان می گویند :"روحت شاد رفیق ". کافیست آخر شب که شد سوار ماشینت شوی و خیابان های تهران را از شوش تا بام طی کنی آنوقت اگر تشنه شدی جنب بساط یکی از همین بساطی هایی که دور میدان و کنار خیابان آب و چای و سیگار می فروشند توقف کنی تا از سر کمک و دلسوزی ،رفع تشنگی ،کنجکاوی یا اصلا هر دلیلی آب بخری آنوقت از آنجا که پا قدمت خوب است شاهد هجوم مشتری هایی می شوی که خسته از دور و دور و حیرانی گرداگرد جوان بساطی توقف  می کنند. در یک ماشین شاسی دوتا خانم بی خواب در یک ماشین اسپرت دوتا مرد بیکار در خودرو دیگر دوتا پسر و سه تا دختر نسخ توقف می کنند:
- سلام داداش چایی داری ؟
- آهای آقا آب خنک داری ؟
- راستی سیگارم داری ؟
آن میان ...آقا ی لحظه بیا ...پی پر داری ؟
-پی پر داریم 
- به چه خوب گلم داری ؟
- اونو دیگه شرمنده باید بری گلفروشی
- آقا دمت گرم خیلی باحالی 
- مخلصم
در همان چند لحظه ای که گیج و مبهوت ایستاده ای می مانی که توقفت برای چیست؟ تو که سرو کارت با ادبیات است با ژانری آشنا می شوی که تا به حال در هیچ کتابی نخوانده ای . بد هم نیست یکی پیدا شود و کتابی تحت عنوان گلهای بی بهار بنویسد. مثلا می گویند طرف قفله ، کره کرده ،نسخه ، چته  و ... بعد هم کلی تعریف و تمجید از گلی که نبوئیده دود کردند و بعد هم فخر فروختن که بله ما هم ماری جوانا مصرف کردیم . من که نفهمیدم چه شد ؟! اما کافیست آخر شب که برمی گردی به ماشینی که چپ کرده و باعث ترافیک شبانه شده و زیر نور چراغهای ماشین نیروی انتظامی و اورژانس روشن می شود دقت کنی .آنوقت می بینی همان دخترانی که در هوای ماشین گل دست به دست می کردند در حالی که نگاهشان را به دوردستها قفل کرده اند چپ شده اند. کافیست هفته بعد صبح زود راهی بهشت زهرا شوی دسته گلی بخری برای شادی دخترکانی که گل را در پی پر پیچیدند و تن گلشان را در کفن آنوقت می فهمی که پی پر همان کاغذ نیست . پی پر هفت تکه پارچه سفید است که جنازه را در آن می پیچند....و من الله توفیق علیه التکلان
منبع : دوهفته نامه ترقی اقتصادی