ارزش سرمایهگذاری چقدر است؟
ارزش سرمایهگذاری شرکتهای دولتی چین در پروژههای زیرساختی در کشور امارات متحده عربی از ابتدا تا انتهای سال ۲۰۱۷ برابر با ۲۷ میلیارد دلار بوده است. امارات بیشترین میزان جذب سرمایههای چینی را در میان تمامی کشورهای خاورمیانه داشته است و دلیل این مسئله موقعیت استراتژیک امارات در خاورمیانه عنوان شده است. دومین مقصد سرمایههای چینی در خاورمیانه کشور قطر است که ارزش سرمایهگذاری انجامشده در پروژههای زیرساختی این کشور توسط شرکتهای دولتی چینی و شرکتهای غیردولتی این کشور بالغ بر ۲۵ میلیار دلار بود. سومین مقصد سرمایههای چینی در خاورمیانه، کشور کویت است که ارزش تجمعی سرمایههای چینی در این کشور بالغ بر ۱۷ میلیارد دلار بوده است. این سرمایهگذاری در کشور کوچکی مثل کویت که اقتصادی بسیار کوچک و محصولات اندکی برای عرضه به بازار مصرف دارد، سرمایهگذاری کلانی محسوب میشود و میتواند زمینه را برای رشد اقتصادی این کشور فراهم کند.
چهارمین مقصد سرمایههای چینی در خاورمیانه کشور عربستان سعودی است که میزان سرمایهگذاری انجامشده توسط چین در این کشور برابر با ۱۴ میلیارد دلار گزارش شده است. عربستان که اقتصاد بزرگتری نسبت به دیگر کشورها دارد، سرمایههای کمتری را جذب کرده است که دلیل آن را میتوان رابطه اقتصادی و سیاسی پررنگ عربستان با امریکا دانست. با وجود اینکه چین سرمایهگذاری در پروژههای زیرساختی این کشور را نیز در دستور کار قرار داده است ولی در وارد شدن به بازار عربستان عجله نمیکند و خواستار درک این مسئله است که تا کجا میتواند در اقتصاد عربستان رخنه کند.
ایران بعد از عربستان، پنجمین مقصد سرمایههای چینی در خاورمیانه است. در سال قبل ارزش سرمایهگذاری چین در ایران ۸ میلیارد دلار بود و کشورهای اسرائیل و اردن و عمان و یمن و بحرین در این ردهبندی در جایگاه بعد از ایران قرار گرفتهاند. سرمایهگذاری در کشور یمن به دلیل سالها جنگ در این کشور بسیار اندک بوده است و بحرین هم با جذب کمتر از ده میلیون دلار سرمایه چینی نشان داد که از اولویتهای این کشور نیست.
دلیل انتخاب این کشورها به عنوان مقاصد اصلی سرمایهگذاری چیست؟
بررسی این آمارها نشان میدهد در سال قبل چین بیشترین میزان سرمایهگذاری را در کشورهای امارات و قطر و کویت و عربستان و ایران انجام داده است. چین طی یک دهه اخیر واردات نفت از این کشورها را به شدت افزایش داده است. این کشورها در میان مهمترین کشورها از نظر ژئوپلیتیکی در منطقه هستند و چین تلاش کرده است تا با افزایش سرمایهگذاری در آنها زمینه را برای افزایش قدرت سیاسی و تاثیر اقتصادی خود در منطقه فراهم کند.
از طرف دیگر قیمت پایین نفت در سالهای اخیر باعث شد تا کشورهای خاورمیانه بخش زیادی از پروژههای خود را متوقف بکنند. به خصوص پروژههای متنوعسازی اقتصاد در بسیاری از کشورها متوقف شده است زیرا دولت درآمد کافی برای تامین هزینههای جاری را در این کشورها نداشته است. در این شرایط شرکتهای چینی به خوبی از فرصت استفاده کردند و به سرمایهگذاری در این پروژهها که با وجود اهمیت زیاد برای کشورهای خاورمیانه، امکان تخصیص سرمایه داخلی برای آنها وجود نداشت، پرداختند. چین با این سیاست به یک شریک ارزشمند برای کشورهای منطقه تبدیل شده است.
نکته دیگر طرح «یک کمربند - یک راه» است که توسط دولت چین پیشنهاد شده است و با جدیت پیگیری میشود. در این طرح کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا به عنوان کشورهایی که در مسیر انتقال کالاها قرار دارند، از اهمیت بالایی برخوردار هستند و به همین دلیل سرمایهگذاری چین در این کشورها هم میتواند زمینه را برای به نتیجه رسیدن سریعتر طرح فراهم کند و هم جای پای چین را در اقتصاد این کشورها محکمتر کند. ایران یکی از کشورهای بسیار استراتژیک در این طرح است. این کشور هم از نظر جغرافیایی و هم از نظر تنوع بازار داخلی برای چین جذاب است و تلاش برای توسعه روابط اقتصادی و سیاسی با ایران در اولویت دولت چین قرار گرفته است. شاید به همین دلیل باشد که حتی در جریان تحریمهای غرب علیه برنامه هستهای ایران در سالهای اولیه دهه دوم قرن بیست و یکم هم، شرکتهای چینی زیادی با ایران همکاری میکردند و کالاهای چینی در بازارهای ایران به وفور یافت میشدند.
سرمایههای چینی بیشتر در کدام بخشها صرف میشود؟
مسئله مهم دیگر انتخاب حوزههای سرمایهگذاری توسط چین است. در سال قبل بخش اعظم سرمایه در ساخت نیروگاهها و گریدهای انتقال برق در این کشورها صرف شد. این سرمایهگذاری برای کشورهایی که به دلیل قرارگرفتن در مسیر صنعتی شدن، هر روز شاهد افزایش میزان تقاضا برای انرژی برق هستند اهمیت زیادی دارد. در واقع این سرمایهگذاری است که میتواند سرعت رشد صنعتی در این کشورها را بیشتر کند. این کشور ۳۱ هزار و ۱۶۸ پروژه ساخت نیروگاه و گریدهای انتقال برق در کشورهای خاورمیانه را اجرا کرده است یا در دست اجرا دارد. دومین بخشی که بیشترین سرمایههای چینی را جذب کرد، بخش ساختمانهای صنعتی است. درسالهای قبل چین ۲۰ هزار و ۵۴۲ پروژه در بخش ساختمانهای صنعتی در خاورمیانه اجرا کرده است یا در دست اجرا دارد. ساخت خطوط ریلی، ساخت فرودگاهها، ساخت بنادر، ساخت ساختمانهای تجاری و در نهایت مراکز آموزشی در این کشورها توسط چینیها انجام شد.
همانطور که این آمارها نشان میدهد چین بیشترین سرمایه خود را صرف احداث زیرساختهایی کرده است که برای انتقال کالاها و تجارت اهمیت داشته است ولی در ابتدا برای اینکه بتواند بخشی از نیاز کشورهای خاورمیانه را تامین کند و به آنها فرصت تولید بیشتر بدهد، صنعت برق را در این منطقه توسعه داد. شمار پروژههای راهسازی و پلسازی اجراشده توسط چین در سال گذشته برابر با ۲۱۸ پروژه بوده است در حالی که ۱۷هزار و ۵۷۶ فرودگاه و ۱۰ هزار و ۶۰۳ بندر با کمک سرمایههای چینی توسعه پیدا کرد. بیزینس مانیتور در این زمینه نوشت: راه و جاده و فرودگاه و توسعه بنادر در اولویت چین بوده است اما توسعه این بخشها، بدون شک باعث توسعه ساختار اقتصادی و صنعتی کشورهای خاورمیانه هم شده است. توسعه این شبکههای راهها و جادهها باعث میشود تا اتصال کشورهای عضو اوراسیا سهلتر شود و مسیرهای تجاری شرق به غرب به مسیرهایی ایمنتر و کاربردیتر تبدیل شود. با همین هدف است که بخش زیادی از پروژههای جادهسازی در کشورهای مصر و عربستان به شرکتهای دولتی چین واگذار شده است. از طرف دیگر چین سهم زیادی از پروژههای ساخت خطوط حمل و نقل ریلی را نیز در این کشورها بر عهده گرفته است. این پروژههایی است که هم میتواند به توسعه اقتصادی و تجاری کشورهای خاورمیانه کمک کند و هم میتواند به چین امکان حضور بیشتر و پررنگتر در خاورمیانه را بدهد. به گفته مقامات چینی، کشورهای خاورمیانه پتانسیل بالایی برای سرمایهگذاری دارند و هر کشوری که بتواند همکاری سازندهای با این کشور داشته باشد، خواهد توانست بخش بزرگتری از بازار پررونق این منطقه را به خود اختصاص دهد. البته باید در نظر داشت که این سرمایهگذاری تنها به نفع چین نیست، کشورهای خاورمیانه هم میتوانند با استفاده از سرمایه و تکنولوژی چین با سرعت بیشتری توسعه پیدا کنند و از سرمایهها و منابع مالی خود در بخشهای استراتژیکتر بهره ببرند. به تعبیر بهتر این پروژههای سرمایهگذاری در حوزههای زیرساختی خاورمیانه توسط شرکتهای دولتی چینی را میتوان پروژههای برد- برد اقتصادی قلمداد کرد و به همین دلیل است که هردو طرف مشتاقانه خواهان تداوم اجرای آن هستند./ آینده نگر